ترامپ بدون محدودیت: چرا کسی نمی تواند در برابر رئیس جمهور آمریکا بایستد؟

ترامپ بدون محدودیت: چرا کسی نمی تواند در برابر رئیس جمهور آمریکا بایستد؟

ECUARAN: ترامپ هنوز برنامه های خود را با تأثیر منفی اما مداوم دنبال می کند و دموکرات ها نمی توانند او را محدود کنند.

در سرمقاله این هفته ، مجله اکونومیست ، در سرمقاله خود این هفته ، به بررسی موضع دونالد ترامپ و سردرگمی دموکراتیک می پردازد و هشدار می دهد که محبوبیت کم ترامپ مانعی برای پیشرفت وی نیست.

اگر یک ایده سیاسی از زمان شکل گیری با مردم آمریکا در ارتباط باشد ، ایده این است که تسلط یک شخص اشتباه است. از طرف دیگر ، اکثر آمریکایی ها نیز معتقدند که دولت فدرال کند و ناکارآمد است. این دو نباید اجازه دهند که یکی از کاخ سفید به ترتیب از کاخ سفید حکومت کند. اما این دقیقاً همان کاری است که رئیس جمهور فعلی ایالات متحده انجام می دهد: اعزام نیروی ، تعرفه ها ، کنترل بانک مرکزی ، خرید سهام شرکت ها و ترساندن شهروندان برای اطاعت از آنها.

تأثیر این اقدامات چشمگیر است ، اما محبوب نیست. محبوبیت خالص دونالد ترامپ ۲ ٪ است. این تعداد پس از بحث فاجعه بار وی در سال گذشته با وضعیت جو بایدن تفاوت چندانی ندارد و هیچ کس نگران این نبود که قدرت بیش از حد داشته باشد. این یک سؤال است: بیشتر آمریکایی ها ترامپ را دوست ندارند ، اما به نظر می رسد او در همه جا حرکت می کند. اما چرا؟

یک پاسخ این است که او خیلی سریعتر از نیروهایی که قرار است او را محدود کنند حرکت می کند. او مانند یک الگوریتم Tiktak به نظر می رسد: قبل از اینکه مخالفانش بدانند چه اتفاقی افتاده است ، توجه را به خود جلب می کند و به موضوع بعدی می پردازد. دیوان عالی کشور حتی بررسی نکرده است که آیا استقرار لس آنجلس در ماه ژوئن قانونی بوده است یا خیر. در حالی که قضات وقت می گذارند ، رئیس جمهور ممکن است به زودی همین روش را در شیکاگو اعمال کند. ممکن است ماه ها طول بکشد تا دیوان عالی کشور در مورد قانونی بودن تعرفه های خود تصمیم بگیرد. تاکنون ترامپ به دستورات دیوان عالی پایبند بوده است ، اما اگر یک مسیر قانونی بسته شود ، او مسیر دیگری را امتحان می کند و دوباره به نقطه شروع باز می گردد.

پاسخ دیگر این است که حزب جمهوری خواه همیشه راه را برای او رها می کند. مشکل فقط این نیست که او بر حزب مسلط است و محبوبیت وی در بین جمهوریخواهان نزدیک به ۵ ٪ است. در عوض ، ایده اصلی حزب این است که ترامپ همیشه درست است ، حتی وقتی که خودش را نقض می کند. مباحث سیاست به درگیری های کلامی تبدیل شده است که در آن جناح ها بر اساس معنای واقعی سخنان او می جنگند.

موسسات مستقل مانند شرکت ها ، دانشگاه ها یا آژانس های خبری ممکن است در برابر او بایستند ، اما با هماهنگی مشکلی دارند. مراجعه به این مشکل بسیار ساده تر از حل آن است ، زیرا سازمانهایی که رقابت می کنند باید با هم کار کنند. آنچه برای هاروارد بد است ممکن است برای رقبای خود بد نباشد. اگر یک موسسه حقوقی هدف قرار گیرد ، می تواند تجارت آن به رقیب خود منتقل شود.

در پشت همه اینها ، واقعیت زشت انتقام جویی و ارعاب ترامپ پنهان است. روسای جمهور سابق تحت تأثیر کارشناسان مستقل و اعضای کابینه قرار گرفتند. اما تعریف جدید یک متخصص در کاخ سفید این است: کسی که با رئیس موافق است. حاملان اخبار بد اخراج می شوند. جمهوریخواهان سرسخت در انتخابات مقدماتی از بین می روند. رهبران مشاغل مجازات می شوند و مخالفان مورد بررسی قرار می گیرند. واکنش منطقی عذرخواهی ، سازش و امیدوار است که شخص دیگری کار درستی را انجام دهد. اما وقتی دیگران می بینند که این رفتار هزینه دارد ، ممکن است ترجیح دهند زندگی آرام داشته باشند.

بنابراین ، دموکرات ها وظیفه اصلی مخالفت با دموکرات ها هستند. اما آنها گیج شده اند. آیا آنها باید مانند گوین نوسام با پست های پر سر و صدا در رسانه های اجتماعی به ترامپ حمله کنند؟ یا مانند زهرن ممدانی ، روی نشان دادن یک تصویر به ظاهر محبوب و واقعی تمرکز کنید؟ آیا آنها باید بیشتر به جناح چپ تمایل داشته باشند؟ یا یک میانه بگیرید؟ آیا این مشکل فقط در پیام رسان است و با جلوگیری از اصطلاحات بحث برانگیز مانند پرداختن به زنان به عنوان “افرادی که زایمان می کنند” حل می شود؟

این واقعیت که دموکرات ها نه می توانند ترامپ را محدود کنند و نه حتی به وضوح پیام خود را منتقل می کنند ، رای دهندگان خود را عصبانی کرده است. محبوبیت ترامپ کم است ، اما او از حزب دموکرات محبوب تر است. نه به این دلیل که جمهوریخواهان و مستقل از دموکرات ها ناراضی هستند (هرچند که هستند) ، بلکه به این دلیل که خود دموکرات ها از خودشان ناراضی هستند.

شاید این عزت نفس دموکرات بیش از حد باشد. انتخابات میان دوره ای در یک سال دیگر برگزار می شود. در پنج مورد از پنج انتخابات مجلس نمایندگان در این قرن ، رای دهندگان به حزب کاخ سفید رای داده اند. دستکاری در حوزه های انتخابیه انتخابات به این معنی است که حتی رئیس جمهور با این میزان نارضایتی عمومی ، بعید است در سال شکست بخورد. اما مجلسی دموکراتیک با قدرت احضار می تواند یک مانع اساسی برای فساد و ناکارآمدی ریاست جمهوری باشد.

با این حال ، در دراز مدت ، این امید نادرست به نظر می رسد. برند دموکرات ها آسیب دیده است. مردم به احتمال زیاد در زمینه های بهداشت ، محیط زیست و دموکراسی به آنها اعتماد می کنند ، اما در بسیاری از موضوعاتی که برای رای دهندگان از جمله جرم و مهاجرت مهم است ، جمهوریخواهان را ترجیح می دهند. در انتخابات ۲ ، کامالا هریس افراطی تر از ترامپ دیده می شد.

ترکیب جمعیتی دیگر به نفع دموکرات ها نیست. جمهوریخواهان به رهبری ترامپ در بین رأی دهندگان جوان و غیر سفید پیشرفت کرده اند. اما دموکرات ها طبقه کارگر سفید را از دست داده اند. اگرچه رأی دهندگان تحصیل کرده بیشتر به نفع آنها هستند ، اما تنها ۵ ٪ آمریکایی ها دارای مدرک دانشگاهی و بالاتر هستند. این تغییرات بدان معنی است که داستانی که دموکرات ها مدتهاست به خودشان گفته اند- که آنها اکثریت واقعی در آمریکا هستند ، اما حیله گری جمهوریخواهان آنها را از قدرت دور نگه داشته است- اگر درست بود ، دیگر درست نیست. اکنون آنها با مشارکت کم روبرو هستند.

سه سال پس از شروع دوران ترامپ ، دموکرات ها همچنان او را تضعیف می کنند. مهارت او در گسترش تله برای آنها بسیار عالی است. برای افزایش سقف بدهی فدرال به رای گیری در کنگره نگاه کنید: دموکرات ها باید بین کاهش بیشتر کمک های خارجی و بسته شدن دولت انتخاب کنند. یا ارسال سربازان به شهرها ، ظاهراً برای مبارزه با جرم: دموکرات ها آن را بیش از حد اجرایی می نامند و ترامپ آنها را در کنار جنایتکاران و خطر قرار می دهد.

دموکرات ها حق دارند انتخاب کنند که آیا آنها وارد این گاوها می شوند. بسیاری از آنها فکر می کنند که ترامپ تهدیدی برای ارزش های دموکراتیک کشور است و آنها نتیجه می گیرند که برای او کافی است که برای اکثر رای دهندگان غیرقابل قبول باشد. اما نه در عوض ، این سؤال که دموکرات ها باید دائماً از خود بپرسند این است: چرا رای دهندگان آنها را افراطی می دانند ، نه کسی که سعی در ایجاد حاکمیت فردی دارد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: