در شرایط جنگ تحمیل شده اسرائیل علیه ایران ، و هنگامی که دولت های اکثریت ، به همراه کشورهای غربی و در رئیس ایالات متحده که مستقیماً در این جنگ شرکت کرده اند ، عملاً به کشور متجاوز حمله کرده اند ، کشور ما در مجامع بین المللی مانند آژانس بین المللی انرژی و آژانس بین المللی نیست. در این شرایط ، به نظر می رسد که نیاز شدید به دو اقدام اصولی و مؤثر وجود دارد: یکی برای پرداختن به افکار عمومی جهان برای فشار بر دولتهایی که کشور متجاوز را گرفته اند و دیگری برای فراهم کردن زمینه های لازم برای گسترش و ادغام وحدت بین قشر ملت ایرانیا.
۱. می توان گفت که در افکار عمومی جهان ، حتی در کشورهای غربی ، اکثر نقض سیاست های تهاجمی رژیم اسرائیل ، اما مقامات ذیربط در کشور ما غالباً از اهمیت افکار عمومی غافل می شوند ، چه در کشور خودمان و چه در خارج از کشور. علاوه بر این ، با محدودیت عمومی و جزئی اینترنت ، تأثیر فعالان جامعه مدنی ایران بر افکار عمومی جهان تقریباً مسدود شده است. بنابراین ، انتظار می رود که مقامات رسانه ای محترم در کشور ، با توجه به اهمیت تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی ، پایه و اساس روابط مستقیم با رسانه های عمومی جهانی را فراهم کنند و محدودیت های فعلی اینترنت را بالا ببرد. رسانه های رسمی دولت ایران که انحصار انتشار اخبار و تجزیه و تحلیل را دارند ، باید طیف خود را به مراتب فراتر از معاصران سیاسی و ایدئولوژیک خود گسترش دهند و از متخصصان و تحلیلگران با رویکردهای مختلف ، مستقل و مهم در برنامه های خود استفاده کنند. علاوه بر این ، باید به خاطر داشت که فقدان نمایندگان رسانه های بین المللی مهم و مستقل در ایران به طور کلی به ضرر منافع ملی ما است. وجود چنین رسانه ای و گزارش های آنها از داخل ایران می تواند تأثیر زیادی بر افکار عمومی جهان داشته باشد. فعالان جامعه مدنی در ایران می توانند صدای مردم ایران را از طریق این رسانه ها به طور مؤثرتری به جهان بیاورند.
۲. در شرایط فعلی که حاکمیت ملی و یکپارچگی ارضی ایران مورد تهدید و تهدید قرار گرفته است ، بزرگترین سرمایه ملی برای اطمینان از منافع ملی ایران ایجاد ادغام بین اقشار مختلف مردم است. رسانه های ملی (ایالتی) ، که بخشی از پایتخت ملی همه ایرانیان با هر فکر و عقیده است ، نباید توسط یک جناح سیاسی خاص که اغلب به شعارها تکیه می کند ، انحصار شود. اختلافات آسیب رسان و غیر مانر کشور باید یک بار برای همیشه از فرهنگ سیاسی کشور خارج شود. تمام ایرانیان هر قبیله ، با هر فکر و اعتقاد ، هموطنان هستند و به منظور اولویت بندی حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی ، سرمایه ملی در نظر گرفته می شوند. نباید اجازه داد فقط به یک پوشش ویژه خاص به یک نماد دفاع میهنی تبدیل شود.
هر ایرانی با هر وسیله و پوشش حق دارد از میهن محبوب خود دفاع کند. وحدت و وحدت ملی به همان نمادهای کلیشه ای احتیاج ندارند. این نوع ظواهر ، که پایه و اساس تقسیم خودآزمایی بوده و اختلافات ناعادلانه ای را در بین ایرانیان ایجاد کرده است ، همچنین سیستم تاکتیک را در کشور ما ناکارآمد کرده است. به نظر می رسد روند “تصفیه” نه تنها سیستم تاکتیک های ملی را از برجسته ترین نخبگان و متخصصان محروم کرده است ، بلکه به نوعی راه را برای “متجاوزان” در سطوح مختلف ارتش و کشور باز کرده است. خوابیدن بر اساس ظاهر و تصفیه کار سختی نیست و فقط به اراده سیاسی احتیاج دارد. برعکس ، این کار وحدت مردم ایران را بیشتر تقویت می کند.
در پایان ، تأکید بر این نکته حائز اهمیت است که آزادی متهم به جنایات سیاسی یا ایدئولوژیک می تواند یک گام مهم در تحکیم نوع اعتدال در میان اقشار مختلف مردم باشد و نمادی مهم از اراده قدرت سیاسی حاکم برای ایجاد یکپارچگی ملی است.
منبع: سرمقاله روزنامه اقتصاد