به گفته خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تاسنیم ، ۴ فوریه تولد پروفسور محمود فارشیان است. یک هنرمند که با ایجاد نقاشی های مینیاتوری منحصر به فرد ، هنر ایرانی را نه تنها زنده بلکه نمادی ماندگار از هنر معاصر جهان نگه می داشت. متأسفانه ، او امروز با بیمارستان دارفانی ایالات متحده وداع کرد.
فارشیان تخته هایی را که از مرزهای زمان و مکان عبور می کردند ، ترک کرد و پیوند عمیقی بین تاریخ ، ادبیات و اعتقادات مذهبی ایران ایجاد کرد.
محمود فارشیان یکی از بزرگترین مینیاتورهای معاصر ایرانی در کار خود است و سنت نقاشی ایران را با تکنیک های مدرن مخلوط می کند. او از دوران کودکی خود در اصفهان با هنر بزرگ شده است و شاهکارهایی را ایجاد کرده است که نمادی از تاریخ و فرهنگ ایران است. این گزارش مشهورترین نقاشی های فارشچی ، داستان آفرینش و نکات شنیدنی در مورد زندگی هنری وی را معرفی می کند.
نقاشی های استاد فارشیان جلوه ای ناب از هنر مینیاتوری ایرانی و یادآور تاریخ و معنویت عمیق ملت ما است. از “دوران آشورا” ، که غم و اندوه واقعه کربلا را روایت می کند ، تا “ضامن گوزن” ، که داستان شفابخشی و متوسل شدن به امام رضا (AS) را روایت می کند ، هر اثر نمایشنامه ای از روح و روح این هنرمند است که با عشق به ایران و اعتقاد به دین نقاشی می کند.
آغاز مسیر هنری ؛ از اصفهان گرفته تا موزه های جهانی
نام خانوادگی استاد فارشیان از صنعتگر پدرش که نماینده فرش اصفهان بود ، گرفته شد. پدر ، که متوجه استعداد هنری پسرش شد ، او را به اربابان برجسته مانند میرزا آقا ایمامی و بهادوری فرستاد تا اصول هنر مینیاتوری را بیاموزد. فارشیان سپس تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبا در اصفهان دنبال کرد و برای گسترش دانش هنری خود به اروپا سفر کرد ، جایی که ساعت ها در موزه ها و گالری ها تحصیل کرد. پس از بازگشت به ایران ، وی در گروه هنرهای زیبا در تهران مشغول به کار شد و در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران هنر تدریس کرد.
پانل هایی که از هنر ایرانی در جهان جان سالم به در بردند
“دوران اشورا” ؛ غم و اندوه اشورا
یکی از مشهورترین تابلوهای فرشچیان “دوران اشورا” است. اثری که به زیبایی واقعه اشورا را به تصویر می کشد. در این نقاشی ، اسب امام حسین (AS) به چادر باز می گردد و زنان و دختران عزادار در کنار او دیده می شوند. رنگ های تیره ، خطوط نرم و ترکیب عناصر به گونه ای است که عمق غم و اندوه این رویداد به بیننده منتقل می شود. فارشیان این نقاشی را بسیار دوست دارد و آن را نمادی از دلبستگی او به پیامبر ابو عبدالله الحسین می داند. این کار در سال ۱۳۶۹ به موزه آستان قدس رازاوی اهدا شد.
“شمس و مولوی” ؛ تصویری از عشق و عرفان ایرانی
نقاشی “شمس و مولوی” ، که در تابستان سال ۲۰۰۷ رونمایی شد ، از شعر معروف “از دیو و دد ملد و آرزو می کنم” الهام گرفته شده است. در این نقاشی ، سر شمس با نقوش خمیده و درخشان به تصویر کشیده شده است که هم خورشید را بیرون می کشد و هم جهانی سازی افکار و معنویت او را منعکس می کند. رومی در زمین درگیر شده است و شمس آن را گرفته است ، به این معنی که افکار مولوی در سراسر جهان شامل می شود. فارشیان این کار را به عنوان پاسخی به کسانی که هویت ایرانی مولوی را زیر سوال می بردند و صریحاً در مراسم رونمایی اظهار داشت که مولوی شاعر ایرانی است و باید معرفی شود ، می داند.
“ضامن گوزن” ؛ کار الهام بخش و داستان شفابخش استاد
یکی از تأثیرگذارترین آثار فارشچیان ، پانل “گوزن گارد” است که پس از یک تجربه پزشکی سخت ایجاد شده است. دست راست استاد به دلیل فشار عصبی زیاد فلج شد و پزشکان به او توصیه کردند که دیگر هرگز نقاشی نکند. اما فرشیان با توسل به امام رضا (ع) و نذر درمان ، معجزه ای را تجربه کرد. او روایت می کند که چهره پیامبر را در خواب دید و به او گفت: “مرا بکش!” این خواب برای سه شب متوالی تکرار شد تا اینکه استاد توانست چهره پیامبر را در پانل تصور کند. این نقاشی که در سال ۱۹۷۹ ایجاد شده است ، در موزه آستان Qds Razavi با تکنیک اکریلیک در موزه Astan quds Razavi نگهداری می شود و یکی از محبوب ترین آثار وی است.
از نشانه “گوزن ۲” نیز در سال ۲۰۱۰ رونمایی شد و داستان آهانی را نشان داد که از ترس از شکارچی به امام رضا (ع) پناه برد و شکارچی تعظیم خود را می شکند و شکار می کند.
سایر آثار ماندگار ؛ “یتیم خانه امام علی” و “روز پنجم آفرینش”
در آثار دیگر ، فارشیان توجه ویژه ای به چهره های تاریخی و مذهبی داشته است. “یتیم خانه امام علی (As)” ، معروف به “Panah” ، در سال ۱۹۹۲ و در سال ۱۹۹۲ به موزه آستان کویدز اختصاص یافت. این کار با تکنیک اکریلیک روی مقوا ، مهربانی و دلسوزی امام علی (As) را به تصویر می کشد.
“روز پنجم آفرینش” ، که در سال ۱۳۵۲ به سبک نقاشی ایجاد شده است ، روز ایجاد حیوانات را نشان می دهد. در این کار ، پرندگان خیالی و واقعی در آسمان ابری و ماهی های موجود در آب به تصویر کشیده شده اند و این نقاشی به موزه آستان کبدی اهدا شده است.
بشر
داستان دستمزد عجیب و غریب استاد فارشیان
پروفسور فارشیان همیشه تأکید کرده است که او کارهای مذهبی خود را نمی فروشد و همه آنها را اختصاص داده است. وی در خاطره ای گفت که هرگز برای نقاشی های مذهبی خود پول نگرفته است ، و حتی وقتی از او دعوت شد تا امام رضا (AS) را نقاشی کند ، هزینه آن را پرداخت نکرد و آن را از امام رضا (As) می دانست. وی همچنین در مورد فرش هفت شهر عشق و فرش امام حسین (AS) گفت که او همه این آثار را بدون هیچ گونه ملاحظه ای اختصاص داده است.
این داستان است و صریحاً بیان می کند: “من نقاشی مذهبی خود را نمی فروشم. من همه آنها را اهدا نکردم و فدا کردم.” کارهایی که من برای دین خود انجام داده ام هرگز برای آن پرداخت نکرده ام. “
وی ادامه می دهد که پس از اتمام نقاشی امام رضا (ع) ، او از یک خاطره شنیده شده بود: “ممکن است خدا به واعظ تاباسی رحم کند ؛ وقتی این کار تمام شد ، یک مهمانی بود ، و دانشمندان و کادام حضور داشتند. من یک سینی بسیار زیبا دیدم و گفتند که آنها شما را به ارمغان می آورند ، زیرا شما واقعاً ناپدید شده اید ، ما باید به شما چیزی بدهیم. آن تسبیح را بوسید و گفت: من از امام رضا (AS) دریافت نمی کنم.
موقوفه و اعتقاد به خدمت به امام حسین (AS)
پروفسور فارشچیان همچنین از سایر آثار مذهبی خود می گوید: “من هفت فرش عشق را توسط آقای حققی طراحی کردم و هیچ دستمزد دریافت نکردم. من همچنین یک فرش بزرگ را برای امام حسین (AS) طراحی کردم که اختصاص داده شده است. حتی وقتی من امام حسین را نقاشی کردم (به عنوان) ، من هیچ اجاره ای برای یک ماشین یا هواپیما دریافت نکردم.
وی تأکید می کند که هنر دینی صرفاً یک وظیفه الهی است: “کار مذهبی را نمی توان با پول اندازه گیری کرد ؛ مانند امام حسین (ع) که زندگی خود را داد ، ما باید زندگی خود را برای هنر و دین بدهیم.”
خاطره ای از امام رضا (ع) احترام و مهر و موم
فارشچیان می گوید که این احترام و اعتماد متقابل به امام رضا (AS) همیشه آثار خود را اختصاص داده است و می گوید: “من هرگز به کارهای مذهبی خود پرداخت نکرده ام و همه آنها به آستان احدیس رازاوی اختصاص داده ام.” این برای من است که هرگز به پایان نمی رسد. “
روایت خواب و الهام ؛ نقاشی چهره امام رضا (AS)
پروفسور فارشیان ، در توصیف ایجاد امام رضا (ع) ، گفت که در هنگام خلقت “ضامن گوزن” ، او نتیجه گرفت که باید چهره پیامبر را نقاشی کند ، اما در ابتدا هیچ چیز در ذهن او باقی نماند. سپس چهره پیامبر را به مدت سه شب متوالی در خواب دید و به او گفت: “مرا ببین و مرا بکش!” این الهام باعث شد که استاد چهره درخشان امام رضا (AS) را به تصویر بکشد.
در مراسمی در مشهاد ، هنگامی که از آن سؤال شد که فارشیان در کجا امام رضا (ع) دیده است ، او با اشک و معجزه روایت کرد که چگونه در طول بیماری و سفر به ایالات متحده ، بدون هیچ گونه معالجه پزشکی ، معجزه خود را مدیون است که به امام رزا (AS) متوسل شود.
پایان پیام/
منبع:تسنیم