زخم کهنه بر پیکر شاهوار؛ زمزمه‌های بازگشت معدن مخرب بوکسیت تاش

زخم کهنه بر پیکر شاهوار؛ زمزمه‌های بازگشت معدن مخرب بوکسیت تاش

محمد علی عباس نژاد، بازار؛ در منطقه‌ای که سکوت و آرامش بر آن حکم‌فرماست، روستایی کوچک و تاریخی به نام تاش از توابع شهرستان شاهرود قرار دارد. این روستا، با قدمتی که در تار و پود تاریخ این سرزمین تنیده شده، همواره مأمن مردمی سخت‌کوش و طبیعت‌دوست بوده است. زندگی در تاش، همواره با ریتم طبیعت عجین بوده است؛ کشاورزی سنتی، دامداری و صنایع دستی، شاکله اصلی معیشت اهالی را تشکیل می‌داد و هویت فرهنگی روستا را شکل می‌بخشید.

اما در گذشته نه چندان دور، آرامش این دیار با هیاهوی ماشین‌آلات سنگین و بوی باروت معدن‌کاوی برهم خورد. معدنی که قرار بود گره‌گشای بخشی از نیازهای اقتصادی باشد، به تدریج به زخم کهنه‌ای بر تن طبیعت و زندگی اهالی تاش و شهرستان شاهرود و شهر بسطام تبدیل شد. سال‌ها پیش، فعالیت معدن سنگ بوکسیت در کوه بلند شاهوار پیامدهای ناگواری را به همراه داشت؛ تخریب زیست‌محیطی، آلودگی آب و خاک، و اثرات سو بر سلامت و معیشت مردم، سایه سنگین نگرانی را بر فراز روستا افکند.

در آن دوران، مقاومت و اتحاد مردم شهرستان شاهرود و طبیعت دوستان، صدای اعتراضشان را به گوش مسئولین رساند. فشارهای مردمی، همراه با دلایل زیست‌محیطی و اقتصادی، سرانجام منجر به تعطیلی این معدن شد. در آن زمان، اهالی روستای تاش و اهالی شهرستان شاهرود نفس راحتی کشیدند و امیدوار بودند که زخم کهنه بهبود یابد و طبیعت بکر منطقه بار دیگر به آرامش خود بازگردد.

نگرانی مردم قوت گرفت

اما هم اکنون با زمزمه‌های نگران‌کننده آرامش دیرپای اهالی شهرستان شاهرود، بار دیگر در آستانه فروپاشی قرار گرفته است، زمزمه‌هایی نگران‌کننده، چون وزش بادهای کویری، از پایتخت و استانداری خراسان شمالی و استانداری استان سمنان به گوش می‌رسد و مهم‌ترینش مصاحبه اخیر استاندار سمنان با خبرنگاران در محل فرمانداری شاهرود که بوی کهنه زخم معدن کاری را بر مشام روا می‌دارد.

استاندار استان، در پاسخ به پرسش‌های خبرنگاران، با قاطعیت از نیاز مبرم کشور به سنگ بوکسیت سخن گفته و به نحوی حمایت قاطع خود را از بازگشایی مجدد معدن بوکسیت تاش اعلام کرده است. این اظهارات، چون صاعقه‌ای بر آسمان آرام روستای تاش فرود آمد و نگرانی‌های شهروندان شاهرودی و بسطامی را دوباره شعله‌ور ساخت. جامعه محلی، که تلخی تجربه گذشته را هنوز در خاطر دارند، این اظهارات را تهدیدی جدی برای امنیت زیست‌محیطی و سلامت خود تلقی می‌کنند.

مردم شاهرود به دنبال توسعه‌ای هستند که با طبیعت در تعارض نباشد

استاندار سمنان یعنی نمی‌داند، فعالیت‌های استخراج معدن، منجر به تخریب گسترده اراضی اطراف روستا شده و کوه‌ها تراشیده شدند، پوشش گیاهی نابود گشت و چشم‌اندازهای طبیعی روستا که از جاذبه‌های آن محسوب می‌شد، برای همیشه تغییر کرد. مناطقی که روزگاری محل چرای دام و رویش گیاهان دارویی بودند، به حفره‌ها و تپه‌های مصنوعی خاک و سنگ تبدیل شدند، آقای استاندار، ورود رسوبات و مواد شیمیایی ناشی از فرآوری بوکسیت به منابع آب زیرزمینی و سطحی، تهدیدی جدی برای تأمین آب شرب روستا و روستاها و شهرهای که از کوه شاهوار آب شان تأمین می‌شود محسوب می‌شود.

تخریب و آلودگی

آقای کولیوند، گرد و غبار ناشی از فعالیت‌های معدنی، کیفیت هوای روستا و حتی شهر شاهرود و بسطام را کاهش داد. این گرد و غبار نه تنها تنفس را برای اهالی دشوار می‌کرد، بلکه بر روی محصولات کشاورزی نشسته و موجب کاهش کیفیت و کمیت آن‌ها می‌شد. خاک منطقه نیز با مواد آلاینده مخلوط شده و حاصلخیزی خود را از دست می‌داد. آقای استاندار، برداشت بی‌رویه از معادن و جابجایی عظیم خاک، موجب افزایش فرسایش خاک و تشدید خطر سیلاب در فصول بارندگی می‌شد.

استاندار سمنان، آلودگی‌ها و تخریب محیط زیست، مستقیماً بر کیفیت زندگی اهالی روستا تأثیر گذاشت، مشکلات تنفسی، حساسیت‌های پوستی و نگرانی‌های مداوم برای سلامت، به بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی روزمره تبدیل شده بود. فعالیت معدن، نه تنها فرصت‌های شغلی جدیدی به صورت پایدار ایجاد نکرد، بلکه به مشاغل سنتی روستا مانند کشاورزی و دامداری آسیب رساند. آلودگی آب و خاک، کشاورزی را دشوار کرد و چرای دام در مناطق آلوده، سلامت حیوانات را به خطر انداخت.

همگان اظهان می‌دارند وابستگی اقتصاد روستا به فعالیت معدنی، به جای توسعه پایدار، چرخه‌ای از رونق و رکود را ایجاد می‌کرد که در نهایت، آسیب‌پذیری اقتصادی روستا را در برابر نوسانات بازار افزایش می‌داد. استاندار سمنان، صدای بازگشایی «معدن مخرب» در برابر «نیاز کشور» از زبان حضرتعالی به‌عنوان نماینده دولت مطرح شد و خود نیک می‌دانید وظیفه شما بعنوان نماینده دولت، دفاع از همین مردم است. انتظار می‌رفت حضرتعالی در همان جلسه خبری تمام قد از سخنان جناب اقای دکتر ظهرابی مدیر کل سال‌های دور محیط زیست استان سمنان که هم اکنون معاون سازمان محیط زیست کشور را عهده دار هستند و کامل بر منطقه شاهوار اشراف داشته و دارد تمام قد دفاع می‌کردید نه تنها دفاع نکردید به‌نحوی سخنان یک کارشناس ارشد سازمان محیط‌زیست کشور که شما هم نماینده همان دولت است را زیر سوال بردید و سریع سخنان ایشان را بدون تأمل رد کردید!

تعطیلی کامل و پایان تخریب‌ها

حال در مواجهه با زمزمه‌های بازگشایی معدن، شهروندان و سازمان‌های مردم نهاد دوباره صدای اعتراض خود را بلند کرده‌اند. آن‌ها با استناد به تجربیات تلخ گذشته، خواهان تعطیلی کامل و دائمی این «معدن مخرب» هستند. اهالی شاهرود به خوبی می‌دانند که بازگشایی معدن، به معنای نابودی بزرگترین منبع آب دشت شاهرود و بسطام و بازگشت تمام مشکلات گذشته، و شاید بدتر از آن، است. آن‌ها نمی‌خواهند شاهد تکرار فاجعه زیست‌محیطی و آسیب‌های بهداشتی برای نسل‌های آینده باشند. مردم روستای تاش حق خود برای داشتن زندگی سالم و محیط زیستی پاک را اصلی‌ترین خواسته خود می‌دانند. آن‌ها معتقدند هیچ منفعت اقتصادی کوتاه‌مدتی نمی‌تواند ارزش سلامت انسان و بقای طبیعت را زیر سوال ببرد.

مردم شاهرود به دنبال توسعه‌ای هستند که با طبیعت در تعارض نباشد. آن‌ها به ظرفیت‌های گردشگری، کشاورزی ارگانیک و صنایع دستی روستای تاش باور دارند و معتقدند این ظرفیت‌ها، در صورت حمایت، می‌توانند اقتصادی پایدار و شکوفا را برای روستا به ارمغان بیاورند. طبیعت دوستان شاهرودی و نهادهای مردمی طبیعت دوست شاهرود، شواهد و مستندات روشنی از آسیب‌های زیست‌محیطی و اجتماعی ناشی از فعالیت معدن در گذشته دارند که آماده ارائه آن به هر نهاد ذی‌صلاحی هستند.

به راستی آیا توسعه‌ای که به قیمت نابودی محیط زیست و سلامت جامعه باشد، یا توسعه‌ای که پایدار، همه‌جانبه و با رعایت حقوق نسل حال و آینده باشد؟

حال که استاندار سمنان بر نقش حیاتی بوکسیت در صنایع مختلف، به ویژه صنعت آلومینیوم، تأکید دارد چرا از دو معدن دیگر منطقه که آسیب‌های کمتری به محیط‌زیست وارد می‌نماید، شرکت آلومینای جاجرم استفاده نمی‌کنند.

دوگانه منطق و نیاز

با توجه به اظهارات قاطع استاندار و مقاومت جدی مردم شهرستان شاهرود، سرنوشت معدن بوکسیت تاش در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. این سوال مطرح است که: کدام صدا شنیده خواهد شد؟ آیا صدای اعتراض و مطالبات مردم، که از عمق درد و تجربه تلخ گذشته برمی‌آید، شنیده خواهد شد یا فشارهای مافیای اقتصادی اولویت خواهد یافت؟ سازمان محیط زیست، سازمان صنایع و معادن، و سایر نهادهای ذی‌ربط، چه نقشی در این میان ایفا خواهند کرد؟ آیا ارزیابی‌های زیست‌محیطی مستقل و شفاف انجام خواهد شد؟

به راستی آیا توسعه‌ای که به قیمت نابودی محیط زیست و سلامت جامعه باشد، یا توسعه‌ای که پایدار، همه‌جانبه و با رعایت حقوق نسل حال و آینده باشد؟ مورد پذیرش است. داستان زخم کهنه معدن بوکسیت تاش، داستانی است که هنوز به پایان نرسیده است. پایانی که می‌تواند الگویی برای سایر مناطق مشابه در سراسر کشور باشد. آیا این داستان، به فصلی تلخ دیگر در تاریخ برخورد با طبیعت و جوامع محلی ختم خواهد شد؟ یا آغازی خواهد بود برای رویکردی جدید در معادلات توسعه پایدار و احترام به حقوق زیست‌محیطی؟ پاسخ این سوال، نه تنها سرنوشت شهرستان شاهرود، بلکه بخش مهمی از آینده زیست‌محیطی و اجتماعی ایران را تعیین خواهد کرد.

*خبرنگار و فعال محیط زیست

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: