ECUARAN: رفاه اقتصادی ، کاهش نرخ فقر و افزایش کیفیت زندگی ایرانیان ، مانند سایر کشورهای جهان ، به رشد اقتصادی بستگی دارد. افزایش رشد اقتصادی و تداوم آن در دراز مدت نه تنها با فروش نفت امکان پذیر است و نیاز به تجمع دانش و نوآوری دارد. این در حالی است که محیط اقتصادی کشور و عدم قطعیت های موجود احتمال دستیابی به اهداف و فن آوری های نوآورانه مورد نیاز برای رشد اقتصادی پایدار را کاهش می دهد. بنابراین ، لازم است که مقامات برای رفع موانع اساسی برای اقتصاد کشور مانند تحریم ها و فناوری های جدید حرکت کنند.
تحریم های اقتصادی ، قوانین دست و پا گیر ، بوروکراسی گسترده و به طور کلی ساختار ناکارآمد ، محیط اقتصادی این کشور را برای فعالان تجاری و افراد پرخطر و کارآفرینی دشوار می کند. زیرا در این محیط ، سرمایه گذاری در فناوری و صنعت چندان منطقی به نظر نمی رسد. در نتیجه ، خود را به وخامت شاخص های تحقیق و توسعه ، سرمایه انسانی ، پیچیدگی اقتصادی و نوآوری کشور نشان داده است.
برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که این مشکل با مداخلات سرمایه گذاری و دولت برطرف می شود و موقعیت ایران بهبود می یابد. در همین راستا ، رشد فناوری و نوآوری در کشورها به هیچ وجه به دلیل مداخله مستقیم دولت نیست و این یک محیط اقتصادی مناسب و کارآمد است که منجر به تحقق نوآوری ها و فناوری های جدید در اقتصاد کشورها شده است. به عبارت دیگر ، این رویداد به دلیل انگیزه های بسیاری از بخش خصوصی برای افزایش بهره وری و سود در محیط کسب و کار بوده است.
عقب ماندگی ایران از عربستان سعودی و Türkiye در تحقیق و توسعه
نسبت هزینه های تحقیق و توسعه به تولید ناخالص داخلی یکی از شاخص هایی است که میزان سرمایه گذاری برای افزایش تجمع علم و فناوری را نشان می دهد. نظرسنجی های بانک جهانی حاکی از آن است که ایران وضعیت بسیار نامناسب در سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه دارد. هزینه های تحقیق و توسعه تنها ۰.۵ ٪ از کل تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می دهد ، در حالی که میانگین جهانی ۲.۱ درصد است. علاوه بر این ، با توجه به اینکه حجم اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهای مشابه اندک است ، نیمی از درصد تولید ناخالص داخلی نشان دهنده سرمایه گذاری بسیار اندک در نوآوری است.
از طرف دیگر ، وضعیت ایران در سرمایه گذاری در تولید دانش و فن آوری های جدید از کشورهایی مانند عربستان سعودی ، ترکیه و امارات متحده عربی و حتی آفریقای شمالی بدتر است و احتمال رشد اقتصادی بالا را در آینده نزدیک کاهش می دهد.
ایران عملکردی معادل میانگین جهانی در سرمایه انسانی دارد
سرمایه انسانی یکی از جامع ترین شاخص های متغیرهای سرمایه انسانی برای هر شخص است. این شاخص نشان می دهد که فرد تحصیل کرده در سیستم آموزش چقدر توانسته است بر بهره وری در اقتصاد کشور تأثیر بگذارد. به عبارت دیگر ، اگر آموزش منجر به افزایش بهره وری شود ، به معنای ارتقاء سطح منابع انسانی کشور است. تخمین سرمایه انسانی به ازای هر شخص توسط بانک مرکزی فدرال رزرو سنت لوئیس انجام می شود.
آمار نشان می دهد که روند سرمایه انسانی ایران مبتنی بر این شاخص است ، اما سطح آن پایین تر از کشورهای برجسته در حال توسعه است که اتفاقاً رشد اقتصادی بالایی دارند. کشورهایی مانند کره جنوبی ، چین و برزیل. با این حال ، در سالهای اخیر ، روند سرمایه انسانی ایران و Türkiye با هم جمع شده است ، و حتی ایران به وضعیت بهتری نسبت به Türkiye رسیده است.
شاخص دیگر سرمایه انسانی شاخص سرمایه انسانی بانک جهانی است. این فهرست بررسی می کند که یک فرد تازه متولد شده از امکانات بهداشتی و آموزشی برخوردار است و چقدر می تواند در آینده بازده و ارزش افزوده ای برای اقتصاد ایجاد کند. طبق محاسبات بانک جهانی ، تعداد شاخص سرمایه انسانی در ایران ۰.۵۹ است که تقریباً برابر با میانگین جهان است. میانگین جهانی شاخص سرمایه انسانی از دیدگاه بانک جهانی ۰.۶ تخمین زده می شود. از این نظر ، اوضاع در کشور بهتر از کشورهایی مانند هند ، عراق ، کویت ، اندونزی و مصر بوده است ، اما این بدتر از عمان ، چین ، روسیه ، ویتنام و امارات شده است.
به طور کلی ، وضعیت کشور در شاخص سرمایه انسانی به میانگین سطح جهانی ارزیابی می شود. به گفته کارشناسان ، می توان این متغیر کلیدی را با سیاست های مناسب بهبود بخشید.
آیا اقتصاد ایران پیچیده است؟
توسعه اقتصادی بستگی به تجمع علم و استفاده از فناوری بیشتر و تولید کالاها و خدمات پیچیده تر دارد. به عبارت ساده تر ، هرچه تعداد کالاهای تولید شده و پیچیدگی محصولات صادراتی یک کشور بیشتر باشد ، بیشتر به معنای افزایش تنوع و پیچیدگی اقتصادی آن خواهد بود. در حقیقت ، هرچه محصول منحصر به فرد تر تولید می کند و کشورهای کمتری قادر به تولید آن هستند ، اقتصاد آن کشور پیچیده تر خواهد بود. این همچنین معیاری است که نشان می دهد چند کالای پیشرفته در نزدیکی وضعیت آن وجود دارد که به طور بالقوه می تواند آنها را تولید کند.
در سال ۲۰۲۳ ، طبق مطالعات دانشگاه هاروارد ، رتبه ایران در شاخص پیچیدگی اقتصادی در بین ۱۳۳ کشور ۷۸ است. وضعیت ایران در این شاخص شبیه به سرمایه انسانی است و تقریباً میانگین جهانی است و یک کشور متوسط است. با این حال ، در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ ، وضعیت ایران در شاخص پیچیدگی اقتصادی بهبود یافته و دو رتبه بالاتر است.
وضعیت ایران در شاخص نوآوری جهانی
یکی از شاخص های مربوط به فناوری و نوآوری در کشورها ، شاخص جهانی نوآوری است. این شاخص از ۸۱ متغیر فرعی تشکیل شده است که در دو فهرست اصلی نوآوری و ورودی خروجی ادغام شده اند. سرانجام ، شاخص جهانی نوآوری دو شاخص اصلی ورودی و خروجی است.
براساس شاخص جهانی نوآوری در سال ۲۰۲۴ ، ایران در بین ۱۳۳ کشور با نمره ۲۸.۹ در رتبه ۶۴ قرار دارد که با وجود ظرفیت موجود در اقتصاد کشور ، مکان خوبی نیست.
وضعیت ایران از نظر کیفیت موسسات (رتبه ۱۳۳) و کیفیت زیرساخت ها (رتبه ۹۵) و پیچیدگی تجارت (رتبه ۱۱۰) بسیار نامناسب است ، نشان می دهد که مؤسسات و زیرساخت ها در ایران در حمایت از نوآوری کارآیی کافی ندارند و در مشاغل کشور نقش مناسبی ندارند.
مسئله قابل توجه امتیاز و رتبه ایران در سرمایه گذاری در نوآوری است. نمره ایران در این شاخص ۱۰۰ و رتبه آن یکی است ، در حالی که سایر شاخص های مربوط به ورودی نوآوری نوآوری متوسط یا پایین هستند. با بررسی دقیق تر می توان درک کرد که برای محاسبه شاخص سرمایه گذاری در نوآوری ، از نسبت ارزش بازار به کل تولید ناخالص داخلی و معیارهای سرمایه گذاری های پرخطر استفاده شده است. مطالعات نشان می دهد که از آنجا که ارزش بازارها در ایران ، مانند بازار سرمایه و سایر بازارها ، در برابر تولید ناخالص داخلی رشد زیادی نکرده است ، بنابراین ، نسبت ارزش بازار به کل تولید ناخالص داخلی محاسبه شده است. از طرف دیگر ، اصل محاسبه این شاخص برای ارزیابی سرمایه گذاری در نوآوری مشکوک است زیرا کارشناسان بر این باورند که نمی تواند نشانگر سرمایه گذاری زیادی در نوآوری باشد.
از طرف دیگر ، از آنجا که داده های مربوط به شرکت های VC یا سرمایه گذاری پرخطر در ایران در دسترس نبود ، بنابراین امکان استناد به نمره ایران و رتبه آن در سرمایه گذاری در نوآوری امکان پذیر نیست.
نوآوری و نظریه های رشد اقتصادی
تحقیقات اقتصادی ، در ابتدا ، کار و سرمایه گذاری را دو عامل مؤثر بر رشد اقتصادی دانست. با این حال ، اقتصاددانان همچنان به اهمیت فناوری و نوآوری در رشد اقتصادی افزودند و این متغیر را به معادلات رشد اقتصادی اضافه کردند.
در نظریه های اولیه رشد نئوکلاسیک ، دانش به عنوان کالای عمومی و خارجی در نظر گرفته می شد ، که تنها موتور رشد بلند مدت تولید سرانه بود ، زیرا کارآیی سرمایه فیزیکی نزولی فرض می شد. بعداً ، اقتصاددانان مفهوم سرمایه را گسترش دادند و “سرمایه نامشهود” را معرفی کردند ، مانند تحقیق و توسعه ، نرم افزار ، برند ، سرمایه انسانی و فرهنگ سازمانی خاص شرکتها در حسابداری رشد. در حقیقت ، تجمع سرمایه (از جمله نامشهود) منبع اصلی رشد شد.
این دیدگاه گسترده تر از سرمایه ، توانایی چارچوب نئوکلاسیک را در توضیح رشد اقتصادی بهبود بخشید. تئوری رشد درون زا برای از بین بردن کاستی های مدل نئوکلاسیک پدیدار شد. در مدل های نئوکلاسیک ، رشد دانش فوق العاده و بدون توضیح شکل گرفت.
بنابراین ، رشد اقتصادی مناسب ، پایدار و طولانی مدت نیاز به بهبود نوآوری و فناوری در اقتصادها دارد.
خلاصه ای در مورد نوآوری و تجمع دانش
ادبیات اقتصادی توسعه دانش را به عنوان یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی توصیف کرده است. در تحقیقات اولیه ، به ویژه در مدل رشد نئوکلاسیک رابرت سولو ، مشخص شد که بخش عمده ای از رشد اقتصادی آمریکا (حدود ۱ ٪ در نیمه اول قرن بیستم) فقط با رشد کار و سرمایه فیزیکی قابل توضیح نیست. این قسمت به عنوان “انفرادی باقی مانده” یا “کل بهره وری” شناخته می شود و عمدتاً به دلیل تجمع “ذخیره دانش” است. بنابراین ، رشد ذخیره دانش سهم قابل توجهی در رشد تولید سرانه دارد.
دانش با سرمایه فیزیکی متفاوت است. در حالی که دانش جدید نیز به سرمایه گذاری نیاز دارد ، اما به طور کلی رقابتی نیست و لزوماً استثنایی نیست. یعنی استفاده یک شخص استفاده از دیگران را محدود نمی کند و جلوگیری از سوء استفاده دیگران از آن دشوار است. این ویژگی ها دانش را مانند کالاهای عمومی خالص ایجاد می کند. اما در عمل ، بخش اعظم دانش به دست آمده از طریق تحقیق و توسعه تا حدودی رقابتی و استثنایی است. مانند دانش ضمنی ، که در افراد یا سازمان ها نهادینه می شود یا از حق ثبت اختراع و محرمانه محافظت می شود. این ویژگی باعث می شود دانش در بسیاری موارد به عنوان یک کالای خصوصی عمل کند و انگیزه ای برای سرمایه گذاری خصوصی در تولید آن ایجاد کند.