اکوایران: هنگامی که رئیس جمهور جدید نیجریه در روز تحلیف خود فریاد زد “یارانه تمام شد”، فکر کرد که یک عمل جراحی بزرگ در اقتصاد آغاز کرده است. غافل از اینکه به اشتباه چاقوی جراحی را بر گلوی جامعه گذاشته است. در آخرین اقدام تراژدی بنزین نیجریه، می بینیم که چگونه ترکیب مرگبار جهش قیمت سوخت و سقوط ارز، تورم مواد غذایی را به ۴۰ درصد رسانده و خیابان ها را به میدان های جنگ تبدیل کرده است، در غیاب هیچ چتر حمایتی.
در دو بخش قبلی گزارش “چگونه ترس از اصلاحات صنعت نفت و بانکداری نیجریه را ویران کرد؟” مشاهده شد که نیجریه با دست خود پالایشگاه های خود را به قبرستان آهن قراضه تبدیل کرده و با اعتیاد به واردات، خزانه دولت و ترازنامه بانک ها را به ورشکستگی مطلق کشانده است. اما داستان سقوط غول نفتی آفریقا پرده سومی نیز دارد. ضربه مضاعف حذف یارانه بنزین و شناور کردن نرخ ارز که آتش خشم و شورش را در خیابانهای ابوجا و لاگوس شعلهور کرد.
سال ۲۰۲۳ سال برخورد با سنگ سخت واقعیت بود. دولت جدید به ریاست بولا احمد تینوبو وارث ویرانه ای شده بود که در آن نسبت «خدمات بدهی به درآمد» از ۹۰ درصد فراتر رفته بود و پدیده «سپرده صفر» عملاً دولت را فلج کرده بود. تینوبو می دانست که دیگر دلاری برای سوزاندن باقی نمانده است. باید ماشه را می کشید. اما هدف نهایی، مشکلات ساختاری نبود، بلکه مستقیماً در قلب قرارداد اجتماعی شکننده نیجریه بود.
روز واقعه: سه کلمه که کشور را تکان داد
۲۹ مه ۲۰۲۳، روزی که قرار بود جشن دموکراسی باشد، به روز حیرت تبدیل شد. بولا تینوبو در مراسم تحلیف خود در میدان عقاب، در حالی که متن سخنرانی رسمی خود را می خواند، ناگهان سرش را از روی کاغذ برداشت و جمله ای را به زبان آورد که در متن آن نوشته نشده بود: یارانه تمام شد! (یارانه تمام شد).
این سه کلمه مانند فرمان آتش بود. در کمتر از چند ساعت، هرج و مرج کامل پمپ بنزین های سراسر کشور را فرا گرفت. قیمت بنزین که آن روز صبح هر لیتر ۱۹۰ نیره بود، تا عصر به ۵۰۰ نیره و سپس به ۶۰۰ نیره افزایش یافت. صفی از ماشینها، سه چرخها و مردم با گالن در دست، رفت و آمد را غیرممکن میکرد. از منظر «حسابداری»، تصمیم Tinubu شجاعانه و اجتناب ناپذیر بود. زیرا خونریزی بودجه را متوقف می کند. اما این اقدام از منظر «اقتصاد سیاسی» مانند جراحی قلب باز و بدون بیهوشی بود. دولت دقیقاً در زمانی این شوک را وارد کرد که بیمار، یعنی مردم، زیر بار تورم مزمن نمی توانستند نفس بکشند.
طوفان کامل: همزمانی «حذف یارانه» و «سقوط نایرا»
فاجعه زمانی کامل شد که دولت یک اشتباه محاسباتی مرگبار انجام داد: اجرای همزمان دو شوک بزرگ. تنها چند هفته پس از حذف یارانه بنزین، بانک مرکزی نیجریه تصمیم گرفت برای جذب سرمایهگذاری خارجی، نرخ ارز را شناور کند و نرخ ارز را تک نرخی کند.
نتیجه سقوط آزاد پول ملی بود. ارزش نایرا در برابر دلار ظرف چند ماه از ۴۶۰ به بیش از ۱۴۰۰ کاهش یافت. این ضربه مضاعف باعث افزایش شدید نرخ تورم شد: اولاً با قیمت بنزین. در نیجریه که ۹۰ درصد کالاها با کامیون حمل میشوند، قیمت بالای گازوئیل و بنزین مستقیماً قیمت نهایی کالاها را افزایش داد. عامل دیگر نرخ ارز شناور بود. کشوری که تقریباً همه چیز را وارد می کند، سقوط نایرا به معنای انفجار قیمت همه کالاها بود.
تورم ۴۰ درصدی مواد غذایی؛ زمانی که «بقا» جایگزین «زندگی» شد.
با نگاهی به داده ها و گزارش های اداره ملی آمار نیجریه در سال ۲۰۲۴، می توان به عمق فاجعه پی برد. تورم مواد غذایی که حساس ترین شاخص فقر است، از مرز روانی ۴۰ درصد گذشت.

این عدد در دنیای واقعی معنای وحشتناکی داشت: قیمت یک کیسه برنج ۵۰ کیلویی از ۳۰۰۰۰ نایرا به ۷۰۰۰۰ به ۸۰۰۰۰ نایره رسید. رقمی که بالاتر از حداقل دستمزد ماهانه بسیاری از کارگران نیجریه ای (۳۰۰۰۰ نایرا) بود. طبقه متوسط نیجریه یک شبه فقیر شد و فقرا به ورطه گرسنگی مطلق افتادند. گزارشهای میدانی از بازارهای لاگوس از یک پدیده جدید خبر میدهد: مردم دیگر توان خرید کیلویی مواد غذایی را نداشتند و شروع به خرید با اندازه و حتی با غلات کردند. «اصلاحات اقتصادی» که قرار بود کشور را نجات دهد عملاً به یک «بحران انسانی» تبدیل شده بود.
در این میان، ناامنی ناشی از شورشیان بوکوحرام در شمال این کشور – قطب کشاورزی نیجریه – نیز به عنوان یک کاتالیزور عمل کرد. بنزین گران قیمت به سیستمی برخورد کرد که قبلاً به دلیل جنگ داخلی مختل شده بود. در نتیجه، قحطی از مرزهای مذهبی و قومی سنتی نیجریه عبور کرد و شمال مسلمان و جنوب مسیحی را علیه فقر گرد هم آورد.
چرا مردم شورش کردند؟
سوال اساسی اینجاست: چرا مردم نیجریه که دههها فساد، قطع برق و ناکارآمدی را تحمل کرده بودند، این بار تاب نیاوردند و خیابانها را در آگوست ۲۰۲۴ تحت عنوان جنبش “EndBadGovernance” (#EndBadGovernance) به میدان جنگ تبدیل کردند؟ پاسخ در مفهوم «قرارداد اجتماعی» نهفته است.
در کشورهای توسعه یافته، وقتی دولت ها یارانه های انرژی را حذف می کنند، به جای آن «خدمات» ارائه می کنند: بیمه بیکاری، مراقبت های پزشکی رایگان، حمل و نقل عمومی ارزان و با کیفیت. اما در نیجریه، دولت هیچ کدام از اینها را نداشت.
با نگاهی به میزان هزینه های دولت برای آموزش و سلامت می توان به ضعف خدمات عمومی و اجتماعی پی برد. هزینه های دولت برای سلامت در دهه گذشته از ۵ درصد تولید ناخالص داخلی تجاوز نکرده است. نتیجه این موضوع فاصله ۸ ساله بین نرخ امید به زندگی در نیجریه (۶۳.۴) و میانگین جهانی آن (۷۱.۴) است.

جدای از این، در حوزه آموزش، هزینه های دولت در دهه گذشته کمتر از ۰.۳ درصد تولید ناخالص داخلی بوده است. شاید تعجب آور نباشد که ۳۰ درصد از جمعیت بالای ۱۵ سال نیجریه هنوز بی سواد هستند.

نظام تامین اجتماعی کارآمدی برای شناسایی و حمایت از دهک های پایین وجود نداشت و در نتیجه در دوران آزادسازی سازوکاری برای حمایت از این اقشار طراحی و اجرا نشد. برای یک شهروند نیجریه ای، «بنزین ارزان» تنها سهمی بود که از ثروت عظیم نفتی کشورش به دست می آورد. تنها جایی که او حضور دولت را در زندگی روزمره خود احساس می کرد، پر کردن خودروی خود با بنزین ارزان بود. حذف این یارانه بدون ارائه جایگزین فوری و ملموس و افزایش شدید هزینه های روزانه به معنای لغو یک طرفه قرارداد نانوشته دولت و ملت بود.
واکنش دولت به خیابان های در آتش ترکیبی از تدابیر امنیتی و اسکان موقت بود. او از یک سو با دستگیری معترضان سعی در کنترل خیابان ها داشت و از سوی دیگر با افزایش حداقل دستمزد به ۷۰ هزار نایرا (کمتر از ۵۰ دلار) و توزیع کیسه های برنج، خشم عمومی را مهار کرد. شورش ها فروکش کرد، اما نیجریه اکنون در حالت “آتش زیر خاکستر” است. اصلاحات صورت گرفته اما به قیمت از دست دادن سرمایه اجتماعی دولت.
دانگوته: ناجی جدید؟
در میان این آتش و خون، تمام امید دولت و مردم به پروژه ای افسانه ای گره خورده بود: پالایشگاه ۶۵۰ هزار بشکه ای دانگوته. روایت دولت این بود که با شروع کار دانگوته دیگر نیازی به واردات نخواهد بود و به همین دلیل تقاضا برای دلار نیز کاهش می یابد و در نتیجه بنزین ارزان می شود.
حتی با شروع این ابر پروژه در سال ۲۰۲۴، بحران به طور کامل حل نشد. Dangote به عنوان یک پالایشگاه خصوصی باید نفت را به قیمت جهانی بخرد و به قیمت جهانی عرضه کند. جنگ عمومی و تنشی که در اواسط سال ۲۰۲۴ بین شرکت ملی نفت و دانگوته بر سر عرضه و قیمت گذاری سوخت آغاز شد، حقیقت تلخی را آشکار کرد: تولید داخلی به تنهایی کافی نیست. تا زمانی که پول ملی بی ارزش است و قدرت خرید مردم از بین می رود، حتی بزرگترین پالایشگاه دنیا هم نمی تواند بنزین را با قیمتی که مردم بخرند عرضه کند. دانگوته ممکن است مشکل «تامین» را حل کند، اما مشکل «قدرت خرید» همچنان پابرجاست.
نتیجه: درس هایی از خاکستر یک اصلاح
پرونده سه قسمتی بنزین در نیجریه روایت شکست کامل حکمرانی است که هر مرحله از آن درسی برای سایر کشورهای نفتی است: در اولین اقدام دیدیم که چگونه پوپولیسم و «تعیین اجباری قیمت» بودجه تعمیرات را بلعید و صنعت را کشت. در اقدام دوم شاهد بودیم که چگونه «واردات جایگزین» ۳۰ درصد منابع بانکی را مسموم کرد و خزانه دولت را جارو کرد. در اقدام سوم دیدیم که چگونه «اصلاحات بدون وابستگی اجتماعی» جامعه را به مرز فروپاشی رساند.
نیجریه امروز در برزخ ایستاده است. یارانه حذف شده است، اما تورم مهار نشده و زخم اعتماد عمومی عمیق تر از همیشه است. بدون بازسازی «زیرساخت های تولید» و بدون گسترش «چتر حمایت اجتماعی»، آزادسازی قیمت ها می تواند مانند جرقه ای در فروشگاه پودر باشد که سال ها انباشته شده است.





