منتشر شده در ۰۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۱
در حالی که وزارت صمت تصمیم دارد تعرفه واردات خودرو را کاهش دهد، انجمن خودروسازان ایران با ارسال نامهای رسمی به رئیس جمهور، این اقدام را «خلاف منویات رهبری» و «تهدیدی برای تولید داخلی» دانسته است.
خودروسازان هشدار دادهاند که چنین تصمیمی بدون مشورت، سرمایه گذاران داخلی را دلسرد و بازار تولید را بی ثبات خواهد کرد. آیا این نامه، آغازی بر تنشهای تازه میان دولت و خودروسازان است؟
نامهای تند، صریح و محافظه کارانه
در متن نامه، انجمن خودروسازان کاهش نرخ سود بازرگانی و حقوق گمرکی واردات خودرو را عامل «تعجب و نگرانی فعالان صنعت» خوانده و با استناد به قوانین و مقررات موجود، از آن به عنوان تصمیمی «بدون مشورت با ذی نفعان» یاد کرده است. به باور آنها، این اقدام ناقض «قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار» و مغایر با «سیاستهای کلان کشور در سال سرمایه گذاری برای تولید» است.
در بخشهایی از نامه، با لحنی هشدارآمیز، چنین آمده است: «این اقدام، موجبات تضعیف عرصه صنعت و کاهش سرمایه گذاری را به دلیل عدم اطمینان از بازگشت سرمایه به وجود خواهد آورد.»
در ادامه نیز با اشاره به چالشهای ساختاری این صنعت، همچون قیمت گذاری دستوری، گرانی مواد اولیه و زیان انباشته خودروسازان، از تصمیم وزارت صمت به عنوان تهدیدی جدی برای تولید یاد شده است. جالب آن که حتی واگذاری بخشی از مدیریت ایران خودرو به بخش خصوصی نیز نه به عنوان نقطه قوتی در مسیر رقابتی سازی صنعت، بلکه به عنوان دلیلی برای ادامه حمایتهای تعرفهای ذکر شده است.
واقعیت اقتصادی چه میگوید؟
با تمام این هشدارها، یک پرسش اساسی باقی میماند: آیا کاهش تعرفه واردات خودرو در وضعیت فعلی اقتصاد ایران، اساساً تصمیمی درست است؟
پاسخ، ساده نیست. از یک سو، نمیتوان منکر شد که صنعت خودرو طی چهار دهه با هزینهای گزاف و حمایتهای چندلایه شکل گرفته و امروز، زیر بار تصمیمات ناگهانی ممکن است ترک بردارد. اما از سوی دیگر، ادامه انحصار، کیفیت پایین و قیمتهای خارج از منطق، دیگر برای مردم ایران پذیرفتنی نیست.
در واقع، حتی اگر تعرفه کاهش یابد، قدرت خرید عمومی به حدی نیست که خودروهای وارداتی به راحتی در دسترس عموم قرار گیرند. در شرایط فعلی، کاهش تعرفه بدون زیرساخت ارزی و برنامه اقتصادی مکمل، بیشتر شبیه تزئین یک ویترین شیک در خیابان فرشته است؛ نه اصلاح بازار.
چرا فقط تعرفه؟ هزار پرسش بی پاسخ
آن چه در این میان آزاردهنده است، اصرار انجمن خودروسازان بر حفظ انحصار از مسیر تعرفههاست. نامه آنها لبریز از هشدار و قانون مداری است، اما هیچ اشارهای به اصلاحات واقعی و ضروری ندارد. چرا صحبتی از حذف قیمت گذاری دستوری به میان نیامده؟ چرا اثری از برنامهای برای فروش باقیمانده سهام دولت در خودروسازها نیست؟ چرا فساد مالی و ساختاری که بارها در گزارشها برجسته شده، جایی در این دفاعیه ندارد؟ اگر هدف حمایت از تولید داخلی است، چرا راهکارها محدود به بستن درهای واردات شدهاند؟ مگر باز شدن پنجره رقابت الزاماً به معنای مرگ تولید است؟ یا فقط به معنای مرگ انحصار؟
در نهایت، باید به صراحت گفت: کاهش تعرفه، نه ناجی صنعت خودرو است و نه نابودکننده آن.
این تصمیم، بسته به آن که با چه سیاستهای مکملی همراه شود، میتواند یا فرصتی تاریخی باشد یا زخمی تازه بر پیکر فرسوده صنعت. پاسخ این پرسش را نه در رونوشتهای پای نامه، بلکه باید در خیابانها، در نگاه مردم، در نبض بازار و پشت فرمانها جست و جو کرد.