ایران دست خالی وارد زمستان شد

ایران دست خالی وارد زمستان شد

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان ، با پایان یافتن فصل پاییز لحظه ای تاریخی و در عین حال بسیار نگران کننده فرا رسیده است. پاییز ۱۴۰۴، در بسیاری از مناطق کلیدی کشور، نه فصل سیل و نه فصل تغذیه منابع بود، بلکه فصل کمبود آب عمیق و خشکسالی مداوم بود. این وضعیت ما را در آستانه ورود به فصل زمستان در وضعیت آسیب پذیرتری نسبت به سال های گذشته قرار داده و نشان می دهد که مدیریت منابع آبی کشور نیازمند بازنگری اساسی و عاجل است.

از نظر هیدرولوژیکی، پاییز سکوی پرتابی برای سال آبی است. باران های پاییزی فرصتی بی بدیل برای شارژ مجدد سطح و به ویژه تغذیه سفره های زیرزمینی که پس از تابستان گرم و سنگین به شدت کاهش یافته اند، فراهم می کند. این در حالی است که آمارهای رسمی نشان می دهد که کمبود بارندگی در بسیاری از دشت های مرکزی و شرق کشور به طور متوسط ​​بین ۳۵ تا ۴۵ درصد میانگین بلندمدت بوده است. این کسری مستقیماً به معنای کاهش شدید نفوذ و افزایش استخراج ذخایر فسیلی زیرزمینی است.

وقتی پاییز کم است یعنی با آب انبارهای کم و آب انبارهای خالی وارد زمستان می شویم. این وضعیت در تضاد مستقیم با مصرف روزافزون شهری و کشاورزی است. در مناطقی مانند فلات مرکزی، چاه ها عمیق تر شده اند و هزینه های پمپاژ به سطحی رسیده است که کشاورزی را از نظر اقتصادی غیرممکن می کند، حتی اگر آب در دسترس باشد.

پیامدهای چندوجهی کمبود آب بر ساختار اقتصادی

تاثیر کمبود آب به تامین آب آشامیدنی محدود نمی شود. این یک بحران ساختاری است که ابعاد اقتصادی و اجتماعی گسترده ای دارد.

۱. بخش کشاورزی و امنیت غذایی: کشاورزی که حدود ۹۰ درصد آب کشور را مصرف می کند، اولین قربانی است. کمبود آب در پاییز محصولات دیم را کاملاً از بین می برد و محصولات آبی را مجبور می کند سطح زیر کشت را کاهش دهند یا محصولاتی را انتخاب کنند که نیاز آبی کمتری دارند. این امر مستقیماً بر امنیت غذایی و افزایش واردات محصولات کشاورزی تأثیر می گذارد و در نتیجه خروج ارز و فشار تورمی مضاعف بر سبد خانوارها وارد می شود.

۲. فرونشست زمین و زیرساخت ها: همانطور که گفته شد برداشت بی رویه از منابع زیرزمینی به دلیل کمبود بارندگی های سطحی منجر به متراکم شدن لایه های خاک و فرونشست می شود. این پدیده زیرساخت های حیاتی مانند جاده ها، خطوط لوله آب و گاز و ساختمان ها را تهدید می کند. این هزینه‌های فرونشست اغلب در محاسبات کوتاه‌مدت مدیریت منابع آب نادیده گرفته می‌شوند، اما در بلندمدت هزینه‌های گزافی را برای کشور به همراه خواهند داشت.

۳. انرژی و صنعت: وابستگی نیروگاه های حرارتی به منابع آبی برای سرمایش و همچنین نیاز صنایع به آب در فرآیندهای تولید به این معنی است که هرگونه کاهش منابع آب مستقیماً بر ظرفیت تولید انرژی و فعالیت های صنعتی تأثیر می گذارد. این موضوع پتانسیل رشد اقتصادی کشور را محدود می کند.

عدم یکپارچگی در مدیریت منابع

یکی از دلایل اصلی تداوم بحران عدم مدیریت یکپارچه منابع آب است. وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و شوراهای شهر و استان اغلب در تضاد یا ناهماهنگی با یکدیگر عمل می کنند. هر سازمانی بر اساس اهداف کوتاه مدت خود عمل می کند، در حالی که آب موجودیت واحدی است که در حوزه های آبخیز جریان دارد. تا زمانی که یک سند بالادستی با قابلیت اجرایی قوی همه سهامداران را زیر یک چتر مدیریتی واحد قرار دهد، تصمیمات بخشی ادامه خواهد داشت.

ضرورت اقدام در آستانه زمستان

با ورود به دی ماه، فشار بر منابع آبی بیش از هر زمان دیگری افزایش می یابد. دولت باید از این تجربه پاییزی درس بگیرد و نه تنها منتظر بارندگی های زمستانی باشد، بلکه برنامه های اضطراری را برای کنترل مصرف در زمستان فعال کند. این شامل اعمال محدودیت‌های سخت‌تر برای چاه‌های کشاورزی بدون مجوز، اجرای دقیق‌تر طرح‌های کاهش پسماند در شبکه توزیع شهری و از همه مهم‌تر راه‌اندازی کمپین ملی فرهنگی-اقتصادی برای اصلاح الگوی مصرف است.

پاییز خشک سال ۱۴۰۴ بار دیگر به ما یادآوری کرد که تغییرات آب و هوایی دیگر یک تهدید آینده نگرانه نیست، بلکه یک واقعیت مداوم است. اگر در زمستان و بهار پیش رو اقدامات قاطعی انجام نشود، تابستان آینده نه تنها با گرما، بلکه با تشنگی گسترده و چالش های جدی در تامین زندگی روزمره مواجه خواهیم بود. حفظ آب مستلزم یک انقلاب مدیریتی و تعهد عمومی است که با پذیرش این واقعیت آغاز می شود: ما دیگر در سرزمین پر آب زندگی نمی کنیم.

انتهای پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *