آیا چین نگهبان جدید نظم اقتصاد جهانی خواهد بود؟

تحقیر تاریخی اروپا علیه آمریکا ؛ عواقب توافق نابرابر

ECUARAN: سوال اصلی این است که با تغییر رویکرد ایالات متحده به اقتصاد جهانی ، آیا چین با خیال راحت می تواند به عنوان یک نگهبان جایگزین عمل کند یا از مدل آمریکایی تقلید کند و شاید یک الگوی بدتر باشد.

براساس گزارشی از وب سایت فارن پالس ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا رویکرد اقتصادی ایالات متحده را به میزان قابل توجهی تغییر داده است. این می تواند منجر به متحدین واشنگتن با چین شود. اکورا این گزارش را به دو بخش ترجمه کرده است ، و بخش اول “پایان بهشت ​​گانگستر آمریکایی ؛ چه کسی از نظم اقتصادی جدید سود می برد؟” منتشر شد. موارد زیر قسمت آخر است:

به گفته اکوآران ، اتحادیه اروپا و ASSEH نمی توانند چین را منزوی کنند ، به ویژه که رقابت ایالات متحده و دسترسی به بازار ترامپ کاهش یافته است. در حالی که چین نمی تواند بیمه امنیتی را که زمانی توسط ایالات متحده تهیه شده بود به طور کامل جایگزین کند ، گسترش تجارت و سرمایه گذاری با چین جبران جزئی را فراهم می کند.

مسیر بلوک های سیاسی به خودکفایی

هر دو بلوک به طور فزاینده ای به سمت خودکفایی حرکت می کنند ، و اروپا خرید جت های یوروفیتر را افزایش می دهد و اندونزی قراردادهای بزرگی را با چین امضا کرده است ، از جمله ۳ میلیارد دلار پارک صنعتی و توافق نامه تجارت ارز. این تغییرات توانایی روزافزون آسیا و اروپا در ترسیم مسیرهای مستقل و کاهش وابستگی ایالات متحده را نشان می دهد.

علاوه بر این ، سیاست اقتصادی ترامپ تقویت و تسریع در جداسازی دو بخش مشخص شده از بازارهای نوظهور از نظر تاب آوری در برابر شوکهای کلان اقتصادی است. در طول بحران های مالی سالهای ۱۹۹۸-۹۹ و ۲۰۰۸ ، حتی بزرگترین اقتصاد در حال ظهور مانند برزیل ، هند ، اندونزی و ترکیه به شدت آسیب دیدند.

اما آنها در برابر اصلاحات اقتصادی و فرصت های جدید صادرات و سرمایه گذاری که توسط ثروتمندترین کشورها ارائه می شود ، مقاوم تر شده اند. در طی اپیدمی Kavid-19 ، که منجر به افزایش شدید نرخ بهره توسط بانک مرکزی ایالات متحده شد ، اقتصاد این کشورها آسیب مالی زیادی وارد نکردند و بزرگترین بازارهای نوظهور توانستند با برخی از آزادی عمل ، سیاست های مالی و پولی خود را تنظیم کنند.

در مقابل ، ده ها اقتصاد تحتانی پایین و متوسط ​​برای بدهی مخرب بوده اند. از سال ۲۰۰۰ ، کاهش درآمد واقعی در این کشورها به حدی قابل توجه بوده است که آنها در دهه ۱۹۹۰ دستاوردهای اقتصادی خود را از بین برده اند. رویکرد جدید ترامپ نیز فرصت های اقتصادی آنها را محدود کرده است.

اقتصاد آمریکایی

جداسازی اکثر کشورهای فقیر

همچنین ، روشی که ترامپ اقتصادهای بزرگتر در بازارهای نوظهور ، به ویژه هند را به اتخاذ سیاست های اولویت بندی سرزمین خود تشویق می کند ، تنها وخیم تر شدن انزوای اقتصادهای فقیرتر است.

سرمایه علاوه بر فرصت ها ، به دنبال امنیت است. خروج ایالات متحده از نقش امنیت اقتصادی و مشارکت بزرگ ترامپ برای کمک های خارجی و توسعه ، ترجیح سرمایه گذاران را برای مناطق نسبتاً پایدار تقویت می کند.

بنابراین ، فقیرترین کشورهای ایالات متحده ، آسیای میانه و آسیای جنوبی و آفریقا احتمالاً تحت تأثیر بلایای اقتصادی قرار می گیرند و ابزارهای کمی برای خارج شدن از این بحران دارند ، در حالی که اقتصادهای بزرگتر و بیشتر ژئوپلیتیکی جذاب تر می شوند.

به عنوان مثال ، برخی از فقیرترین کشورها با فراهم کردن دسترسی به منابع آنها یا فعالیت به عنوان مقصد صادرات کالاهای آمریکایی ، توافق نامه ها را نهایی می کنند. با این حال ، این پاسخ قادر نخواهد بود رشد پایدار را که بسیاری از اقتصادهای نوظهور در طول سیستم بیمه ایالات متحده تجربه می کنند ، فراهم کند.

اقدامات ایالات متحده و تضعیف امنیت مالی در سراسر جهان

ایالات متحده با کاهش نقدینگی دلار ، امنیت مالی جهانی را تضعیف کرده و بر امنیت سنتی دارایی های خزانه داری و دلار آمریکا تأثیر منفی گذاشته است.

دولت ترامپ تهدید کرده است که اقداماتی از قبیل مجبور کردن سرمایه گذاران به داشتن اوراق قرضه بلند ، مالیات سنگین تر از آنها و مجازات کشورهایی که دارایی ها را متنوع می کنند و از دلار دور می شوند ، خواهد گرفت. این اقدامات عملیاتی نشده است ، اما تهدید صرف حمله به استقلال فدرال رزرو و وعده های استهلاک دلار اعتماد به نفس را از دست داده است.

این خطرات بزرگی را ایجاد می کند ، زیرا اقتصادهایی با مازاد تجارت مانند چین ، آلمان و عربستان سعودی به دارایی های ایمن ، متنوع و مهم برای ذخیره سرمایه وابسته هستند ، زیرا گزینه های محدودی برای بازارهای خود دارند.

دارایی های آمریکایی ، که یک بار به عنوان دارایی های کم فشار در نظر گرفته می شود ، دیگر بی خطر نیستند.

برای چندین دهه ، بازارهای خزانه داری و دلار آمریکا توانسته است نقدینگی ، ثبات و اعتماد به نفس را برای سرمایه گذاران جهان به ارمغان بیاورد. دارایی ها می توانند به سرعت و بدون تغییر قیمت ها به صورت نقدی باشند ، در نتیجه مانع از خطرات جریان نقدی برای مشاغل می شوند.

علاوه بر اندازه چشمگیر اقتصاد ایالات متحده ، سلطه دلار به عنوان یک سیستم تضمین جهانی عمل می کرد: سرمایه گذاران از ثبات بهره مند شدند ، در حالی که ایالات متحده از هزینه های ارزان تر وام گرفتن و نرخ ارز پایدار بهره می برد.

اقتصاد آمریکایی اپل

حتی بحران هایی که از ایالات متحده آمده است ، مانند بحران مالی سال ۲۰۰۸ ، عنوان یک پناهگاه دارایی دلار ایمن را تقویت کرد ، زیرا سرمایه جهانی به بازارهای ایالات متحده بازگشت. موضوعی که مزیت سیستم مالی مبتنی بر دلار را برای سرمایه گذاران ایالات متحده و بین المللی برجسته می کند.

از زمان اعلام رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر تعرفه ، دلار تضعیف شده است. با این حال ، از نظر تاریخی ، دلار با تعرفه تقویت شد.

اکنون نرخ بهره بالا با جریان سرمایه همراه است و این نشانگر از دست دادن اعتماد به نفس در سیزواران ایالات متحده است. تعرفه ها ، هزینه ها و اقدامات نظامی غیرقابل پیش بینی ، به علاوه تهدیدها علیه متحدین ، ​​احتیاط سرمایه گذاران را به خود جلب کرده است. در نتیجه ، اروپا در حال افزایش هزینه دفاع و گسترش بازارهای یورو است که باعث می شود یورو در میان ادامه وابستگی دلار به دلار به یک پناهگاه جایگزین جایگزین تبدیل شود.

گیرنده های بدهی

همزمان با نقدینگی دارایی های آمریکایی ، سرمایه گذاران جهانی پناهگاه های کمتری خواهند داشت که نرخ بهره بلند مدت ایالات متحده را افزایش می دهد ، زیرا صدور بدهی دولت افزایش می یابد.

چهره های متناقض اقتصاد آمریکا در دوران ترامپ: خوب ، عجیب و زشت

چهره های متناقض اقتصاد آمریکا در دوران ترامپ: خوب ، عجیب و زشت

ECUARAN: در حالی که دولت ایالات متحده ادعا می کرد که اقتصاد ایالات متحده تحت دونالد ترامپ در وضعیت خوبی قرار دارد ، اما چهره های منتشر شده تصویری آشفته از اقتصاد این کشور را ارائه می دهند. در حالی که رشد تولید ناخالص داخلی سالم بوده است ، کاهش شدید اشتغال رخ داده است.

این باعث افزایش هزینه وام در سراسر سیستم مالی ایالات متحده می شود. برخی از سرمایه گذاران ، به ویژه در چین ، ممکن است از بازارهای آمریکا خارج شوند ، اما این ممکن است منجر به خطر تورم منفی در خانه شود ، در حالی که سرمایه به دارایی های جایگزین مانند طلا یا ارزهای دیجیتال می رود ، اما دشواری فروش سریع این دارایی ها می تواند باعث فروپاشی بازارها شود.

احتمالاً دولت ها از نظر مالی سرکوب می شوند و نهادها را مجبور می کنند بدهی های عمومی بیشتری را از طریق قوانین و کنترل های سرمایه حفظ کنند. این باعث کاهش سود سرمایه گذار ، افزایش آسیب پذیری و محدود کردن سرمایه گذاری جهانی می شود.

با کاهش گزینه های تأمین مالی ، دولت ها و مشاغل برای محافظت از خود در برابر بحران ، محدود کردن ریسک و کاهش سرمایه گذاری در خارج از کشور به ذخایر بزرگتر نیاز دارند.

در نهایت ، این پویایی ها باعث فروپاشی اقتصادی می شوند ، زیرا کشورها بودجه خود را برای ادغام جهانی اولویت بندی می کنند. آنچه باعث عبور موفقیت آمیز رکود اقتصادی می شود و کارایی جریان سرمایه را کاهش می دهد.

باختخت

با از دست دادن حمایت اقتصادی توسط ایالات متحده ، ارتباطات مالی جدید در سراسر جهان شکل می گیرد ، اما این اتحادها پرهزینه تر و قابل اعتماد تر خواهند بود. کشورها به حمایت می روند. با این حال ، این تلاش ها گران تر و کارآمدتر از ریسک عمومی ایالات متحده خواهد بود.

اقتصاد آمریکایی

این تغییر به این معنی است که منابع به جای اینکه به سمت سرمایه گذاری مفید جریان پیدا کنند ، به محافظت در برابر خطرات اختصاص می یابد. موضوعی که فرصت های رشد ، نوآوری و گزینه های مصرف کننده را کاهش می دهد.

در نتیجه ، بهره وری و درآمد واقعی تحت تأثیر منفی قرار می گیرد ، در حالی که بازارهای نوظهور ممکن است با افزایش خطرات ، حمایت خود را از دست بدهند.

با این حال ، چین بهتر از اکثر کشورها خواهد بود و در حال حاضر اعتماد به تجارت ، سرمایه گذاری و فناوری ایالات متحده را کاهش داده است. با این حال ، سؤالاتی در مورد اینکه آیا پکن می تواند با خیال راحت به عنوان یک نگهبان جایگزین عمل کند یا از مدل آمریکایی تقلید کند و شاید یک مدل بدتر را ارائه دهد ، وجود دارد.

به نام امنیت ملی ، ایالات متحده به متحدین خود آسیب می رساند ، که بیشترین تأثیر را در رونق اقتصادی ایالات متحده داشته است ، در حالی که این اقدامات تأثیر منفی کمتری بر چین دارد ، یک وضعیت غم انگیز و مخرب است. به همین دلیل است که مقامات دولت ترامپ معتقدند که این اتحادیه های نزدیک به سادگی می پذیرند تغییر رویکرد به خودشان یک اشتباه بزرگ است. این دولت ها واقع بینانه هستند ، اما این رئالیسم متفاوت از آنچه دولت ترامپ می خواهد متفاوت خواهد بود.

برای چندین دهه ، این کشورها به واشنگتن مزیت شک داشتند. اما اکنون آنها به ایالات متحده سود کمتری می دهند و اقدامات ترامپ باعث کمترین میزان محیط اقتصادی چین خواهد شد.

منظره جدید

اقتصاد آمریکایی

در این دیدگاه جدید فرصت هایی وجود دارد. اما نقش اقتصاد آمریکا کمتر و کمتر خواهد بود. امیدوار کننده ترین احتمال این است که کشورهای اروپایی و آسیایی به جز چین برای ایجاد فضایی جدید از ثبات نسبی به هم می پیوندند.

اتحادیه اروپا و “توافق جامع و مترقی در مورد مشارکت ترانس اقیانوس آرام” ، که عمدتاً از هند و اقیانوسیه تشکیل شده است ، اشکال جدیدی از همکاری را آغاز کرده اند.

در ماه ژوئن ، رئیس کمیسیون اروپا اورسولا ، مذاکرات را تلاشی برای طراحی مجدد سازمان تجارت جهانی برای نشان دادن جهان ، طبق قوانین ، با تعداد زیادی تجارت آزاد توصیف کرد.

این اقتصادها می توانند برای اطمینان از حقوق دو جانبه و ایجاد سازوکارهایی برای حل اختلافات تجاری و ایجاد نقدینگی آنها در پاسخ به شوک های مالی اقدامات بیشتری انجام دهند. این کشورها ممکن است بخواهند عملکرد و تأثیر صندوق بین المللی پول ، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی را حفظ کنند و از این نهادها محافظت کنند.

اگر آنها می خواهند بخشی از باز بودن و ثبات اقتصاد جهانی را حفظ کنند ، باید با اعضای منتخب بلوک هایی ایجاد کنند و به یک رویکرد کاملاً چند جانبه نروند. این یک جایگزین ضعیف برای سیستمی است که ایالات متحده ریاست آن را داشته است ، اما بسیار بهتر از اقتصاد است که دولت ترامپ در حال ایجاد است.

سابقه سود مستقر در ایالات متحده از تعرفه های ترامپ ؛ درآمد گمرک بیش از 100 میلیارد دلار بود

در مورد خود ایالات متحده ، فرقی نمی کند که معاملات معاملاتی دو جانبه انجام شود ، فرقی نمی کند که در ابتدا چه تعداد اقتصاد با واشنگتن هماهنگ باشد ، به طور فزاینده ای در تجارت و فناوری رشد می کند و قادر به تأثیرگذاری بر تصمیمات سرمایه گذاری و امنیتی در سایر کشورها خواهد بود.

زنجیره های عرضه ایالات متحده که دولت ترامپ ادعا می کند می خواهد آنها را تأمین کند ، قابل اعتماد تر خواهد بود. با وجود بخش بزرگی از جهان در حال توسعه ، نه تنها جریان مهاجران را افزایش می دهد و بحران های بهداشت عمومی را ایجاد می کند ، بلکه مانع از سوءاستفاده ایالات متحده از فرصت های بالقوه بازار خواهد شد.

تلاش های دولت ترامپ برای دفع سرمایه گذاری خارجی ، استانداردهای زندگی ایالات متحده و ظرفیت ارتش ایالات متحده را کاهش می دهد. احتمالاً رده های اروپایی ، آسیایی و حتی برزیل و ترکیه احتمالاً سهم بازار را به شرکتهای آمریکایی بدست می آورند ، در حالی که استانداردهای فنی برای محصولاتی مانند خودروها و فناوری های خدمات مالی به طور فزاینده ای از هنجارهای ایالات متحده دور خواهد بود.

بسیاری از این پدیده ها تقویت می شوند و حتی پس از عزیمت ترامپ از کاخ سفید ، جبران آنها دشوار خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *