ECUARAN: در حالی که ارزش تجارت ایران با خلیج جنوبی و دریای عمان در دهه گذشته به ۵ میلیارد دلار رسیده است ، ۵ ٪ از این معاملات محدود به امارات و عمان است. وابستگی شدید به واردات امارات متحده عربی ۲ میلیارد دلار کسری تجارت را به همراه داشته است ، در حالی که فرصت های صادراتی در عمان ، قطر و عربستان سعودی تا حد زیادی بلااستفاده باقی مانده است.
ECUARAN – براساس گزارشی که توسط تحقیقات اتاق بازرگانی تهران منتشر شده است ، روابط تجاری ایران با دریای خلیج جنوبی و دریای عمان در سالهای اخیر از تصاویر متناقض و دوگانه گرفته شده است. از یک طرف ، ایران در همسایگی یکی از پویاترین و ثروتمندترین مناطق جهان است. منطقه ای با بازارهای رو به رشد ، زیرساخت های پیشرفته و تمایل به تنوع اقتصاد.
اما از طرف دیگر ، ساختار تجارت خارجی ایران در این زمینه متمرکز ، وابستگی و عدم تعادل است. مبادلات اقتصادی محدود به چندین شریک است و سایر کشورها تقریباً خارج از حلقه تعامل فعال هستند. این وضعیت نه تنها فرصت های متنوع صادرات ایران را در مناطقی مانند پتروشیمی ، معدن ، کشاورزی و مصالح ساختمانی افزایش داده است ، بلکه وابستگی را به یک مسیر واردات خاص تقویت کرده است. در چنین شرایطی ، شناسایی نقاط ضعف و بازگرداندن نقش منطقه ای ایران در شکل استراتژی های مدرن و هوشمندانه یک ضرورت غیرقابل انکار است.
تجارت ایران با کشورهای خلیج فارس
به گفته اتاق تهران ، در دوره ۱ تا ۲ ، ارزش کل تجارت ایران با هفت کشور عربی در خلیج جنوبی و دریای عمان به حدود ۲ میلیارد دلار رسیده است ، اما ۵ ٪ از این تجارت محدود به دو امارات عربی و عمان بود. امارات متحده عربی بزرگترین شریک تجاری ایران با ۱.۵ میلیارد دلار (۱.۵ درصد) است و عمان با ۱.۵ میلیارد دلار (۱.۵ درصد) در رده دوم قرار دارد. در مقابل ، کشورهایی مانند عربستان سعودی ، قطر ، کویت ، بحرین و یمن سهم بسیار کمی از این معاملات داشته اند و عملاً از معادلات تجاری ایران حذف شده اند.
در طی دوره ۱۰ ساله ، تراز تجاری ایران با کشورهای منطقه به شدت منفی بوده و ایران در مجموع با ۵ میلیارد دلار کسری تجارت روبرو بوده است. دلیل اصلی این کسری واردات گسترده از امارات متحده عربی بود که فقط در سال ۲ به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است. در حقیقت ، در بیشتر سالها ، ایران به طور متوسط سالانه ۱.۵ میلیارد دلار با امارات داشته است. این وابستگی ساختاری و عدم تنوع در معاملات باعث شده است که ایران در برابر یک شریک خاص در برابر نوسانات تجاری و سیاسی آسیب پذیر باشد.
از طرف دیگر ، صادرات ایران به منطقه طی ۱۰ سال گذشته حدود ۱.۵ میلیارد دلار بوده است که امارات متحده عربی مقصد اصلی صادرات ایران با ۱.۵ میلیارد دلار (۴.۹ ٪) بود. صادرات به عمان حدود ۱.۵ میلیارد دلار (۱.۵ ٪) و سهم سایر کشورها مانند قطر ، عربستان سعودی و بحرین کمتر از ۱ میلیارد دلار بود. صادرات به امارات متحده عربی در اواسط سال دوباره رشد کرده است و به بیش از ۱.۵ میلیارد دلار رسیده است.
در زمینه واردات ، ایران ۱.۵ میلیارد دلار واردات از منطقه داشت و امارات متحده عربی ۱.۵ میلیارد دلار (۲ درصد). واردات از عمان فقط ۲ ٪ و کمتر از یک درصد از کشورهای دیگر بود. واردات از امارات متحده عربی از سال ۱ به ۵ صعود کرده است و به سطح پیش از آن بازگشتند. در مقابل ، واردات از عربستان سعودی از سال ۴ متوقف شده است و تجارت با بحرین و قطر بسیار پراکنده است.
در مورد عمان ، وضعیت تجارت نسبت به سایر شرکای منطقه ای متعادل تر است و تراز تجاری مثبت به نفع ایران ثبت شده است. عمان با ایجاد زیرساخت های بندری و برخی از خطوط حمل و نقل مستقیم به بنادر ایران نقش فعالی در تسهیل تجارت ایفا کرده است و روابط مثبت بیشتری با تهران دارد. با این حال ، فقدان توافق نامه های تجاری ، زیرساخت های ناکافی حمل و نقل ، عدم تطابق استانداردها و تحریم های بین المللی هنوز یکی از اصلی ترین موانع تجارت بین دو کشور است.
به طور کلی ، ایران در دهه گذشته به عنوان قطب تجاری به امارات وابسته بوده است ، که نه تنها کسری تجارت مزمن را کاهش داده است ، بلکه فرصت های صادراتی را نیز به سایر کشورها کاهش داده است. در حالی که کشورهای خلیج فارس به سمت مدلهای اقتصادی فن آوری و کمتر نفت حرکت می کنند ، ایران می تواند با توسعه همکاری های فناوری ، گزارش مجدد و تنوع در سبد تجاری خود ، از این فضای جدید بهره مند شود ، به شرط آنکه اصلاحات ساختاری ، تقویت موسسات تجاری و دیپلماسی باشد.