منتشر شده در ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰
بر اساس رکوردهای ثبت شده، ژاک ویلنوو دوران حرفهای معکوسی داشته است. او در اولین سال حضورش در این ورزش تقریباً عنوان قهرمانی را به دست آورده بود اما در فصل دوم این کار را انجام داد! سپس به طور پیوسته در سراشیبی نزولی قرار گرفت و در نهایت از این ورزش کنار رفت. با این حال، فراز و نشیب آماری او، بازتاب دقیقی از توانایی رانندگی او نبود و اعداد نیز به خوبی تأثیر او را به عنوان یکی از رنگارنگترین و بحث برانگیز ترین قهرمانان نشان نمیدهند. ژاک ویلنوو به عنوان یک شخصیت متمایز، تنها بود و همتایان کمی داشت.
به گزارش آخرین خودرو، وقتی او تصمیم گرفت تا مسابقه دهد، پدرش راننده افسانهای فراری، همیشه نامی آشنا برای تماشاچیان بود. داشتن یک پدر مشهور، نعمتی دوگانه بود. در حالی که درها به سرعت به روی او باز میشدند، انتظارها فراتر از نرمال بالا میرفت تا پسر قهرمان فقید به سرعت از میان آنها عبور کند و سنت خانوادگی موفقیت در رانندگی را ادامه دهد و البته ژاک به زودی برای خود نامی دست و پا کرد و در سال ۱۹۹۷ قهرمان جهان شد.
ژاک در ۹ آوریل ۱۹۷۱ در استان فرانسوی زبان کبک کانادا متولد شد؛ پس از پیوستن پدرش به فراری، ژاک در آخر هفتههای گرندپری در اروپا تجربیات ارزشمندی کسب کرد. ژاک که در پیستهای فرمول یک بزرگ شده بود و پدرش را در حال مسابقه تماشا میکرد، وقتی پدرش، ژیل، در تمرین گرندپری بلژیک ۱۹۸۲ در زولدر کشته شد، کاملا غافلگیر شد. مادرش او را به مدرسه خصوصی در سوئیس فرستاد، جایی که ژاک به شخصیتی به شدت مستقل تبدیل شد، با اشتیاق به اسکی روی آورد اما تصمیم گرفت راه پدرش را دنبال کند.
او در ردههای بینالمللی اتومبیلهای سالنی در ایتالیا، فرمول ۳ در اروپا و ژاپن، FAtlantic و IndyCars در آمریکای شمالی به موفقیت دست یافت. در سال ۱۹۹۵، در سن ۲۴ سالگی، او جوانترین برندهی مسابقهی مشهور ایندیاناپولیس ۵۰۰ و قهرمانی ایندیکار شد. در سال ۱۹۹۶، ویلیامز او را به مسابقات فرمول یک آورد، جایی که او در اولین مسابقهی فصل، در استرالیا، از جایگاه اول شروع کرد، پیشتاز بود (تا اینکه فقط به دلیل نشت روغن) و پس از همتیمی باتجربهاش، دیمون هیل، در جایگاه دوم قرار گرفت.
در سال ۱۹۹۷، ویلنوو به وعدهی سریع و خشمگین خود عمل کرد و با پیروزی در هفت مسابقه و گرفتن عنوان قهرمانی به شکلی تماشایی از مایکل شوماخر در مسابقه پر حرف و حدیث خرز اسپانیا، بر قله جهان قرار گرفت.
ژاک ویلنوو مانند پدرش، از حس رانندگی در مرز محدودیتها لذت میبرد و از جسارت خود برای فراتر رفتن از آن لذت میبرد. او چندین تصادف تماشایی داشت که از آنها با لبخند و شگفتی از هیجان همه چیز بیرون میآمد. او که به طرز جذابی عجیب و غریب، خودرأی و رکگو بود، عرف را به چالش میکشید. ویلنوو همتایان خوشبرخورد خود را «رباتهای شرکتی» نامید و گفت طرفداران فرمول ۱ شخصیتهای واقعی میخواهند تا بتوانند با آنها همذاتپنداری کنند. او حرفهایش را رک بیان میکرد، موهایش را به رنگهای رنگینکمانی رنگ میکرد و مانند یک ستاره راک لباس میپوشید.
رفتار غیرقابل پیشبینی او همیشه مورد استقبال FIA نبود و چندین بار به این راننده یاغی هشدار داده شد تا رفتارش را اصلاح کند، زیرا او این ورزش را بدنام میکرد! وقتی ویلنوو علناً تغییرات پیشنهادی قوانین را «مزخرف» توصیف کرد، هیئت حاکمه او را حتی تهدید به تعلیق کرد. با این حال، ژاک به راه خودش ادامه داد!
در سال ۱۹۹۸، افت عملکرد در ویلیامز سبب افت ژاک نیز شد. سرمایهگذاریهای جدید ویلیامز با انتقادهای فراوانی روبرو شد اما همزمان ویلنوو رانندگی برای پول را انکار کرد و گفت که در زندگی باید رویاهای خود را دنبال کنید و ریسک کنید و به همین منظور به تیم تازه تاسیس BAR پیوست.
اما BAR به هیچ وجه سریع پیش نرفت و اعتبار ویلنوو و همچنین انگیزهاش آسیب دید. در پنج سال حضورش در این تیم غیررقابتی، او به طور پیوسته افت کرد، با این حال همچنان حقوق یک قهرمان (حدود ۲۰ میلیون دلار آمریکا در سال) را دریافت میکرد که باعث ایجاد اصطکاک بیشتر هنگام روی کار آمدن مدیریت جدید شد. پس از یک فصل پر از کشمکش در سال ۲۰۰۳، قرارداد ویلنوو تمدید نشد و به نظر میرسید که قهرمان سابق به تاریخ پیوسته است.
با این حال، اکثر ناظران معتقد بودند که او هنوز هم میتواند نیروی محرکه یک ماشین خوب باشد و این موضوع، همراه با ارزش تبلیغاتی سرسامآور او، منجر به ظهور مجدد ویلنوو شد. رنو او را برای سه مسابقه در سال ۲۰۰۴ استخدام کرد و در سال ۲۰۰۵ قراردادی دو ساله با سائوبر امضا کرد، جایی که نتایج متوسط او بازتابی از توانایی این تیم کوچک مستقر در سوئیس بود. وقتی سائوبر در سال ۲۰۰۶ با بیامو ادغام شد، ویلنوو در تیم ماند اما در اواسط فصل از او خواسته شد که در یک مسابقه شرکت نکند تا یک راننده جوان (رابرت کوبیکا) ارزیابی شود. ویلنوو ۳۵ ساله، تنزل رتبه موقت خود را پیشنمایشی از آینده دانست و بلافاصله از این ورزش کنارهگیری کرد. او اعلام کرد: «بیخیال، وقت آن است که بقیه عمرم را بگذرانم.»
تعداد قهرمانی جهان : ۱ مرتبه در سال ۱۹۹۷
اولین مسابقه: گرندپری اتریش ۱۹۹۶
تعداد مسابقات: ۱۶۵
تعداد بردها: ۱۱
تعداد مقامهای اول تا سوم: ۲۳
امتیازات دوران حرفهای: ۲۳۵