تحریم های اقتصادی ایالات متحده به یکی از مهمترین چالش های اقتصاد ایران طی یک دهه گذشته تبدیل شده است. محدودیت هایی که نه تنها نهادهای داخلی و نهادهای داخلی را هدف قرار داده اند ، بلکه صنایع کلیدی مانند نفت ، گاز و پتروشیمی نیز هستند.
ساختار این تحریم ها دارای دو لایه است: تحریم های اولیه که به طور مستقیم مانع تعامل شرکت ها و افراد آمریکایی با ایران می شود و تحریم های ثانویه که بسیار گسترده تر است و شرکت ها و دولت های غیر آمریکایی را مجبور می کنند تا روابط اقتصادی خود را با ایران کاهش دهند. این تمایز تأثیر تحریم های ثانویه بر اقتصاد ایران عمیق تر و پایدارتر شده است.
بررسی داده های رسمی نشان می دهد که در طی پنج سال گذشته ، بیش از ۶۰۰۰ فرد و موسسه در لیست تحریم های ثانویه ایالات متحده ذکر شده اند. سهم ایران از این رقم چشمگیر است. حدود ۵ ٪ از کل افراد و مؤسسات تحریم شده با کشور ما مرتبط هستند. پس از ایران ، کره شمالی با ۵ ٪ سهم در رده دوم قرار دارد. قابل توجه است که بیشتر این تحریم ها پس از خروج ایالات متحده از توافق نامه کارگزاری اعمال شده است. روندی که در سال ۵ به اوج خود رسید ، نشان می دهد که ابزار تحریم های ثانویه به یکی از پرکاربردترین شیوه های سیاست خارجی دولت ترامپ تبدیل شده است.
نفت ، انرژی و صنایع پتروشیمی بیشترین آسیب را از این سیاست ها متحمل شده اند. این بخش ها به دلیل نقش حیاتی در اقتصاد ایران و اهمیت آنها در تأمین انرژی جهان ، همیشه در مرکز فشار بوده اند. حتی با شروع تحریم های جامع در مورد ایران ، حتی بانک های خارجی و مبادله موسسات مالی با ایران نیز در معرض جریمه های سنگین قرار گرفته اند. این امر بیش از هر زمان دیگری دسترسی ایران به شبکه مالی بین المللی را به همراه داشته و هزینه ارزی را افزایش داده است.
اما تحریم ها فقط به ایران محدود نمی شد. در سال ۳ ، دولت بایدن بیش از سه هزار نفر و نهادها را مستقیماً در لیست تحریم ها قرار داد. حدود ۵ نفر مربوط به روسیه بودند و سپس افراد و موسسات چینی در رده دوم قرار گرفتند. با این حال ، اگر تحریم های روسیه را کنار بگذاریم ، بیشترین تعداد تحریم ها در دو سال گذشته در ایران بوده است. در سال ۲ حدود ۵ موسسه و موسسه ایرانی به این لیست اضافه شد و این رقم در سال ۲ به ۲ رسید. این ارقام نمایانگر جایگاه ویژه ایران در سیاست تحریم های ایالات متحده و ادامه فشار بر بخش های مختلف اقتصادی کشور است.
عواقب این محدودیت ها را می توان در زندگی روزمره مردم مشاهده کرد. کاهش درآمد ارزی دولت ، افزایش هزینه ارزی ، کاهش دسترسی به فن آوری های جدید و محدودیت در تجارت جهانی تأثیر مستقیمی بر میز خانوار داشته است. افزایش قیمت ها ، کاهش ارزش ارز ملی و دشواری در تهیه کالاهای وارداتی بخشی از نتایج ملموس این تحریم ها است.
به طور کلی ، تجربه تحریم های ایالات متحده علیه ایران نشان می دهد که این سیاست ها نه تنها در سطح نهادها و صنایع بلکه در سطح اجتماعی و معیشت نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. انزوا اقتصادی ، کاهش فرصت های شغلی و محدود کردن چشم انداز توسعه عواقبی است که با گذشت زمان برجسته تر شده است. ادامه و شدت تحریم ها موضع ایران را در بین کشورهای هدف سیاست خارجی ایالات متحده برجسته کرده است ، که نشان می دهد این فشار یکی از اصلی ترین ابزارهای روابط واشنگتن با تهران است.