بازار کار بیش از حد گرم، روند منفی در احساسات مصرف کننده، سرمایه گذاری هوش مصنوعی و تورم هشدارهایی را برای اقتصاد ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ ایجاد کرده است. این علائم برای اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۶ تعیین کننده خواهد بود.
به گزارش اکوایران، اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۲۵ با وجود سیگنالهای هشدار دهنده مداوم از بازار کار، اعتماد مصرفکننده، پویایی تورم و شاخصهای مالی، در برابر انتظارات گسترده درباره رکود مقاومت کرد. رشد اقتصادی در سطح مطلوب باقی ماند و از سطح ۳ درصد فراتر رفت. با این حال، این عملکرد تنشهای ساختاری عمیق را پوشانده است.
به گفته بلومبرگ، بازار کار در ایالات متحده افت کرده، تجارب مصرف کننده متفاوت، موانع ژئوپلیتیکی و تجاری رو به رشد، همراه با اتکای قابل توجه به سرمایه گذاری هوش مصنوعی شرایطی را ایجاد کرده است که در آن اقتصاد ایالات متحده به عنوان انعطاف پذیر و بی ثبات توصیف شده است. تا سال ۲۰۲۶، خطرات رکود همچنان بالاست و کارشناسان برجسته احتمال ۳۰ تا ۴۵ درصد را پیشبینی میکنند که بسیار بالاتر از سطوح معمول رشد سالم است.
عملکرد کلان اقتصادی: رشد بدون آسایش
اقتصاد ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ با وجود ترس های زیادی از رکود، از کوچک شدن خودداری کرد. رشد اقتصادی فراتر از انتظارات بود و تا حد زیادی توسط سرمایه گذاری در بخش های مرتبط با هوش مصنوعی و بازارهای مالی قوی حمایت شد. این نتیجه شاخص های رکود سنتی را باطل کرد. وارونگی منحنی بازده در سال ۲۰۲۲ و سیگنالهای بازار کار مانند قانون سهام در سال ۲۰۲۴ از نظر تاریخی مقدم بر رکود است، اما هیچ رکودی محقق نشد.
لحظه مهمی در آوریل ۲۰۲۵ رخ داد، زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در «روز استقلال» از پیشنهادات تعرفههای گسترده ایالات متحده رونمایی کرد که به شدت ترس از یک شوک اقتصادی را افزایش داد. با پیشبینی اقتصاددانان از تورم بالاتر، اختلال در زنجیره تامین و تضعیف تقاضای جهانی، احتمال رکود افزایش یافت. با این حال، بسیاری از این تعرفه ها با تأخیر، اصلاح یا به طور متناقض اعمال شدند و تأثیر اقتصادی فوری آنها را محدود کردند. افزایش مورد انتظار تورم محقق نشد و رشد تا پایان سال دست نخورده باقی ماند.
خطرات رکود
با ادامه رشد، شکنندگی اقتصادی افزایش یافت. احتمال رکود اقتصادی در ۱۲ ماه آینده تقریباً ۴۲ درصد است که بسیار بالاتر از سطح ۱۵ درصدی مرتبط با توسعه پایدار است. این ریسک بالا نشان دهنده تعادل محدود حفظ رشد است.
اقتصاد آمریکا تحت فشار دو نیروی متضاد قرار دارد. از یک سو، موانع ساختاری مرتبط با جهانی شدن، از جمله تعرفه ها، محدودیت های مهاجرتی و کاهش تجارت فرامرزی وجود دارد. از سوی دیگر، یک جریان زیرین قوی سرمایه گذاری هوش مصنوعی وجود دارد که انتظارات بهره وری، هزینه های سرمایه ای و ارزش گذاری سهام را افزایش داده است. در حال حاضر این نیروها یکدیگر را خنثی می کنند. با این حال، حتی تغییرات جزئی در این تعادل می تواند باعث رکود شود.
ضعیف شدن جزئی
در حال حاضر چندین بخش در شرایط رکودی قرار دارند. بخش های تولیدی، حمل و نقل و توزیع که به شدت به تجارت حساس هستند، با کاهش شغل، رکود تولید و کاهش شاخص های مدیران خرید مواجه شده اند. کاهش جریان های تجاری به شدت بر فعالیت های حمل و نقل جاده ای، ریلی و بندری تأثیر گذاشته است.
ساخت و ساز مسکن نیز به دلیل توسعه مراکز داده مرتبط با هوش مصنوعی به شدت تضعیف شده است. نرخ بهره بالا، محدودیت های مقرون به صرفه و رفتار محتاطانه مصرف کننده، سرمایه گذاری های مسکونی را متوقف کرده است. این انقباضات بخشی هنوز به رکود گستردهتری منجر نشده است، عمدتاً به این دلیل که شرکتها از اخراج گسترده پرهیز کردهاند.
بازار کار: رکود عمیق
بازار کار یکی از نگران کننده ترین آسیب پذیری های اقتصاد ایالات متحده است. در حالی که نرخ عمومی بیکاری هنوز نسبتاً پایین است، نرخ استخدام و ترک به طور قابل توجهی کاهش یافته است. کارگران به طور فزاینده ای تمایلی به ترک شغل خود ندارند، در حالی که کارفرمایان برای افزایش دستمزد مردد هستند. این «انجماد عمیق» به جای اعتماد، ناامنی را نشان می دهد.
چنین رکودی اثرات مهمی دارد. کارگرانی که احساس میکنند در دام افتادهاند، کمتر برای دستمزدهای بالاتر مذاکره میکنند، به دنبال ارتقای شغلی هستند یا شغل خود را تغییر میدهند و رشد درآمد را کاهش میدهند. در عین حال، خانوارها همچنان با هزینه های بالای کالاهای ضروری روبرو هستند و فشار مداوم بر استانداردهای زندگی حتی در غیاب افزایش تورم وارد می کند.
وضعیت تورم
تورم در سال ۲۰۲۵ بالاتر از هدف فدرال رزرو اما بسیار پایین تر از انتظارات بدترین سناریو باقی ماند. به جای افزایش پس از اعلام تعرفه ها، تورم قیمت مصرف کننده کمی بالاتر از ۳ درصد بود. تحقیقات دلایل متعددی را برای این تعدیل نشان می دهد. شرکت ها اغلب در انتقال هزینه های تعرفه به مصرف کنندگان به خصوص در بازارهای رقابتی تاخیر می اندازند. علاوه بر این، عدم قطعیت سیاست باعث شد بسیاری از شرکت ها قبل از تغییر قیمت ها منتظر بمانند.
با این حال، تورم همچنان بر خانوارها سنگینی می کند، به طوری که قیمت مواد غذایی بیش از ۳۰ درصد بالاتر از سطح قبل از همه گیری است، هزینه برق نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته است و اجاره بها همچنان بالا است. این افزایش ها علیرغم بهبود شاخص های تورم، نارضایتی گسترده ای را برانگیخته است.
رفتار مصرف کننده
شاید ویژگی بارز اقتصاد ۲۰۲۵ دوگانگی شدید آن باشد. خانوارهای پردرآمد، به ویژه آنهایی که در معرض چشمگیر بازارهای سهام هستند، سهم نامتناسبی از مصرف را به خود اختصاص می دهند، به طوری که ۱۰ درصد بالای آن تقریباً نیمی از کل هزینه ها را تشکیل می دهد و از افزایش قیمت دارایی های ناشی از هوش مصنوعی و سودهای بازار سهام سود می برند.
در مقابل، خانوارهای با درآمد متوسط و کم با رکود دستمزدها، ناامنی شغلی و هزینه های بالای زندگی مواجه هستند. نظرسنجی های احساسات مصرف کننده نشان دهنده بدبینی عمیق است، حتی با وجود اینکه مخارج کلی همچنان قوی است. این قطع ارتباط بی ثباتی اقتصادی را برجسته می کند که برای حفظ رشد به بخش کوچکی از مصرف کنندگان متکی است.
بازارهای مالی و رونق هوش مصنوعی
بازارهای سهام در سال ۲۰۲۵ به بالاترین حد خود رسیدند که عمدتا توسط گروه کوچکی از شرکت های مرتبط با هوش مصنوعی هدایت می شد. به استثنای این شرکت ها، عملکرد بازار گسترده تر تا حد زیادی ثابت بود. سرمایه گذاری در زیرساخت های هوش مصنوعی، از جمله تولید نیمه هادی ها و مراکز داده، از ایجاد شغل و هزینه های سرمایه ای حمایت کرده است.
با این حال، این تمرکز با خطراتی همراه است. ارزش سهام مرتبط با هوش مصنوعی افزایش یافته است و نگرانیهایی را در مورد رفتار سفتهبازی افزایش داده است. یک اصلاح شدید بازار می تواند اثرات مثبت ثروت را معکوس کند و مخارج مصرف کننده را تضعیف کند و به طور بالقوه اقتصاد را به سمت رکود سوق دهد. برعکس، اگر پذیرش هوش مصنوعی خیلی سریع تسریع شود و کارگران سریعتر از ایجاد مشاغل جدید جابجا شوند، اختلالات بازار کار می تواند تشدید شود.
سیاست مالی و ریسک های بلندمدت
محرک های مالی کوتاه مدت همچنان یک عامل مثبت در سال ۲۰۲۶ باقی می ماند. انتظار می رود کاهش مالیات از رشد کوتاه مدت با تامین مالی کسری و تسریع کمک هزینه استهلاک برای مشاغل حمایت کند. با این حال، این اقدامات آسیب پذیری های مالی بلندمدت را تشدید می کند.
شاخصهای مالی کلیدی مانند نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی و پرداختهای بهره همگی به طور همزمان رو به وخامت هستند. این همسویی بی سابقه نشان دهنده افزایش خطرات است. بدون تغییر سیاست، افزایش بدهی در نهایت میتواند نرخ بهره را بالاتر ببرد، رشد را محدود کند و یک بحران مالی ایجاد کند. اگرچه ممکن است چنین رویدادی در سال ۲۰۲۶ رخ ندهد، اما نشان دهنده یک حسابرسی اجتناب ناپذیر است.
چشم انداز ۲۰۲۶
اقتصاد ایالات متحده وارد سال ۲۰۲۶ می شود که با شتاب، اما حاشیه خطای کمی دارد. رشد به سرمایه گذاری مستمر در هوش مصنوعی، بازارهای مالی پایدار و عدم شوک های سیاسی عمده بستگی دارد. ریسکهای رکود همچنان بالا هستند و ضعفهای ساختاری، بهویژه در بازار کار، ثبات مالی و توزیع درآمد باقی میمانند.
انعطافپذیری طولانیمدت نیازمند اصلاحات سیاستی است، بهویژه در زمینه مهاجرت، که میتواند کمبود نیروی کار را کاهش دهد و بهرهوری را افزایش دهد و از رشد در سطوح مهارت حمایت کند. بدون چنین تعدیلی، اقتصاد ممکن است به رشد خود ادامه دهد، اما به شکلی شکننده تر و نابرابرتر.





