امیررضا اعتمادی کارشناس اقتصادی؛ بازار: در شرایط فعلی اقتصاد ایران، سفر خانوادگی به یک آرزوی دور از دسترس برای طبقه متوسط تبدیل شده است. براساس برآوردهای کارشناسی، خط فقر برای یک خانوار چهار نفره در سال ۱۴۰۴ به حدود ۴۰ میلیون تومان در ماه رسیده است. این رقم بهروشنی نشان میدهد که حتی تأمین معیشت روزمره، برای بخش زیادی از جامعه به چالش اساسی تبدیل شده است. حال اگر همین خانواده بخواهد یک سفر داخلی کاملاً معمولی – و نه لوکس – را تجربه کند، باید با اعداد و ارقامی روبهرو شود که بیانگر عمق بحران معیشتی در کشور است.
هزینه واقعی یک سفر یک هفتهای خانوادگی
محاسبات نشان میدهد هزینههای اصلی سفر یک خانواده چهار نفره در سال ۱۴۰۴ چنین است:
بلیت رفتوبرگشت هواپیما تهران – کیش برای چهار نفر بین ۱۴ تا ۲۲ میلیون تومان
اقامت یک هفتهای در هتل دو یا سه ستاره حدود ۱۴ تا ۱۸ میلیون تومان
هزینه خورد و خوراک، حتی در رستورانهای معمولی، بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان
حملونقل محلی (تاکسی، کرایه خودرو یا جابهجاییهای درونشهری) حدود ۳ تا ۵ میلیون تومان
هزینه تفریحات و بازدید از اماکن گردشگری و مراکز دیدنی بین ۵ تا ۷ میلیون تومان
در مجموع، هزینه یک سفر معمولی یک هفتهای خانوادگی در سال ۱۴۰۴ به طور متوسط ۴۵ تا ۶۰ میلیون تومان برآورد میشود.
مقایسه با درآمد یک کارمند
این هزینه را باید در کنار متوسط حقوق یک کارمند قرار داد. حقوق ماهانه کارمندان و کارگران در سال ۱۴۰۴ عموماً بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان است. به عبارت ساده، یک خانواده کارمندی برای رفتن به یک سفر داخلی یک هفتهای باید دستکم دو تا سه ماه حقوق کامل خود را کنار بگذارد.
این واقعیت به معنای آن است که سفر خانوادگی دیگر نه یک انتخاب تفریحی، بلکه یک هزینه غیرممکن برای بخش بزرگی از جامعه شده است. خانوادهها یا باید از سفر صرفنظر کنند یا تنها به سفرهای کوتاه و کمهزینه بسنده کنند.
مقایسه درآمد و هزینه
در چنین شرایطی که میانگین هزینه یک سفر خانوادگی چند برابر حقوق پایه است، بسیاری از خانوادهها اساساً امکان برنامهریزی برای تعطیلات داخلی را از دست دادهاند. کارشناسان گردشگری نیز تصریح میکنند که هرچند علاقه مردم به سفرهای داخلی افزایش یافته، اما هزینههای سنگین حملونقل و اقامت به مانع اصلی تبدیل شده است. از سوی دیگر، در حالی که هزینه حداقل زندگی در سال ۱۴۰۴ بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون تومان در ماه برآورد میشود، دستمزد ماهانه اغلب خانوارها کمتر از نیمی از این رقم است. به همین دلیل، تلاش برای یک سفر تفریحی بدون برخورداری از کمکهای دولتی یا تسهیلات ویژه تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
چرا سفر اینقدر گران شده است؟
۱. تورم و نرخ دلار: تورم بالای ۳۰ درصد و رسیدن نرخ دلار به بالای ۹۵ هزار تومان، مستقیم بر هزینههای سفر اثر گذاشته است. از قیمت بلیت هواپیما تا نرخ هتل و حتی مواد غذایی، همگی وابسته به نوسانات ارزی هستند.
۲. شکاف عمیق دستمزد و هزینهها: در حالی که خط فقر برای یک خانواده چهار نفره به حدود ۴۰ میلیون تومان رسیده است، دریافتی یک کارمند معمولی تنها ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان است. این فاصله عملاً امکان هرگونه برنامهریزی برای سفر را از بین برده است.
۳. وابستگی خدمات گردشگری به هزینههای دلاری: صنعت حملونقل هوایی، بخش مهمی از اقامتگاهها و حتی بخشی از کالاهای مصرفی در حوزه گردشگری، با نرخ ارز در ارتباط هستند و همین موضوع باعث رشد بیرویه قیمتها شده است.
پیامدهای اجتماعی و روانی
وقتی سفر خانوادگی به کالایی لوکس تبدیل شود، پیامدهای آن تنها اقتصادی نیست. خانوادهها از فرصت استراحت، تغییر فضا و بازسازی روحی محروم میشوند. این وضعیت مستقیماً بر سلامت روان، نشاط اجتماعی و حتی بهرهوری نیروی کار اثر منفی میگذارد. در بسیاری از کشورها سفر و تعطیلات بهعنوان یکی از حقوق اجتماعی مردم در نظر گرفته میشود، اما در ایران امروز سفر به کابوس دخلوخرج خانوادهها بدل شده است.
راهکارهای پیشنهادی
توسعه حملونقل عمومی ارزانقیمت مانند قطار و شناورهای دریایی برای کاهش هزینههای سفر
طراحی بستههای حمایتی سفر برای کارمندان و حقوقبگیران، از جمله تخفیفهای بلیت و اقامتگاه
افزایش دستمزدها متناسب با خط فقر واقعی و نه صرفاً براساس تورم رسمی
گسترش اقامتگاههای اقتصادی و بومگردی بهعنوان جایگزین هتلهای پرهزینه
جمعبندی
وقتی یک خانواده برای تنها یک هفته سفر داخلی باید دو تا سه ماه حقوق خود را هزینه کند، معنای آن روشن است: سفر در ایران از یک «نیاز اجتماعی» به یک «رویای لوکس» تبدیل شده است. این وضعیت نه تنها نشانهای از بحران اقتصادی، بلکه هشداری جدی برای سیاستگذاران است که اگر به آن بیتوجهی شود، تبعات اجتماعی آن میتواند گستردهتر و عمیقتر از آن چیزی باشد که امروز شاهد هستیم.
منبع:تحلیل بازار