نگاهی به تانک‌های ساخت ایران ؛ کمپانی هیولاها از مسجد سلیمان تا تهران

نگاهی به تانک‌های ساخت ایران ؛ کمپانی هیولاها از مسجد سلیمان تا تهران

زیاده خواهی‌ های برخی سیاست‌مداران، عطش جنگ برخی حاکمان، منافع مادی و استعمارگری برخی کشورها و صد البته سازمان ملل متحدی بسیار ناکارآمد و ضعیف، همه و همه از جمله دلایلی است که اثبات می‌نماید هر کشوری که فاقد تشکیلات دفاعی قوی و کافی باشد محکوم به شکست و نابودی در این دنیاست.

در کشور ما نیز از گذشته‌های بسیار دور صنعت ساخت جنگ‌ افزارها از صنایع مهم و پر رونق به شمار می‌آمد و در کتب و منابع تاریخی متعدد به فراوانی از آن یاد شده است. اما پس از مدت زمانی طولانی روند مدرنیزاسیون ارتش ایران و بهره‌گیری از تسلیحات نوین در دوران پهلوی وارد فاز تولید بومی گردید که از اولین دست‌آوردهای آن می‌توان به راه‌اندازی کارخانجات تانک‌ سازی مسجد سلیمان که در سال‌های اخیر با نام شهید فرخ‌ نیا شناخته می‌شود اشاره نمود.

حال با این مقدمه و پس از بررسی خودروهای نظامی تولید شده در کشورمان این‌ بار به بررسی ۷ مورد از تانک‌هایی که در سال‌های اخیر به‌ دستان با کفایت متخصصان ایرانی که گاه با کمترین امکانات و تجهیزات، مورد ارتقا و یا طراحی و ساخته شده‌اند و در کنار تانک‌های خریداری شده از خارج به خدمت گرفته می‌شوند می‌پردازیم.

سبلان و تیام:

دو تانک سبلان و تیام بر اساس تانک ام M47 Patton اجرا شد که هر دو مورد شامل نصب توپ ۱۰۵ میلی متری، تعویض برجک و استفاده  از سامانه اتش کت ۷۲ به‌ عنوان نسخه تولید داخل سامانه EFCS-3  معرفی شدند ولی مشخص نیست ایا این ارتقا بر روی چه تعدادی از این ناوگان انجام شده است. در نهایت همچنان تعداد زیادی M47 در ایران در خدمت هستند که مجهز به توپ ۹۰ میلی متری هستند که عملا تنها برای پشتیبانی  نیروی پیاده آن‌ هم با سامانه اتش  قدیم موثر هستند.

ریشه هر دو تانک تیام و سبلان در حقیقت به تانک M47 باز می‌گردد. این تانک ۶۰ ساله که همچنان در خدمت ارتش ایران است  در خلال سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۵۹ به شکل دست دوم وارد ایران شد. ایران  ۴۰۰ دستگاه از این تانک را دریافت کرد که همگی از نوع  M47 و نسخه تولیدی بودند ولی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و پیش از انقلاب تعداد قابل توجهی از این تانک‌ها ارتقاء یافته و به مدل M 47 M تبدیل شدند. این ارتقاء شامل نصب موتور دیزل ام ۶۰ ای و نصب سامانه اتش  تانک M60 E1 بود  و همچنین محل استقرار کمک  راننده  که کنار  راننده قرار داشت حذف و فضای بیشتری برای حمل مهمات تعبیه گردید. این ارتقاء  در ایران و برروی تانک های ام ۴۷ ایرانی و ارتش پاکستان انجام شد. هنگامی که کارخانه‌ جات زرهی مسجد سلیمان با موفقیت و با تکیه بر دانش و پرسنل داخلی تانک M47  را ارتقا داد و به سطح M رساند این اتفاق مورد توجه اکثر کشورها قرار گرفت که برای مثال اسپانیا نیز بر اساس روش کار انجام گرفته در ایران دو نوع ارتقا به نام های E1و E2 بر روی تانک های M47 خود انجام داد یا ارتش پاکستان تانک های M47 خود را به ایران فرستاد تا در کشورمان به سطح M برسند. پس از این اتفاق نیز بدلیل رضایت  پاکستانی ها از ارتقا انجام گرفته بر روی نمونه‌های M47 تانک جدیدتر خود یعنی تانک M48A3 را نیز به ایران فرستادند تا انها را نیز به سطح A5 برساند . سطح A5 استاندارد ارتقا یافته‌ای بود که توسط نیروهای مسلح امریکا انجام شد که شامل تجهیز برجک با سیستم ارتباط رادیوی بهتر تعویض توپ ۹۰ میلی‌متری با توپ ۱۰۵ میلی‎متری و ارتقای سیستم سوخت رسانی بسته قدرت تانک می‌شد .البته به سفارش پاکستان که قصد به‌کارگیری این تانک‌ها در مرزها خود با هند را داشت نیاز به شنی بهتر از نوع شنی های پلاستیکی معمول وجود داشت که متخصصان ایرانی تاسیسات مسجد سلیمان نیز خورشیدی تانک را با قابلیت نصب انواع شنی‌ها طراحی و تولید نمودند.

با ورود به تابستان سال ۱۳۵۷ آخرین سری از تانک‌های M48 پاکستانی به ایران رسید که تا فرا رسیدن انقلاب سال ۵۷ تعداد ۱۲ عراده تکمیل و آماده ارسال به پاکستان بودند و دیگر نمونه‌ها در مراحل پایانی پروسه ارتقا قرار داشتند که با وقوع اتفاقات ناشی از انقلاب و تعطیلی تاسیسات مسجد سلیمان تا تابستان سال ۱۳۵۹ و واپسین روز‌های قبل از جنگ تمامی تانک‌های ارتش پاکستان در ایران باقی ماندند و حتی با هجوم ارتش عراق به خاک ایران به جبهه‌های جنگ ارسال و مورد استفاده ارتش ایران قرار گرفتند.

M47 با ۶۰ سال سن در خلال سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳ و همزمان با جنگ کره و بر اساس نیاز جنگ کره ساخته شد و عملا در اواخر همان دهه ۱۹۵۰ با تانک  M48 جایگزین شد ولی امروزه ایران همچنان این تانک را در خدمت دارد. این تانک در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشت که به دلیل زره کم و کارایی پایین توپ ۹۰ میلی‌متری بیشتر برای پشتیبانی آتش و آتش غیر مستقیم  مورد استفاده قرار گرفت. ایران حدود ۱۳۰ تا ۱۶۰ عراده از تانک  M47 را در اختیار دارد.

صمصام :

ریشه اصلی شمشیر ایرانی نیرو زمینی ارتش به تانک M60 Potton که در سال ۱۹۶۹ و به تعداد ۴۶۰ عراده از آمریکا به ایران تحویل داده شد باز می‌گردد.

پس از وقوع جنگ ایران و عراق تعداد ۱۵۰ تا ۱۸۰ عراده از این تانک در کشورمان به صورت عملیاتی باقی ماند و پروژه صمصام از دل همین نمونه‌های باقی مانده به عنوان ارتقائی قابل توجه بر اساس نمونه آمریکایی که از برترین نمونه‌های زمان خود محسوب می‌شد تعریف گردید که این ارتقاء شامل بهبود و به‌روز رسانی سامانه آتش و نصب سامانه آتش کت ۷۲  شد که دارای مسافت یاب لیزری، دید حرارتی نسل دوم، رایانه آتش بالستیک دیجیتال ، هشدار دهنده لیزری، دو جمر فروسرخ و نصب زره واکنشی در دو طرف برجک و نارنجک انداز دود زا است. سلاح اصلی این تانک یک توپ ۱۰۵ میلی‌متری و همچنین یک تیربار ۷.۶۲ میلی‌متری هم‌محور با آن و یک تیربار کالیبر ۵۰ صدم اینچ ( ۱۲.۷ میلی‌متر ) نیز به عنوان تسلیحات فرعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این قول آهنی در حدود ۵۵ تن وزن داشته که به وسیله یک پیشرانه ۷۵۰ اسب‌بخاری میدان‌های نبرد را زیر پا می‌گذارد

سفیر :

سفیر در اصل نمونه بهینه‌سازی شده تانک‌های T54 و T55 تایپ ۵۹ روسی است که نخستین بار در سال ۱۳۷۴ بدست متخصصان صنایع دفاع ایران با هدف ارتقاء توان دفاعی کشور و بهبود شرایط نگهداری آن‌ها طراحی و تولید شد. گرچه که خوشبختانه این تانک تا کنون در هیچ نبردی شرکت نداشته اما توانایی و پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یکی از ستون‌های اصلی نبرد زمینی نیروهای ایرانی را دارد.

وظیفه جابجایی پیکره ۳۶ تنی سفیر ایرانی به عهده یک پیشرانه ۱۲ سیلندر با قدرت حدودا ۷۲۰ اسب بخار است و سلاح اصلی آن یک توپ ۱۰۵ میلی‌متری آمریکایی M68 است که توانایی شلیک موشک‌های روسی AT 10 – Bastion با برد ۴ کیلومتر را نیز دارا می‌باشد، علاوه بر تمام این‌ها یک تیربار ۷.۶۲ میلی‌متری هم محور با سلاح اصلی و یک تیربار سنگین ۱۲.۷ دوشکا نیز بر روی سقف این تانک قرار دارد.

نصب ۴ پرتابگر دودزا در اطراف برجک و زره واکنش‌دهنده بومی که به‌وسیله متخصصان داخلی طراحی و توسعه یافته از دیگر امتیازات این تانک می‌باشد.

تندر، رخش و خرمشهر :

هر سه نمونه در اصل نمونه‌هایی بنا شده بر اساس تانک T72 روسی از سری‌های مختلف هستند. ایران نخستین بار در جنگ جریان جنگ تحمیلی ۸ ساله با این تانک اشنا شد. این تانک با توپ ۱۲۵ میلی متری و زره مناسب نسبت به دیگر تانک های جنگ برتری قابل توجهی داشت، به گونه‌ای که گلوله‌های ار پی جی ۷ که از روبرو شلیک می‌شدند بر این تانک اثری نداشتند و به همین دلیل در برخی درگیری‌های زرهی با نیروهای ایرانی نیز دست برتر با این تانک بود . البته به نظر می رسد تنها جنگی که صحنه درخشش T72 روس بود همان جنگ ایران و عراق  بود زیرا در جنگ سال ۱۹۸۲ در لبنان T72 اورال سوری به هیچ وجه کارایی قابل قبولی در برابر مرکاوا مارک۱ از خود نشان نداد و در برابر آبرامز  نیز در جنگ اول خلیج  فارس در یک شکست بزرگ با از دست رفتن ۳۰۰ تا ۵۰۰ عراده T72 طی سه روز درگیری در برابر کمتر از هشت عراده آبرامز شکست سنگینی خوردند. البته T72 روس، یک نسل از مرکاوا مارک۱ و آبرامز عقب‌تر بود.

به هر حال T72 در اواخر دهه ۱۹۸۰ و در زمانی که ایران به دنبال نوسازی ناوگان زرهیش  بود  پر تعداد ترین تانک  شوروی بود اگرچه آخرین آن نبود و T80 بهترین آن‌ها به حساب می‌آمد. به هر حال ایران تصمیم به خرید T72 گرفت که این تصمیم می‌تواند تحت تاثیر کارایی آن در جنگ و یا اجتناب از دردسرهای موتور توربین گازی پیچیده و پر هزینه T80 باشد و در نهایت مقامات وقت دولتی و نظامی ایران  دست به سفارش ۱۰۰۰  عراده از  این تانک زدند که قرار بر تولید این تانک‌ها به صورت کیت در ایران بود.۱۰۴ عراده مستقیم  تحویل شد و ۳۱۸ کیت نیز در ایران تولید شد ولی به دلیل فشار امریکا بر روسیه برنامه لغو شد و کمتر از نیمی از سفارشات تحویل شد. ایران همچنین  ۱۰۴ عراده T72 M1 و ۳۷ عراده دیگر در سال ۲۰۰۲ از بلاروس  از همین  مدل را دریافت کرد.  T72 تحویلی از روسیه به ایران از نسخه S هستند که در اصل نسخه صادراتی آن به حساب می‌آیند. T72 B پیشرفته‌ترین نسخه تولیدی و در واقع آخرین نسخه تولید این تانک است و نسخه تحویلی از لهستان و بلاروس از نسخه M1 مدل‌های صادراتی T72 E محسوب می‌شود که عراق هم از این سری استفاده می‌کرد که از نسخه S ضعیف‌تر بوده و نیز فاقد زره واکنشی هستند.

T72 S ایرانی مجهز به موتور ۸۴۰ اسب بخاری و ۱۵۵ قطعه زره واکنشی کنتاکت ۱ است. این نسخه دارای مقاومت ۵۴۰ م م در برابر انرژی جنبشی  و ۹۵۰ م م در برابر سلاح های خرج گود است. این تانک توان شلیک مهمات های با توان نفوذ  در ۴۵۰ تا ۵۰۰ م م زره از نوع انرژی جنبشی و شلیک موشک لوله پرتاب ضد تانک ET 10 که مدتی در ایران با نام تندر تولید شد را دارد. این موشک لوله پرتاب در حال حاظر بهترین سلاح ضد تانک شلیک از تانک های  ایرانی است که دارای سامانه هدایت  لیزری  و توان نفوذ در ۸۵۰ میلی متر زره است.

ایران T72  های خود  را ارتقاء  داد برخی از نسخه  های دست دوم خریداری شده از لهستان و بلاروس مجهز به سایت آتش کت۷۲  شدند. همچنین برخی ازT72  ها به زره توری ضد راکت تجهیز شدند که با نام تانک رخش  شناخته می شوند. همچنین ایران در اواخر دهه ۱۳۷۰ با بهبود روابط دیپلماتیک با اوکراین پروژه ای با نام خرمشهر را در صنایع شهید زین‌الدین جهاد خودکفایی نیروی زمینی سپاه آغاز نمود که شامل تعویض موتور و همچنین نصب برجک تانک T82 UD (نسخه تولید در اوکراین) روی T72  بود که شامل ارتقا حفاظت زرهی و سامانه آتش بود.

پس از تولید تنها چند عراده از تانک خرمشهر، برنامه تولید تحت فشار خارجی بر اوکراین لغو و پس از آن صنایع شهید زین الدین در همکاری با دانشگاه صنعتی مالک اشتر اصفهان تغییراتی بر روی موتور صورت گرفت و توان آن به میزان ۱۵ درصد افزایش یافت که به معنی ارتقای توان موتور تا ۱۱۷ اسب بخار و دستیابی به بیشینه توان خروجی ۸۹۷ اسب بخار است. از این جهت توان موتور  V-46-6 ارتقا یافته از توان موتور V-84 مورد استفاده در تانک T72 S با خروجی ۸۴۰ اسب بخاری در حدود ۶.۷۸ درصد بالاتر است.

بر اساس شنیده‌ها و البته بدون یافتن هیچ سند قابل اطمینانی، هم‌اکنون حدود ۶۰۰ عراده تانک T72  در کشورمان موجود است که این تانک علیرغم تمام ضعف‌هایش پرتعدادترین و شاید پیشرفته‌ترین تانک نیروهای نظامی کشورمان به شکل عملیاتی است.

ذوالفقار:

این تانک در سه سری به تولید رسید که ابتدا ذوالفقار ۱ در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ خورشیدی و در جریان تلاش نیروهای مسلح کشورمان برای ساخت یک تانک بومی به تولید رسید . این برنامه تقریبا با ترکیب هر چیزی که در دسترس بود ایجاد شد . شاسی M48، توپ ۲ای ۴۶ تانک T72  ، موتور  ۷۸۰  اسب بخاری T72 M1 که  از روسیه خریداری شد و سامانه آتش EFCS-3   ساخت اسلونی که  در ایران با نام کت ۷۲ تولید شد. این تانک دارای برجک طراحی شده در ایران و دارای سه خدمه بوده و گلوله گذار نیز مانند تانک های روسی به‌صورت خودکار است. این تانک دارای زره کامپوزیت و یا به گفته برخی منابه فولادی بود اما هر چه که بود فاقد زره واکنشی است اما از نظر سامانه آتش  نسبت به T72 S ایرانی برتری قابل توجهی داشت.

در ادامه اما برنامه‌ای با نام ذولفقار۲ توسعه داده شد که از یک پیش نمونه فراتر نرفت و شباهت بسیار زیادی به چیفتن انگلیسی داشت اما اقدام جدی و اساسی طراحی و توسعه ذولفقار۳  بود. این تانک با یک موتور ۱۰۰۰ اسب بخاری دیترویت دیزل تجهیز شده و شاسی نیز تغییر کرده و دارای  هشت چرخ جاده است. شکل کلی بدنه و برجک در شباهت بسیار به آبرامز امریکایی است اما دارای  همان سامانه آتش  کت ۷۲ و توپ۱۲۵ م م T72 می‌باشد. همچنین دارای هشدار دهنده لیزری و یک سیستم دید پانورماتیک با قابلیت ۳۶۰ درجه است.

ذوالفقار در حقیقت میراث‌دار برنامه‌ای است که سال‌ها قبل در ارتش ایران مطرح شد. در میانه‌های دهه ۴۰ خورشیدی که خرید تانک لئوپارد از آلمان به نتیجه نرسید تانک چیفتن انگلیسی به عنوان یک گزینه جدی در جهت رفع نیاز فوری ارتش شاهنشاهی ایران مطرح شد که علیرغم اینکه اکثر تانک‌های چیفتن از موتورهای ساخت رولزرویس بهره‌ می‌بردند نمونه‌های تحویل شده به‌ ایران با موتور ساخت بریتیش لیلاند که کیفیت و کارامدی کمتری داشتند مجهز شده بود که موجب شکایت ایران از سازنده انگلیسی گردید. در نهایت طرف انگلیسی محکوم به پرداخت خسارت به دولت ایران شد که این اتفاق بدلیل مصادف شدن با انقلاب سال ۵۷ و همانند تحویل سفارش‌های باقی‌مانده تانک چیفتن ( بر اساس برخی منابع بیش از ۱۰۰ عراده ) برای همیشه لغو گردید.

اما این قرارداد تنها شامل خرید از خارج نبود و در قدم بعدی خط تولید این تانک به ایران منتقل می‌شد تا با نام شیر تولید و تحویل یگان‌های زرهی گردد. این برنامه توسعه‌ای در قدم اول به تولید شیر۱ می‌انجامید که شامل تعویض  موتور و ارتقاء زره و سامانه آتش می‌شد و پس از آن شیر ۲ متولد می‌شد یعنی همانند آنچه که در توسعه و معرفی تانک چلنجر اتفاق افتاد که البته هیچ کدام از این برنامه‌های تولیدی پس از وقوع انقلاب رنگ واقعیت پیدا نکرد. اما سال‌ها بعد و در میانه‌های دهه ۸۰ خورشیدی طرحی به نام مبارز در سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش به اجرا درآمد که این طرح در جهت ارتقا تانک چیفتن و مواردی همچون تعویض پیشرانه به نمونه آمریکایی ساخت دیترویت دیزل با توان ۱۰۰۰ اسب بخار ( رقم دقیق ۸۵۰ اسب بخار است که در اکثر منابع عدد رنده شده ۱۰۰۰ اسب بخاری ذکر شده ) و نصب واحد قدرت کمکی ، افزودن لایه های زره اضافی به صفحات جانبی و پوشش دهنده کناره های شاسی ، تغییر در مخازن سوخت تانک و در نهایت نصب مسافت یاب لیزری و نمایشگر برای هدفگیری و نمایش مسافت تا هدف بود.

کرار :

این تانک در واقع یک پکیج ارتقا کامل بر روی تانک T72 با الگو برداری از T90 SM که شامل تعویض برجک با برجک جدید روی شاسی T72  شامل نصب یک سایت آتش جدید برای توپچی با سامانه دید حرارتی نسل دوم  که نسخه ارتقا یافته کت ۷۲ است و توان آتش بین ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ متر در روز را به این تانک می‌دهد ،در کنار سامانه آتش روزانه تانک T72 برای شلیک لوله پرتاب، نصب هشدار دهنده لیزری روی برجک اصلی به شک یک میله بزرگ که به نارنجگ اندازهای دود زا متصل است و به شکل خودکار در صورت شناسایی لیزر روی تانک میتواند دست به پرتاب نارنجک دود زا بزند (این سیستم روی ذوالفقار هم نصب شد)،مسلسل هدایت شونده از درون تانک توسط فرمانده دارای یک مجموع اپتیکی شامل دوربین دید حرارتی، نصب نمایشگر رنپی برای فرمانده  و توپچی جای چشمی قدیمی سایت اتش، نصب دوربین برای راننده که زاویه بازتری را پوشش میدهد.نصب زره واکنشی جدید تولید داخل در جلو و دو طرف برجک و جلو و دو طرف بدنه و نصب زره توری در دو طرف عقب بدنه.این زره به شکل کاملا یک دست بسیار بهتر از نسخه های اولیه و یا صادراتی T90 در جلو و دو طرف برجک قرار گرفته اند.همچنین عقب برجک به سبک نسخهSM  دارای محفظه مهمات ذخیره  است.همچنین نارنجک انداز دود زا نیز اصلاح شده و دو جفت نارنجک انداز دود زا شامل ۵ لوله نارنجک انداز در هر سمت روی تانک نصب شده است .همچنین یک روپوش روی لوله نصب شده تا در برابر گلوله ها و مهمات های برخوردی به آن از جمله مهمات‌هایی که به جلوی برجک برخورد کرده و توسط زره واکنشی دفع می شوند محافظت نماید. در کل پکیج ارتقاء کرار یکی از بهترین ارتقاهای صورت گرفته روی T72 است و تاثیر رزمی بالای روی آن دارد.

توسن :

 توسن (در فارسی به معنای اسب وحشی)، یک تانک سبک یا خودرو زرهی شناسایی ایرانی است که بر اساس خودرو رزمی شناسایی انگلیسی FV101 اسکورپیون ساخته شده‌ است.

این تانک از موشک “توفان ۵” که یکی از پیشرفته‌ترین موشک‌های ضد زره  و دارای دو سر جنگی است استفاده می‌کند که قادر است  با عمق نفوذ بالا، صدمات جبران ناپذیری به خودروهای زرهی، تانک و نفربر دشمن وارد کند و از جنگ افزار های مهم برای تامین امنیت منطقه به حساب می‌آید.

تولید این تانک در سال ۱۳۸۶ آغاز شد ولی در آن زمان به دلیل برخی مشکلات، تعداد کمی از این تانک به مرحله تولید رسید اما نهایتاً در سال ۱۳۸۷ تولید انبوه این تانک آغاز شد.

تانک رزمی توسن به یک سیستم مدیریت نبرد و یک دستگاه ارتباطی دیجیتالی از نوع سیستم پایانه اطلاعات مجهز است، این سیستم  برای جمع آوری اطلاعات از دیگر تانک‌ها، ارسال اطلاعات میدانی منطقه و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی در صحنه نبرد به کار می‌رود. سرعت جاده‌ای توسن، ۹۵ کیلومتر در ساعت و سرعت غیر جاده‌ای آن ۶۵ کیلومتر است.

این تانک مجهز به توپ ۱۲.۷ میلیمتری و  توپ ۹۰ میلیمتری و ۸ قبضه سیستم دودزای نارنجک انداز است.

سلیمان ۴۰۲ :

این تانک هم مانند صمصام بر اساس تانکM60 توصعه یافته.  که در جدیدترین ارتقاء انجام گرفته در نیروی زمینی ارتش بر روی این تانک، با نام پروژه «سلیمان ۴۰۲» در ۵ مولفه اصلی انجام گرفته است. مولفه‌هایی از قبیل بهینه سازی قدرت آتش، ظاهر تانک، بهینه سازی حفاظت زرهی بهینه‌سازی حفاظت داخلی تانک و به‌روزرسانی در بخش‌های الکترونیکی این تانک محسوب می‌شود زره واکنشی، محافظ شنی، سامانه آشکارساز لیزری، سامانه اخلالگر مادون قرمز و نارنجک دودزا نیز جزو بهینه‌سازی‌ها در حفاظت زرهی تانک محسوب می‌شوند.در بخش بهینه‌سازی حفاظت داخلی تانک نیز، نصب سامانه اعلام و اطفای حریق هوشمند، دوربین جلو، عقب و بغل نگر، سامانه مخابراتی و سامانه مقابله با جنگ‌های نوین در نسخه ارتقاء یافته تانک M60 نصب شده است. همچنین؛ سیستم‌هایی مانند استارت، برق‌رسانی، داشبورد راننده، کاور لوله و سیستم گرمایش تانک نیز نسبت به نمونه‌های گذشته به روز رسانی جدیدی را دریافت کردند. مطابق اطلاعات منتشر شده قدرت شلیک توپ تانک ارتقا یافته ام ۶۰ که همان سلیمان ۴۰۲ نام گرفته افزایش یافته و برد آن از ۳ به ۷ کیلومتر رسیده است. این تانک می‌تواند در حین حرکت اهداف را به صورت نقطه‌ای با قفل لیزری هدف قرار دهد.قرار است تا همه تانک‌های M60 موجود در نیروی زمینی ارتش این ارتقاء را دریافت کرده و به روز رسانی شوند تا بتوانند ماندگاری بیشتری در میدان نبرد داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *