بانک ملی هم ناترازی دارد؛ اذغام بانک آینده پاک کردن صورت مسئله است

بانک ملی هم ناترازی دارد؛ اذغام بانک آینده پاک کردن صورت مسئله است

زهرا ترابی؛ تحلیل بازار: ریشه ناترازی بانک ها، در سال‌ها اخیر بخاطر سیاست‌گذاری غلط، مداخلات سیاسی و نبود استقلال بانک مرکزی است.حل ناترازی بانکی نیازمند اصلاح ساختاری، شفافیت مالی و کاهش نفوذ نهادهای قدرت در نظام بانکی است، نه صرفاً ادغام و جابه‌جایی صوری بانک‌ها.

علیرضا باغانی کارشناس بازار سرمایه در این باره می گوید: ناترازی بانکی پدیده‌ای است که در چند دهه اخیر به شکل مزمن در نظام بانکی ایران وجود داشته و کارشناسان بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند. ناترازی بانکی زمانی رخ می‌دهد که منابع و مصارف بانک‌ها با هم نمی‌خواند. یکی از دلایل اصلی آن، انحراف بانک‌ها از وظایف تخصصی بانکی و ورودشان به حوزه‌های غیرمرتبط است.

بانک آینده به جای تمرکز بر عملیات بانکی و اعطای تسهیلات هدفمند، وارد حوزه ملک‌داری و بنگاه‌داری شد. دارایی‌هایش به پروژه‌های عظیم و غیرمولدی مانند «ایران‌مال» تبدیل شد

بانک ها وارد حوزه ملک داری و بنگاه داری شده است

او ادامه داد: به عنوان مثال، بانک آینده به جای تمرکز بر عملیات بانکی و اعطای تسهیلات هدفمند، وارد حوزه ملک‌داری و بنگاه‌داری شد. دارایی‌هایش به پروژه‌های عظیم و غیرمولدی مانند «ایران‌مال» تبدیل شد. همچنین دارایی‌هایی غیرنقد (منجمد) که سال‌ها زمان و سرمایه می‌طلبد و عملاً از چرخه فعالیت بانکی خارج می‌شود.

این کارشناس مطرح کرد: از سوی دیگر، زمانی که بدهی بانک‌ها افزایش می‌یابد، برای جبران کسری خود به اضافه‌برداشت از بانک مرکزی متوسل می‌شوند. در نتیجه، وابستگی آن‌ها به منابع بانک مرکزی بیشتر شده و ناترازی عمق می‌گیرد. بانک آینده، سرمایه و ایران‌زمین از جمله بانک‌هایی هستند که درگیر چنین وضعیتی‌اند.

بانک‌های ایران پس از انقلاب همواره ناتراز بوده‌اند، اما چون ساختار دولتی داشتند، این وضعیت آشکار نمی‌شد. حتی اگر صورت‌های مالی بانک ملی را بررسی کنید، می‌بینید که آن هم ناتراز است

بانک ملی هم ناتراز دارد

وی ادامه داد: اما این پدیده فقط مربوط به امروز نیست. به نظر من، بانک‌های ایران پس از انقلاب همواره ناتراز بوده‌اند، اما چون ساختار دولتی داشتند، این وضعیت آشکار نمی‌شد. حتی اگر صورت‌های مالی بانک ملی را بررسی کنید، می‌بینید که آن هم ناتراز است.

هر فرد یا گروهی که نفوذ سیاسی یا اقتصادی داشت، مجوز تأسیس بانک گرفت و از آن برای منافع شخصی یا سازمانی استفاده کرد، نه برای توسعه نظام بانکی کشور. نتیجه آن، ناترازی مزمن در کل شبکه بانکی است

باغانی اظهار کرد: نکته اینجاست که از زمانی که بانک‌های خصوصی تأسیس شدند، این ناترازی آشکارتر شد. در دهه هشتاد، هر فرد یا گروهی که نفوذ سیاسی یا اقتصادی داشت، مجوز تأسیس بانک گرفت و از آن برای منافع شخصی یا سازمانی استفاده کرد، نه برای توسعه نظام بانکی کشور. نتیجه آن، ناترازی مزمن در کل شبکه بانکی است. به بیان ساده، ناترازی بانکی همانند ناترازی در آب، برق یا گاز است؛ یعنی منابع و مصارف با هم توازن ندارند.

بانک مرکزی بزرگ‌ترین طلبکار بانک‌های ناتراز است، هم‌زمان بزرگ‌ترین مقصر این ناترازی نیز به شمار می‌رود، زیرا استقلال ندارد و تحت تأثیر فشارهای سیاسی و جناحی عمل می‌کند

این کارشناس تصریح کرد: بانک مرکزی به بانک‌ها تسهیلات تکلیفی تحمیل می‌کند؛ برای مثال، به یک بانک خصوصی دستور می‌دهد به یک نهاد یا سازمان خاص وام بدهد. این وام‌ها اغلب در فهرست «مطالبات مشکوک‌الوصول» قرار می‌گیرند، چون بازپرداختشان مشخص نیست و بر اساس ضوابط حرفه‌ای اعطا نشده‌اند. بنابراین، در حالی که بانک مرکزی بزرگ‌ترین طلبکار بانک‌های ناتراز است، هم‌زمان بزرگ‌ترین مقصر این ناترازی نیز به شمار می‌رود، زیرا استقلال ندارد و تحت تأثیر فشارهای سیاسی و جناحی عمل می‌کند.

او بیان کرد: نمونه اخیر آن، پرونده بانک آینده است. اگر ورود رئیس قوه قضاییه نبود، احتمالاً ادغام این بانک انجام نمی‌شد. در حالی که اساساً باید بانک مرکزی سال‌ها پیش وارد عمل می‌شد، نه اینکه این اقدام با فشار دستگاه قضایی صورت گیرد. این اتفاق، خود نشانه روشنی از ضعف استقلال بانک مرکزی است.

بانک مرکزی نقشی کلیدی در رشد اقتصادی دارد، چون نوسان نرخ ارز و تورم مستقیماً بر تولید، صادرات و سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد

باغانی گفت: متأسفانه این مشکل محدود به یک دولت خاص نیست. در همه دولت‌ها، بانک مرکزی تحت تأثیر جریان‌های سیاسی و نهادهای قدرت بوده است. شاید فقط در دوره‌ای کوتاه، مثلاً زمان مرحوم دکتر نوربخش، اندکی استقلال بیشتری وجود داشت. بانک مرکزی دو مأموریت اصلی دارد. کنترل نرخ تورم و مدیریت نرخ ارز. اگر این دو شاخص به درستی کنترل شود، رشد اقتصادی هم محقق می‌شود. بنابراین، بانک مرکزی نقشی کلیدی در رشد اقتصادی دارد، چون نوسان نرخ ارز و تورم مستقیماً بر تولید، صادرات و سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد.

اذغام بانک آینده پاک کردن صورت مسئله است

وی گفت: وقتی تورم بالا و نرخ ارز بی‌ثبات باشد، تولید دچار رکود می‌شود و رشد اقتصادی کاهش می‌یابد. در نتیجه، اصلاح عملکرد بانک مرکزی، پیش‌شرط رشد اقتصادی است. در مورد اصلاح نظام بانکی هم باید گفت که اصلاحات واقعی بانکی و کاهش نفوذ ذی‌نفعان پنهان هر دو ضروری‌اند. اما واقعیت این است که هیچ‌کدام به‌طور کامل محقق نمی‌شوند. آنچه اکنون در جریان است، نوعی «صورت‌مسئله‌پاک‌کنی» است. یعنی ناترازی بانک‌ها به‌جای حل شدن، صرفاً با ادغام به بانک‌های بزرگ‌تر منتقل می‌شود.

تا زمانی که نظام بانکی شفاف نباشد، بانک مرکزی مستقل نباشد و ذی‌نفعان پنهان از تصمیم‌گیری‌ها کنار گذاشته نشوند، ناترازی بانکی همچنان ادامه خواهد داشت

او در پایان خاطرنشان کرد: برای نمونه، چند بانک نظامی در سال‌های گذشته در بانک سپه ادغام شدند، اما حالا خود بانک سپه یکی از ناترازترین بانک‌های کشور است. این یعنی بحران فقط از شکلی به شکل دیگر منتقل می‌شود، بدون اینکه درمان شود. در نهایت باید گفت تا زمانی که نظام بانکی شفاف نباشد، بانک مرکزی مستقل نباشد و ذی‌نفعان پنهان از تصمیم‌گیری‌ها کنار گذاشته نشوند، ناترازی بانکی همچنان ادامه خواهد داشت. کشوری که با تحریم، نوسان درآمد نفتی و بی‌ثباتی اقتصادی روبه‌رو است، نمی‌تواند انتظار اصلاح واقعی نظام بانکی را داشته باشد.

منبع:تحلیل بازار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: