خزانه داری آینده یا بانک بانک ها؟!

خزانه آینده یا عابر بانک دولت‌ها؟!

قرار بود صندوق توسعه ملی برای اطمینان از آینده اقتصادی کشور و نسل های آینده یک نهاد استراتژیک باشد و البته درآمد نفت به جای هزینه کردن در روز -روز ، برای آینده پس انداز می شود. آینده ای که دیگر دسترسی به منابع طبیعی محدود یا غیرممکن نخواهد بود ، بلکه عملکرد اخیر این صندوق نه تنها با فلسفه تأسیس آن مغایرت ندارد ، بلکه آن را به یک نهاد ناکارآمد تبدیل کرده است. موسسه ای که به جای یک صندوق توسعه دهنده ، به “بانک دولتی” تبدیل شده است. به گفته معاون مدیر سرمایه گذاری و تأمین مالی ، صندوق توسعه ملی از ۱۱۰ میلیارد دلار برداشت شده است. هیچ برنامه ای برای بازگرداندن این منابع وجود ندارد ، و این منجر به صندوق شده است که امروز باید با کمبود نقدینگی از نسل بعدی پشتیبانی کند ، زیرا دولت های مختلف ۱۱۰ میلیارد دلار از این منابع برداشت کرده اند و این روند با سیاست های فعلی ادامه می یابد.

بزرگترین انحراف در سوابق صندوق توسعه ملی این است که در دوگانه ای که بین نام آن و “عملکرد” ​​آن شکل گرفته است ، مشاهده شود. نام این صندوق یادآور سرمایه گذاری و سرمایه گذاری در آینده است ، اما عملکرد واقعی آن برای تأمین هزینه های کوتاه مدت دولت ها بوده است. در اصل ، چرا باید موسسه ای برای تبدیل نصب به ثروت پایدار به ابزاری برای جبران کمبود کار و سوء مدیریت در بودجه عمومی تبدیل شود؟

از سالهای اولیه تأسیس صندوق ، با وجود تأکید بر استقلال طولانی مدت و هدفگذاری ، دولت ها نتوانستند در برابر وسوسه منابع آن مقاومت کنند. هر بار که مانده بودجه شکسته می شد ، اولین گزینه روی جدول صندوق توسعه بود. ظاهراً برای موارد اضطراری ، از نظر درونی برای ادامه همان ساختار هزینه ای.

دلایل عدم موفقیت عملکرد توسعه صندوق باید در سه سطح ساختاری ، نهادی و سیاسی مورد بررسی قرار گیرد:
۱. سطح ساختاری: مکانیسم صندوق توسعه به گونه ای طراحی نشده است که در برابر برداشت غیر ضروری مقاوم باشد. هیچ نهاد بالادست دولت را ملزم به بازپرداخت منابع برداشت شده نمی کند. در حقیقت ، منابع صندوق به راحتی در بندهای بودجه صرف می شوند ، بدون اینکه برنامه بازگشت داشته باشند.

۲. سطح نهادی: صندوق فاقد استقلال عملیاتی و تخصص واقعی است. ترکیب هیئت امنای آن اغلب تحت تأثیر ساختار دولت است و در عمل ، استقلال تصمیم گیری اقتصادی به شدت تضعیف می شود. این ضعف تصمیمات مالی خود را بیشتر از منطق اقتصادی طولانی مدت در خدمت نیازهای اجرایی دولت می کند.

۳. سطح سیاسی: در محیط سیاسی ، یک راه حل ساده تر همیشه به راه حل مناسب ترجیح داده می شود. دولت ها ترجیح می دهند منابع صندوق را برای از بین بردن کسری ، به جای اصلاح ساختار مالیاتی ، کاهش هزینه های فعلی یا بهبود بهره وری ، گسترش دهند. در این میان ، صندوق توسعه در واقع به خوک برای تأمین نیازهای فوری تبدیل شده است.

ردپاها برداشت بیش از حد است
از آغاز دهه ۱۹۹۰ ، برداشت مستقیم و غیرمستقیم صندوق توسعه ملی در قالب های مختلف ثبت شده است. بخشی از این برداشت ها برای پرداخت حقوق ، یارانه یا واردات کالاهای اساسی ، بخشی از صندوق ادغام بازار سرمایه ، بخش دیگری برای جبران خسارت های ناشی از بلایای طبیعی انجام شده است.

در طول سالهای تحریم و فشار ارزی ، دولت ها بیشترین صندوق را از این صندوق استفاده کرده اند ، اما مشکل این است که بیشتر این برداشت ها هیچ تاثیری در ظرفیت تولید پایدار نداشته اند ، حتی برخی از پروژه هایی که با تأسیسات صندوق شروع شده اند به دلیل عدم بازپرداخت یا برنامه های نیمه کاره ، دگرگون شده یا از بین رفته اند. به عنوان مثال ، برخی از منابع صندوق توسعه به عنوان کمک به صندوق تثبیت بازار سرمایه اختصاص داده شد ، اما اثربخشی این مداخله هرگز شفاف ارزیابی نشده است.

در حقیقت ، صندوق ای که باید در خدمت تولید باشد ، بدون داشتن ضمیمه متخصص و بدون ضمانت بازده منابع ، ناجی بازارهای مالی شد.

صندوق توسعه ملی قرار بود سهمی از درآمدهای نفتی را برای نسل های آینده حفظ کند ، اما در عمل نه تنها هیچ نسلی از این منابع سود نمی برد ، بلکه حتی نسل فعلی میراث ، بدهی و وراثت را به ارث نمی برد. امروز ، اگر ما با یک بحران انرژی ، کمبود زیرساخت ها و عقب ماندگی سرمایه گذاری روبرو هستیم ، ریشه آن این است که صندوق توسعه می توانست در همان دهه موتور تأمین مالی کشور باشد ، اما ریل ها را ترک می کند. در چنین شرایطی ، این سؤالات بوجود می آیند: چرا گزارش جامع ملی در مورد عملکرد صندوق توسعه ملی نیست؟ چرا مجلس نمایندگان در مورد این برداشت غیر ضروری سکوت می کند ، و از همه مهمتر ، چرا منابع تحت تعقیب عمومی هرگز به وضوح اعلام نشده اند؟

چرخ توسعه
براساس اهداف اولیه ، صندوق ملی توسعه باید با سرمایه گذاری طولانی مدت ، پشتیبانی از پروژه های تولیدی و ارائه بسترهای سرمایه گذاری خارجی به یکی از موتورهای رانندگی در کشور تبدیل شود ، اما در عمل ، مسیر آن وارونه شده است. مشکل اصلی این ناکارآمدی ناشی از تصورات غلط در سطح سیاست کلان است. به جای دیدن صندوق توسعه به عنوان سرمایه ای برای جهش اقتصادی ، دولت ها این مرد را برای تأمین هزینه های عمومی و راهی برای فرار از بن بست بودجه ساخته اند. در حقیقت ، هر زمان که دولت ها با کسری یا بحران مالی روبرو شده اند ، بلافاصله به صندوق رسیده اند و برداشت هایی را انجام داده اند که نه بازپرداخت کرده اند و حتی گزارش روشنی در مورد نحوه اختصاص آنها نیز انجام داده اند.

برای نجات صندوق توسعه ملی ، ابتدا باید از دولت خارج شود. صندوق که قرار است از منافع نسل بعدی محافظت کند نباید با تصمیمات فوری امروز اسیر شود.

منبع: جوان

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: