سرمایه چیست و چیست؟

سرمایه و ساختار آن

در مقابل ، رویکرد نئوکلاسیک که سرمایه را به عنوان یک موجود همگن و کمی کاهش می دهد ، یک دیدگاه هوترودوکس وجود دارد که سرمایه را به عنوان یک ساختار ناهمگن می داند و تحت تأثیر انتظارات فردی قرار می گیرد.

اقتصاددان آلمان ، لودویگ لاخمن در مورد مسئله سرمایه توضیح داده است. یکی از مهمترین کتابهای لاکمن “سرمایه و ساختار آن” است که توسط محمد جوادی و امیر رضا عبدولی توسط انتشارات اقتصاد جهانی ترجمه و منتشر شده است.

این کتاب شامل دو مقدمه است (مقدمه ای برای نسخه دوم که ۲۰ سال پس از چاپ اول کتاب منتشر شده است) و هفت فصل اصلی و پیوست. هماهنگی سرمایه ، “در مورد انتظارات” ، “نظریه سرمایه و تجزیه و تحلیل فرآیند” ، “معنای ساختار سرمایه” ، “ساختار سرمایه و پیشرفت اقتصادی” ، “ساختار سرمایه و ساختار دارایی” و “سرمایه در چرخه تجارت” هفت فصل کتاب را تشکیل می دهد.

در این کتاب ، لاکمن توضیح می دهد که سرمایه شبکه ای از کالاهای مکمل است که دائماً در زمینه عدم اطمینان در حال بهبودی است. وی در مقدمه خود به سرمایه کتاب و ساختار آن ، تأکید می کند که رویکرد وی خلاف جریان غالب نئوکلاسیک است:

“رویکرد ما در این کتاب تمایل دیگری به اندیشه اقتصادی مدرن را دنبال می کند ؛ این رویکرد به تفسیر” هدف “و کمی از پدیده ها نمی پردازد ، بلکه تفسیر ذهنی پدیده ها است.”

کتاب “سرمایه و ساختار آن”

برای لاکمن ، سرمایه فقط یک موجود اقتصادی نیست بلکه یک ساختار ، غیر منطقی و وابسته به انتظارات سرمایه گذار است. او معتقد است که ترکیب سرمایه – ساختمانها ، ساختمان ها ، نیروی کار ، فناوری – نباید به عنوان اقتصاددانان نئوکلاسیک تلقی شود ، بلکه باید در تصمیمات فردی ناهمگن باشد.

او می نویسد.

“مفهوم کلی سرمایه که اقتصاددانان بدون انجام کار خود نمی توانند انجام دهند ، هیچ معادل قابل اندازه گیری در اشیاء مادی ندارد ، اما این نشان دهنده ارزیابی کارآفرینان از این اشیاء است.”

همچنین ، لاکمن استدلال می کند که ادغام ارزش عددی سرمایه (جمع آوری تمام قیمت های سرمایه) از نظر مفهومی نادرست است. در دنیایی که به طور مداوم در حال تغییر و عدم تعادل است ، قیمت سرمایه نمی تواند شاخص های دقیق ارزش باشد. بنابراین ، لاکمن از سرمایه به عنوان “ساختار” یاد می کند.

به عبارت دیگر ، در زمینه عدم تعادل ، قیمت ها اغلب منعکس می شوند و به اشتباه از ارزش واقعی منعکس می شوند ، بنابراین جمع آوری آنها به عنوان ارزش کل سرمایه گمراه کننده است. بنابراین ، مفهوم ساختار سرمایه نسبت به مفهوم موجودی سرمایه در مواجهه با پیچیدگی بازار قادر به توضیح بیشتر است.

لودویگ لاکمن “ساختار چند مرحله ای از سرمایه” را نسبت می دهد. یعنی تولید محصول مصرفی نهایی نتیجه زنجیره ای از مراحل درهم تنیده است که در هر مرحله از کالاهای خاص سرمایه استفاده می شود و خروجی هر مرحله ورودی مرحله بعدی است. این ساختار مانند یک شبکه یا سلسله مراتب تولید است که در آن هر مؤلفه سرمایه دارای موقعیت خاص اما ثابت نیست. از آنجا که تغییر در فناوری ، قیمت ها یا ترجیحات مصرف کننده می تواند موقعیت و حتی عملکرد آن را تغییر دهد.

لاکمن تأکید می کند که برخلاف تصویر خطی و استاتیک ، این ساختار ذاتاً پویا و وابسته به انتظارات کارآفرینان است. بر اساس پیش بینی های خود در مورد آینده ، آنها نحوه ترکیب و استفاده از مؤلفه های سرمایه را تعیین می کنند. بنابراین ، ساختار چند مرحله ای سرمایه یک الگوی فنی ثابت نیست ، بلکه یک ترتیب موقتی و قابل تغییر دارایی های سرمایه است که می تواند با تغییر شرایط بازار یا دانش کارآفرینان تغییر کند.

لاکمن معتقد است که سیستم بانکی می تواند با ایجاد پول – به ویژه از طریق وام – ساختار سرمایه را تغییر دهد. ایجاد پول با افزایش اعتبار بانکی اغلب منجر به سرمایه گذاری در مناطق نادرست یا نامتعادل می شود. این نوع سرمایه گذاری ها ، به ویژه در دوره های تورمی ، می تواند باعث جابجایی نامناسب منابع به ساختار سرمایه شود.

لاکمن هشدار می دهد که چنین اختلالات ساختار سرمایه را مختل می کند ، زیرا توزیع منابع خارج از مسیر منطقی سرمایه گذاری است و نظم داخلی ایجاد شده توسط بازار را مختل می کند.

ایجاد پول علاوه بر تغییر سرمایه ، نابرابری تورمی بین بدهکاران و طلبکاران ایجاد می کند. افراد و موسسات ویژه از وام و تسهیلات بانکی بهره مند می شوند ، در حالی که طلبکاران مشمول تورم هستند. این امر با توزیع درآمد و بدهی بر ساختار سرمایه تأثیر می گذارد و در واقع آن را از بین می برد.

از طرف دیگر ، سیاست مالی دولت ، به ویژه کسری بودجه و وام گرفتن ، همچنین می تواند ساختار سرمایه را تغییر دهد. هنگامی که دولت کسری را به بازار تزریق می کند – از طریق بدهی یا کسری بودجه – منابع از سرمایه گذاری در بخش خصوصی حرکت می کند و همچنین انتظارات سرمایه گذاران را تغییر می دهد. این اختلال اغلب منجر به سرمایه گذاری های کمتری و تمرکز بر پروژه های دولتی می شود.

از دیدگاه لاکمن ، چنین دخالت در بازار- اگر بدون در نظر گرفتن ساختار شبکه سرمایه باشد- می تواند بازسازی های پیچیده ای از سرمایه ایجاد کند که راندمان ساختاری بلند مدت و ثبات را تهدید می کند.

نکته مهم دیگر انتقال بار مالی به آینده است. تخصیص بودجه های آینده و بدهی تحمیل شده به نسل های آینده نیز ساختار سرمایه آینده را مختل می کند. سرمایه گذاری هایی که امروزه انجام می شود ممکن است با منابع وام و با علایق ناشناخته انجام شود و در تورم آینده ، یک شانه ساختاری ناگوار یا ساختاری تحمیل می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: