داستان عزل ۴۰۰ نیرو نخبه و انقلابی در دولت چهاردهم و نقض دادگاه عدالت اداری

ماجرای اخراج 400 نیروی نخبه و انقلابی در دولت چهاردهم و تخلف دیوان عدالت اداری

به گفته خبرگزاری TASNIM ، میسام لطیفی ، رئیس سابق سازمان اداری و اشتغال ، در یادداشتی نوشت که موضوع ابطال نیروهای انقلابی در دولت چهاردهم موضوع ابطال جوانان اسلامی ، نخبگان ، متخصص ، انقلابی و تحول است.

اولین برنامه چه بود؟

به منظور استخدام و به کار بردن جوان وفادار ، نخبه ، متخصص ، انقلابی و تحول در استانها ، در پروژه ای به نام شهید زین الدین ، ​​سازمان اداری و استخدام این کشور ، مدل استخدام استانی با تست استخدام (برای جذابیت رسمی و رسمی) و بدون آزمایش اشتغال طراحی شده است.

یکی از بندهای این طرح اظهار داشت که به فرمانداران اجازه داده شد ۱۰ نفر را در مشاغل مدیریتی مانند فرماندار ، فرماندار و مدیر اعمال کنند.

موارد زیر در مجوز مهم و مهم هستند:

۱- درخواست یک قرارداد کارمند است (استخدام رسمی یا قراردادی نیست)

۲ اساس قانونی این دستورالعمل ماده زیر ۳۲ قانون مدیریت خدمات ملکی است.

۳. صلاحیت های افراد باید در مرکز ارزیابی مرکز آموزش مدیریت دولت اندازه گیری و مورد توجه قرار گیرد.

۴. با در نظر گرفتن شغل هایی که نیاز به تجربه و تجربه دارند مطابق با قطعنامه شورای عالی اداری در شورای توسعه مدیریت.

حالا چه اتفاقی افتاده است؟

پس از پایان کار سیزدهم دولت ، اولین کارهایی که توسط برخی در دولت وحدت انجام می شود ، پیگیری این قطعنامه بود. دسامبر ۱۴۰۳ معاون مدیر سرمایه انسانی اداری و اشتغال اولین اقدامی بود که منجر به یک دستورالعمل اصلاحی در ژانویه همان سال در صورت نیاز برای حداکثر یک سال شد.

مرحله دوم شکایت در دیوان دادگستری توسط شاکی و عدم موفقیت آژانس چهاردهمین اداری و اشتغال در دفاع از دستورالعمل فوق الذکر بود ، به طوری که با توجه به عدم دفاع مؤثر ، در واقع منجر به صدور رای عمومی در ابطال سربازان در قالب یک قرارداد شد.

در حالی که یکی از ستایش رهبران عالی دولت سیزدهم استفاده از نیروهای جوان و انقلابی در سمتهای مدیریتی بود و در اولین دیدار با دولت چهاردهم رهبر عالی بود و بر این تأکید کرد و گفت که تا پایان دولت چهاردهم ، ۱۰۰ مدیر جوان به دست آمد.

سرانجام ، با اجرای این حکم ، دادگاه برعکس خواهد شد و به یکباره ۴۰۰ نفر را از همان مدیران جوان ، انقلابی و تخصصی حذف می کنند.

من معتقدم که ، جدا از قدرت سیاسی و باریک نظریه های جناح ، کمبودهای جدی و اساسی در جهت گیری و اقدام اخیر درگیر هستند که نیاز به پیگیری کوشا در مقامات صالح دارد.

پاراگراف I- ایجاد تبعیض نامناسب به نام مقابله با تبعیض:در حال حاضر ، بیش از ۲۳۰،۰۰۰ نفر در سازمان های اجرایی مشغول به کار بوده اند که بیشتر آنها در دولت های قبلی وارد دولت شده اند و تقریباً هیچ یک از آنها آزمایش اشتغال ارائه نکرده اند.

از آنجا که اساساً در ادبیات حقوقی به غیر از اشتغال اشتغال دارد و قرارداد کار قراردادی نمونه ای از اشتغال است. و در استفاده از افراد به صورت موقت ، این یک آزمایش مرسوم نیست و نیست. بنابراین ، نمایندگان عمومی که در ماده ۳ ماده ۳ قانون اساسی (در مورد تبعیض ناعادلانه) برای ابطال قراردادهای پروژه شهید زین الدین به آن اشاره شده است ، خود تبعیض آمیز است. از آنجا که این منطق باید منجر به ابطال کلیه قراردادهای مشابه در کلیه دولتها ، از جمله در خود قوه قضاییه و نیروهای دادگاه عدالت اداری شود. این تصمیم خلاف اصل برابری علیه قانون است و باعث تبعیض در بین کارمندان مشابه می شود.

بند ۲ –مطابق با مواد ۳۲ و ۵۴ قانون مدیریت خدمات ملکی ، کلیه قراردادها مطابق با ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات ملکی و مطابق با ماده ۵۴ است. بند A ماده ۵۴ صریحاً اجازه می دهد حداکثر ۱۵ ٪ از پست های مدیریت حرفه ای را از افراد خارج از دستگاه انتخاب کند.

ادعای ایجاد فضای ضد رقابتی یا غیرقانونی. از آنجا که ۸۵ ٪ از پست ها به کارمندان داخلی اختصاص می یابد و ۱۵ ٪ باقیمانده دقیقاً توسط قانون ارائه می شود.

بخش ۳ – استناد به حکم منسوخ هیئت عمومی قطعنامه شماره ۵۷۹۰۹۵ مورخ ۰۴/۰۴/۰۱ ، شورای عالی اداری هیچ تأثیر حقوقی ندارد ، زیرا این امر لغو شده و با فرمان شماره ۱۴۶۴۷ مورخ ۱۴۰۱/۰۳/۰۲ جایگزین شده است.

قطعنامه جدید با حضور رئیس جمهور آن زمان (شهید آیت الله ریلی) تصویب و تصویب شده است و الزامات انتصاب با صلاحیت مدیریت حرفه ای ، ارزیابی عملکرد و سوابق تجربی مقایسه شده است. بنابراین ، استناد به آیین نامه منسوخ یک شکل اساسی و ناخالص در حکم است.

بند چهارم – پیروی از عدالت و جلوگیری از تبعیض قشر مغز مطابق با ماده ۳۲ و برنامه های مصوب فرمانداران و با تصویب دفتر ریاست جمهوری زمان انجام شده است. این فرایند فاقد هرگونه تبعیض جنسیتی ، سن یا طبقاتی است و شبیه به عمل دولت های قبلی است.

علاوه بر این ، برای اولین بار ، برای همه کسانی که استخدام شده اند ، مرکز ارزیابی مدیران برگزار شد و صلاحیت آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و ارزیابی شد که این امر به روش خود علمی و قانع کننده تلقی می شود ، و در بعضی موارد افراد را رد می کند یا ارائه برنامه های توسعه فردی و مدیریتی برای بعضی از آنها مطابق با آخرین دانش جهان در زمینه مریتوروکراسی.

حال سؤال این است که آیا در دوره های قبلی برای قراردادهای کارمندان چنین روشی وجود داشته است یا خیر. رویکرد هیئت عمومی در صورت صحیح ، باید منجر به ابطال تصمیمات مشابه توسط دولت های گذشته شود. در غیر این صورت ، خود تبعیض آمیز و برخلاف ماده ۳ ماده ۳ قانون اساسی خواهد بود.

بند پنج – کنار گذاشتن آژانس اداری و استخدام سازمان اداری و اشتغال دولتی ، در نامه ای مورخ ۱۴/۱۰/۰۱ ، احتمال استفاده مجدد از مدیران پروژه را پس از پایان دوره تصدی وی بیان کرد. عدم عمل به موقع و ارائه دفاع مؤثر در هیئت عمومی یک عمل قانونی است و امنیت شغلی افراد شاغل را متزلزل کرده است.

بخش ۶ – نقض قانون و اثرات خطرناک این حکم بدون احترام به حقوق ذینفعان و صرف نظر از موضع اجرایی آنها صادر شده است. لغو احکام منجر به ابطال اسناد مالی ، امنیتی و اداری و اختلال در نارضایتی اجرایی و عمومی می شود.

چنین وضعیتی باعث کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت می شود و می تواند به بی ثباتی اجتماعی و سیاسی منجر شود.

بخش هفتم- تضعیف اراده مردم و خواستار رهبر عالی در تحول سیستم اداری و ورود نیروهای جوان ، مؤمن ، متخصص ، نخبگان و انقلابی و تحول گرا که باعث کاهش بهره وری و ادامه نقاط ضعف بوروکراسی و حذف ظرفیت های گذشته می شوند.

meysam latifi- 5 سپتامبر ۱۴۰۴

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *