ECUARAN: طبق یک مطالعه ، کنترل تورم پایدار در اقتصاد ایران فقط با استفاده از سیاست های پولی و نرخ بهره امکان پذیر نیست و نیاز به توجه به دلایل ساختاری و نهادی برای اقتصاد کشور دارد. مطالعات همچنین نشان می دهد که مهمترین علت تورم در اقتصاد ایران کسری بودجه دولت است.
به گفته اکوران ، افزایش قیمت ها و تورم یکی از مهمان های طولانی مردم ایران بوده است. مقامات ، سیاست گذاران و اقتصاددانان دولت ایران ، مانند همتایان خود در سایر کشورهای جهان ، به دنبال رمز و راز تورم و دلایل و ریشه های آن در کشور هستند. در حقیقت ، کنترل تورم و ثبات قیمت باعث می شود محیط اقتصادی کشور واضح تر و شفاف تر شود و اعتماد به نفس مردم و فعالان تجاری را نسبت به آینده اقتصادی کشور بهبود بخشد. بنابراین ، نگرانی از مدیریت و کنترل تورم کاملاً واضح است.
با این حال ، در بین اقتصاددانان ، سیاست گذاران و مقامات ذیربط تفاوت هایی در مورد دلایل و دلایل تورم دارند و در نتیجه این پدیده مزمن در اقتصاد ایران را کنترل می کنند. این اختلافات در محیط اقتصادی بین المللی نیز موجود است. به عبارت دیگر ، شکی نیست که تورم مشکلات و بحران های زیادی را به همراه دارد ، اما در مورد ریشه ها و راه های مقابله با تورم اختلاف نظرهایی وجود دارد.
در این پست ، براساس گزارشی از موسسه تحقیقاتی پولی و بانکی توسط دکتر کامران ندری ، “چالش های نظری در سیستم پولی ایران: ساختارگرایی در برابر جریان اصلی” ، واقعیت های تورم ، از جمله دلایل و راه حل های آن در اقتصاد ایران و جهان ، مورد بررسی قرار گرفته است.
انواع اقتصاد و رویکرد آنها به تورم
پول ، که یکی از مهمترین مدارس اقتصاد است و میلتون فریدمن چهره اصلی این جریان است ، تورم همیشه و در همه جا است. از این منظر ، پول ایجاد شده توسط بانک مرکزی یا پایگاه پولی در شبکه بانکی است و چند برابر می شود. افزایش پایه پولی و ضرب در شبکه بانکی در ضریب به نام ضریب افزایش منعکس شده است. بنابراین از نظر مدرسه پول ، عرضه پول برنز وجود دارد ، و اگر افزایش عرضه پول بیشتر از رشد رشد اقتصاد واقعی باشد ، راهی برای فرار از قیمت ها و تورم وجود نخواهد داشت.
مدرسه Neo -neo ، که اکنون می توان گفت یک رویکرد غالب در جریان اصلی اقتصاد است ، معتقد است که علاوه بر ایجاد پول توسط دولت یا دولت ، سبد دارایی های مردم و بانک ها نیز در ایجاد تورم نقش دارند. به عبارت دیگر ، اگر مردم تصمیم به حفظ اسکناس بیشتر بگیرند ، توانایی بانک ها در ایجاد سپرده کاهش می یابد و ضریب افزایش ارز کاهش می یابد. همچنین ، اگر بانک ها تصمیم به داشتن ذخایر اضافی بیشتری بگیرند ، این هنوز در کاهش ضریب فزاینده مؤثر است. همچنین ، از نظر اقتصاد اصلی ، کنترل مقدار پولی اصلی ترین راه برای کنترل تورم نیست و این متغیر نرخ بهره است که مهمترین ابزار سیاست پولی برای کنترل تورم است. از طرف دیگر ، از دیدگاه این روند کسری بودجه دولت که موسسه را از شبکه بانکی وام می گیرد ، افزایش نقدینگی و تورم نیز بسیار مهم است. و بنابراین ، باید از تعهدات دولت برای رشد نقدینگی و تورم کولر جلوگیری شود.
دو مدرسه تطبیق و ساختارگرایی ، اما دیدگاه متفاوتی از ریشه های تورم و راه های مقابله با آن دارند. به عبارت دیگر ، سازگاری ها و ساختارگرایان معتقدند که نقدینگی و رشد آن کاملاً به دلیل سیستم بانکی است و بانک مرکزی نقش کمی دارد و منفعل است. به عبارت دیگر ، این وام و اعتبار است که علت سپرده های بانکی است ، نه برعکس. در حقیقت ، دلیل رشد نقدینگی در اقتصاد ، بانک مرکزی نیست بلکه شبکه بانکی است.
با این حال ، کنترل تورم از نظر مدارس سازگاری مشابه با Neokins در استفاده صحیح از نرخ بهره نهفته است. برعکس ، با این حال ، ساختارگرایان نظری متفاوت نظری دارند. این جریان معتقد است که رابطه بین پایه پولی و وام بانکی یک راه و دو راه نیست. به عبارت دیگر ، در عین حال ، هر دو وام بانکی در ایجاد سپرده نقش دارند و سپرده های بانکی منجر به افزایش وام های بانکی می شود. همچنین ، از دیدگاه ساختاری ، ویژگی های ذاتی و نهادی اقتصاد یک کشور و جامعه آن باعث می شود که دو طرف عرضه و تقاضا تأثیرات زیادی بر تورم داشته و تورم را از طریق سیاست های پولی معمولی و نرخ بهره دشوار می کند. با این حال ، این فرایند معتقد است که نرخ ارز نقش مهمی در کنترل تورم در کشورهای در حال توسعه دارد. به عبارت دیگر ، مدیریت انتظارات تورم از طریق لنگر اسمی مانند نرخ ارز بسیار مؤثرتر از نرخ بهره و سایر سیاست های پولی برای مقابله با تورم است.
راز بحران تورم در اقتصاد ایران چیست؟
به نظر می رسد مشکل تورم در اقتصاد ایران بیشتر با دلایل ساختاری مرتبط است. به عبارت دیگر ، خصوصیات ساختاری اقتصاد ایران و نهادهای آن باعث شده است که مردم در تورم مشکلات زیادی داشته باشند.
مهمترین عامل در این زمینه ، که بسیاری از کارشناسان اقتصادی به آن اشاره می کنند ، کسری بودجه دولت است. به عبارت دیگر ، هزینه های دولت سالها بیشتر در سیستم بانکی درگیر بوده و برای پوشش این کسری وام گرفته است. این امر منجر به پول کسری بودجه و تورم در اقتصاد شده است. حل مسئله کسری بودجه نیز کاملاً به وضعیت تحریم ها و سایر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران بستگی دارد.
دوم مدیریت ناکارآمد و عدم نظارت مؤثر در شبکه بانکی است. در حقیقت ، کتاب غیرقانونی و بانک ها و بانک ها در شبکه بانکی منجر به رشد نقدینگی در اقتصاد کشور شده است. با این حال ، به دلیل برخی ملاحظات سیاسی ، از بانک مرکزی و سایر مؤسسات مدیریتی جلوگیری شده است از برخورد با این بانک ها.
همچنین ، شوک های ارزی ناشی از تحمیل تحریم های غربی ، به ویژه ایالات متحده ، منجر به انتظارات تورم در جامعه شده است و از طرف دیگر قیمت کالاهای وارداتی در حال افزایش است. این امر منجر به رشد مداوم قیمت ها و تورم در اقتصاد شده است.
دیگری دلار اقتصاد کشور است. در سالهای اخیر ، در نتیجه کاهش ارزش ارز ملی و تورم در اقتصاد ایران ، مردم با خرید و حفظ دلار از استهلاک دارایی های خود جلوگیری کرده اند. همچنین ، در بین برخی افراد ، دلار به ابزاری مبادله تبدیل شده است.
تأمین اعتبار پانزی یکی دیگر از دلایل ساختاری تورم در اقتصاد ایران است. به عبارت دیگر ، سه روش برای تسویه حساب وجود دارد. اولین مورد پرداخت به موقع وام و بهره آن است. مورد دیگر تنها پرداخت بهره است ، در حالی که اصل مبلغ وام ثابت باقی مانده است ، که به تأمین مالی سوداگرانه مشهور است. همچنین یک روش سوم وجود دارد که بازپرداخت بدهی فقط به افزایش قیمت دارایی متکی است. این روش خطر فروپاشی اقتصاد و سیستم مالی را افزایش می دهد.
سرانجام ، مشکلات تولید و عرضه در اقتصاد ایران دلایل دیگری برای تورم در کشور است. به عنوان مثال ، انحصار در برخی از بازارهای داخلی منجر به قیمت های بالایی شده است و سازنده سیاست پولی نمی تواند کارهای زیادی انجام دهد. از طرف دیگر ، هرگونه افزایش نرخ ارز و قیمت کالاهای واسطه و نهایی باعث افزایش قیمت ها برای مصرف کنندگان می شود.