بازار؛ گروه بورس: بازار سرمایه در هفتههای اخیر با ورود پولی خارج از جریان سنتی بازار، کف سهمها را خرید و مسیر رشد را آغاز کرد؛ پولی که نه از دل بازار، بلکه از بیرون آمد و با تکیه بر ارزندگی و تغییرات سیاستهای ارزی، جریان را به حرکت درآورد. حالا اما، با عبور شاخص از محدوده ۳ میلیون واحد، بازار به نقطهای رسیده که دیگر نمیتوان با همان دستفرمان هیجانی پیش رفت. اینجا، نقطهای است که تحلیلگران آن را «مقاومت روانی» مینامند؛ جایی که باید با احتیاط، هوشمندی و استراتژی دقیقتر عمل کرد.
بازار این روزها در فضای عدم قطعیت و سردرگمی قرار دارد. معاملهگران که تا هفته پیش با وسواس و تردید به بازار نگاه میکردند، حالا با ورود یک جریان پول جسور از بیرون، شاهد تغییر رفتار هستند. این پول بدون پرسش و پاسخ، دل به ریسک زد و حالا از شیرینی این جسارت بهرهمند شده است. در چنین فضایی، پرسش اصلی این است: آیا وقت خرید رسیده؟
احمد جانجان معتقد است که با عبور شاخص از ۳ میلیون واحد، احتمال عرضههای پرقدرتتر در روزهای آتی وجود دارد. بازار هنوز رشد سنگینی نکرده، اما از این مرحله به بعد، باید با دقت بیشتری عمل کرد. سرعت رشد کاهش مییابد، صفوف خرید سبکتر میشود و نمادهای متعادل بیشتر خواهند شد
برای پاسخ به این سؤال، باید سه عامل کلیدی را در نظر گرفت؛ کشور چقدر به آرامش سیاسی رسیده است؟ بازار در نبود تنشهای سیاسی، مسیر رشد را با اطمینان بیشتری طی میکند. تجربه نشان داده که منفی شدن بازار بیشتر از آنکه ناشی از ضعف بنیادی باشد، تحت تأثیر اخبار سیاسی است. عامل دوم تحولات ارزی و اصلاحات اقتصادی است، بازار ارز توافقی و نرخ دلار، همچنان موتور محرک بازار هستند. تقاضای بالا برای دلار توافقی و سیاستهای بانک مرکزی در هدایت شرکتها به این مسیر، نشانههایی از پتانسیل رشد بازار است. عامل سوم تکنیکال و بنیاد بازار است، تا زمانی که تارگتهای تکنیکالی شاخص را در محدوده ۳ میلیون واحد نشان میدهند و شرایط بنیادی شرکتها مطلوب است، میتوان به ادامه مسیر امیدوار بود.
احمد جانجان کارشناس بورس در گفت گو با بازار گفت: با عبور شاخص از ۳ میلیون واحد، احتمال عرضههای پرقدرتتر در روزهای آتی وجود دارد. بازار هنوز رشد سنگینی نکرده، اما از این مرحله به بعد، باید با دقت بیشتری عمل کرد. سرعت رشد کاهش مییابد، صفوف خرید سبکتر میشود و نمادهای متعادل بیشتر خواهند شد. جریان پول بچههای بازار نیز فعالتر شده و به مرز روانی ۳ میلیون نزدیک میشویم.
وی افزود: در این مرحله، مدل انتخاب سهم تغییر خواهد کرد. دیگر نمیتوان با نگاه کلی وارد شد. باید هر نماد را با داستان خودش بررسی کرد. سهمهایی که چشمانداز سودآوری قوی دارند، چه بزرگ و چه کوچک، در نیمه دوم مهر مورد توجه خواهند بود. بازار از فاز عمومی رشد خارج میشود و وارد فاز انتخابمحور میگردد.
جانجان گفت:در این مسیر، دو ابزار کلیدی در اختیار تحلیلگران است؛ اخبار و تصمیمات کلان اقتصادی، بهویژه در حوزه ارز و بودجه و دیکری گزارشهای بنیادی شرکتها، که سیگنالهای خرید و فروش را مشخص میکنند. از نیمه مهر به بعد، گزارشهای میاندورهای و ماهانه شرکتها، بهویژه با اثر نرخ ارز، انرژی تازهای برای تثبیت روی ۳ میلیون خواهند بود. اگر آرامش سیاسی حفظ شود، پاییز میتواند فصل طلایی بازار سرمایه باشد.
سه محور کلیدی باید در دستور کار دولت قرار گیرد
در حال حاضر زمزمههایی درباره افزایش دامنه نوسان شنیده میشود. در فضای فعلی، با وجود تنشهای سیاسی و اقتصادی، افزایش دامنه نوسان اقدامی هیجانی و غیرمنطقی است. دامنه نوسان ۳ درصدی شاید محدودکننده باشد، اما عامل اصلی تحرک یا رکود بازار نیست. مؤلفههایی چون نرخ ارز، نرخ بهره و فضای سیاسی، فرمان اصلی بازار را در دست دارند.
به گفته سعید رضایی دولت باید با هوشمندی و استفاده از ابزارهای اقتصادی، تعادل بازار را حفظ کند و اجازه ندهد نوسانگیرها با بهرهگیری از فضای روانی و اخبار غیرقطعی، اصلاحهایی را رقم بزنند که نهتنها با منطق بنیادی بازار همخوانی ندارند، بلکه به بیاعتمادی عمومی دامن میزنند. ورود سیاستگذار در این نقطه، نه بهعنوان مداخلهگر، بلکه بهعنوان تنظیمگر فضای اقتصادی، میتواند مسیر بازار را از هیجان به تحلیل تغییر دهد
سعید رضایی کارشناس بورس در گفت گو با بازار گفت: بازارساز باید بهجای تمرکز بر دامنه نوسان، انرژی خود را صرف کاهش ریسکهای بازار و تقویت شرکتها در مسیر ارز توافقی کند. اگر همین تلاش برای دامنه نوسان صرف کنترل هزینههای شرکتها میشد، وضعیت سودآوری امروز متفاوت بود. دامنه نوسان موضوع ثانویه است و در اولویت نیست. شاید در حجم مبنا بتوان بازنگری کرد، اما افزایش دامنه نوسان فعلاً زود است. در واقع باید مراقب تبعات تصمیمات عجولانه باشیم. بازار در آستانه تغییر فاز است؛ از هیجان به تحلیل، از رشد عمومی به انتخابمحور. اینجا، نقطهای است که باید با دقت، صبر و استراتژی حرکت کرد.
وی افزود: پس از عبور شاخص کل از مرز روانی ۳ میلیون واحد، رفتار معاملهگران بازار سرمایه دستخوش تغییرات قابلتوجهی شده است، افزود: جریان پول با دقت و وسواس بیشتری عمل میکند، انتخابها هدفمندتر شدهاند و ترس از اصلاحهای سنگین در ذهن بسیاری از فعالان بازار پررنگتر از قبل جلوه میکند. در چنین شرایطی، آنچه میتواند مانع از افتهای غیرمنطقی و اصلاحهای هیجانی شود، صرفاً رفتار معاملهگران نیست؛ بلکه نقش سیاستگذاری اقتصادی دولت در این مرحله حیاتی است.
رضایی گفت: دولت باید با هوشمندی و استفاده از ابزارهای اقتصادی، تعادل بازار را حفظ کند و اجازه ندهد نوسانگیرها با بهرهگیری از فضای روانی و اخبار غیرقطعی، اصلاحهایی را رقم بزنند که نهتنها با منطق بنیادی بازار همخوانی ندارند، بلکه به بیاعتمادی عمومی دامن میزنند. ورود سیاستگذار در این نقطه، نه بهعنوان مداخلهگر، بلکه بهعنوان تنظیمگر فضای اقتصادی، میتواند مسیر بازار را از هیجان به تحلیل تغییر دهد.
وی ادامه داد: برای تحقق این هدف، سه محور کلیدی باید در دستور کار دولت قرار گیرد: نخست، شفافسازی در حوزه ارز و بودجه است. انتشار منظم و دقیق اطلاعات مربوط به نرخ ارز توافقی، سیاستهای بودجهای و برنامههای حمایتی از صنایع، میتواند از شکلگیری فضای شایعهمحور جلوگیری کند. هرگونه ابهام در این حوزه، خوراک نوسانگیرهاست و زمینهساز رفتارهای هیجانی در بازار خواهد بود. دوم، هدایت نقدینگی به سمت صنایع مولد است. با تقویت سیاستهای تشویقی برای شرکتهایی که در تالار دوم ارز فعالیت میکنند، میتوان جریان پول را به سمت سهمهایی هدایت کرد که از نظر بنیادی ظرفیت رشد دارند. این اقدام نهتنها مانع از اصلاحهای بیپایه میشود، بلکه به تعمیق بازار و افزایش اعتماد عمومی نیز کمک خواهد کرد. سوم، تثبیت فضای سیاسی و کاهش تنشهاست. آرامش سیاسی، شرط لازم برای حفظ ثبات بازار است. دولت باید از هرگونه اقدام یا اظهارنظر تنشزا که میتواند فضای بازار را ملتهب کند، پرهیز کند. در شرایطی که سایه نااطمینانی بر سر بازار سنگینی میکند، حتی یک خبر کوچک میتواند موجی از اصلاحهای غیرمنطقی را رقم بزند.
براساس این گزارش می توان گفت که بازار سرمایه در مسیر طبیعی خود نیازمند اصلاحهای دورهای است، اما این اصلاحها باید در چارچوب منطق تکنیکال و بنیادین رخ دهند، نه تحت تأثیر هیجانات مقطعی یا بازی نوسانگیرها. سیاستهای اقتصادی دولت، اگر با دقت و در زمان مناسب اجرا شوند، میتوانند از تبدیل این اصلاحها به سقوطهای بیمنطق جلوگیری کرده و مسیر بازار را به سمت بلوغ، تعادل و پایداری هدایت کنند. اکنون زمان آن است که سیاستگذاری اقتصادی، نه صرفاً در خدمت رشد، بلکه در خدمت حفظ آرامش و انسجام بازار قرار گیرد؛ مسیری که اگر درست مدیریت شود، میتواند پاییز بازار را به فصلی طلایی و باثبات تبدیل کند.
منبع:تحلیل بازار