بازار؛ گروه بورس : در حالی که بازار سرمایه روزهای تلخی را پشت سر گذاشته بود، صبح دوشنبه با نشانههایی از بازگشت تقاضا و کاهش فشار فروش آغاز شد. این تغییر رفتار را میتوان واکنشی مستقیم به تحرکات دیپلماتیک اخیر دانست؛ جایی که سفر رئیسجمهور به نیویورک و دیدارهای پیشبینی شده فشرده وزیر خارجه ایران با وزرای خارجه تروئیکای اروپایی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق بیفتد، این موضوع سیگنالهایی از کاهش تنش و احتمال گشایش در فضای سیاسی و اقتصادی کشور را به بازار مخابره کرد.
بازار که در روزهای گذشته با ترس از فعالسازی مکانیسم ماشه و تهدیدات منطقهای درگیر بود، حالا با امید به بازگشت مسیر مذاکره و کاهش ریسکهای ژئوپلیتیک، به استقبال نمادهای ارزنده رفت. بهویژه در گروههای دارویی، غذایی و برخی نمادهای صادراتمحور، شاهد جمع شدن صفوف فروش و آغاز معاملات مثبت بودیم.
علیرضا سادات معتقد است که واکنش مثبت نشان میدهد که بازار سرمایه، برخلاف برخی تحلیلهای سطحی، همچنان به تحولات سیاسی حساس است و در صورت دریافت سیگنالهای مثبت از فضای بینالمللی، آمادگی بازگشت به مدار رشد را دارد. البته باید توجه داشت که این سبز شدن، هنوز شکننده است و تداوم آن نیازمند تثبیت فضای دیپلماتیک و شفافسازی در حوزه سیاستهای ارزی و بودجهای خواهد بود
علیرضا سادات کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار بازار گفت: این واکنش مثبت نشان میدهد که بازار سرمایه، برخلاف برخی تحلیلهای سطحی، همچنان به تحولات سیاسی حساس است و در صورت دریافت سیگنالهای مثبت از فضای بینالمللی، آمادگی بازگشت به مدار رشد را دارد. البته باید توجه داشت که این سبز شدن، هنوز شکننده است و تداوم آن نیازمند تثبیت فضای دیپلماتیک و شفافسازی در حوزه سیاستهای ارزی و بودجهای خواهد بود.
وی افزود: در این میان، رفتار جریان پول نیز تغییراتی را نشان میدهد. ورود نقدینگی به برخی صندوقهای ETF و افزایش حجم معاملات در نمادهای بنیادی، نشانهای از انتظار سرمایهگذاران به بازگشت اعتماد نسبی به بازار است. با این حال، توصیه میشود که ورود به بازار با استراتژی پلهای و رعایت اصول مدیریت ریسک انجام شود، چرا که فضای سیاسی همچنان متغیر و پرنوسان است.
سادات تاکید کرد: در مجموع، میتوان گفت که بازار سرمایه ایران در حال آزمودن یک نقطه تعادل جدید است؛ نقطهای که در آن دیپلماسی خارجی، سیاست ارزی داخلی و رفتار سرمایهگذاران خرد و حقوقی، همگی نقش تعیینکننده دارند. اگر مذاکرات نیویورک به نتایج ملموس منجر شود، این نقطه تعادل میتواند به سکوی پرتابی برای بازگشت شاخص و احیای اعتماد عمومی تبدیل شود.
چهرهای دوگانه سهامداران بورس
بازار سرمایه ایران در هفتههای اخیر بیش از آنکه تابع منطق اقتصادی باشد، به شدت تحت تأثیر تحولات سیاسی و دیپلماتیک قرار گرفته است. در فضای پرتنش ناشی از تهدیدات مکانیسم ماشه، ابهام در سیاستهای ارزی و بیاعتمادی عمومی، هر سیگنال سیاسی میتواند نقش محرک یا بازدارندهای ایفا کند.
علی کسایی کارشناس بورس با بازار گفت: بازار چهرهای دوگانه از خود نشان داده است؛ گروهی از فعالان که با احتیاط از خرید خودداری کرده بودند، از افت بازار خشنود هستند، گروهی دیگر که به بازگشت شاخص امیدوار بودند، با ناامیدی نظارهگر تداوم صفوف فروش شدند. سناریوی سوم، یعنی آغاز دوباره منفی بازار و تشدید فشار فروش، که بعد از نشست سازمان ملل تعیین می شود و حتی فراتر از پیشبینیها، عمق بیشتری ممکن است پیدا کند.
به گفته علی کسایی نقش تکنیکال بهعنوان ابزار پسارویدادی، همچنان محل بحث است. اگرچه نمیتوان آن را تنها معیار تصمیمگیری دانست، اما رفتار جمعی معاملهگران بر اساس الگوهای تکنیکال، بهتدریج خود به واقعیت بازار تبدیل میشود. از همین رو، تحلیلگران توصیه میکنند در فضای فعلی، از هر ابزار روشنی برای هدایت تصمیمات استفاده شود
وی افزود: ریزش بازار را میتوان حاصل سه عامل درهمتنیده دانست نخست، تشدید فضای سیاسی ناشی تهدیدات مکانیسم ماشه، دوم، احتیاط تکنیکالی معاملهگران، و سوم، تمایل سهامداران به شناسایی سود پس از یک دوره رشد محدود. این عوامل در کنار هم، جو منفی را بر اکثر نمادهای بزرگ حاکم کردند.
کسایی تاکید کرد: با این حال، پرسش کلیدی این است که آیا افت فعلی، اصلاحی موقت است یا نشانهای از پایان روند صعودی کوتاهمدت؟ برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به حمایتهای نسبی و رفتار جریان پول، بازار در سطوح کنونی با تقاضای جدید مواجه خواهد شد. بهویژه اگر تحولات سیاسی به سمت تنش بیشتر نرود، احتمال کفسازی و بازگشت تدریجی وجود دارد.
وی تاکید کرد: در این میان، نقش تکنیکال بهعنوان ابزار پسارویدادی، همچنان محل بحث است. اگرچه نمیتوان آن را تنها معیار تصمیمگیری دانست، اما رفتار جمعی معاملهگران بر اساس الگوهای تکنیکال، بهتدریج خود به واقعیت بازار تبدیل میشود. از همین رو، تحلیلگران توصیه میکنند در فضای فعلی، از هر ابزار روشنی برای هدایت تصمیمات استفاده شود.
البته نباید فراموش کرد هم اکنون در مسایل داخلی نقدی جدی بر سیاستهای ارزی دولت مطرح شده است. نامه وزارت صمت به بانک مرکزی، مبنی بر عدم تمایل شرکتها به عرضه ارز در سامانه توافقی، نشاندهنده شکست سیاست سرکوب نرخ ارز است. این سیاست نهتنها انگیزه صادرکنندگان را کاهش داده، بلکه به تضعیف حاشیه سود شرکتها و پایمال شدن حقوق سهامداران منجر شده است.
نمونه بارز این تناقض، رفتار دولت با شرکتهایی نظیر ایرانخودرو است که تلاش دارند اصول حاکمیت شرکتی را رعایت کنند، اما با ممانعت و جریمه مواجه میشوند. این برخوردها، مصداقی از بیتوجهی به حقوق مالکیت و سرمایهگذاری است، موضوعی که در ادبیات توسعه، یکی از دلایل اصلی عقبماندگی اقتصادی تلقی میشود.
در نهایت، خروج سرمایه از بازار مولد به سمت داراییهای غیرمولد نظیر ارز، سکه و رمزارزها، نتیجه مستقیم همین سیاستهای غیرعقلانی است. تنها راه برونرفت از این چرخه باطل، بازگشت به عقلانیت اقتصادی، شفافیت سیاستگذاری و احترام به حقوق سهامداران و سرمایهگذاران است.
بنابراین میتوان ادعا کرد که بازار سرمایه ایران در نقطهای ایستاده که هر تحول سیاسی میتواند مسیر آن را دگرگون کند. سبز شدن شاخص در واکنش به دیپلماسی نیویورک، نشاندهنده حساسیت بالای بازار به سیگنالهای بینالمللی و امید به گشایش در روابط خارجی است. با این حال، تداوم این روند نیازمند اصلاحات ساختاری در سیاستهای ارزی، احترام به حقوق مالکیت و بازگشت عقلانیت به تصمیمگیریهای اقتصادی است. اگر دولت بتواند از فرصت دیپلماتیک پیشرو برای کاهش تنشها و بازسازی اعتماد بهره گیرد، بازار سرمایه میتواند از یک نقطه تعادل شکننده به بستری برای رشد پایدار تبدیل شود. در غیر این صورت، چرخه خروج سرمایه و حرکت به سمت داراییهای غیرمولد ادامه خواهد یافت و فرصتهای توسعه از دست خواهند رفت.
منبع:تحلیل بازار