منتشر شده در ۲۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۱
کانال های تلگرامی به ابزاری برای ایجاد تقاضای کاذب، هدایت بازار به سمت سفته بازی و تشدید فاصله قیمت کارخانه و بازار تبدیل شده اند.
التهاب قیمت در سایه بازی های مجازی
بازار خودرو در ماههای اخیر با نوسانهای شدید قیمتی روبهرو شده است؛ نوسانهایی که نه از تغییرات بنیادین در عرضه و تقاضای واقعی، بلکه از رفتارهای هدفمند در فضای مجازی نشأت میگیرد. نقش کانال های تلگرامی در افزایش قیمت خودرو در این میان برجسته و تعیینکننده است. این کانالها با ایجاد فضاهای خبری غیررسمی و انتشار قیمتهای ساختگی یا اغراقآمیز، به شکل مستقیم بر ذهنیت خریداران و فروشندگان تأثیر میگذارند. در نتیجه این فضای روانی، بازار به شکل تصنعی داغ میشود و تقاضای واقعی جای خود را به تقاضای کاذب میدهد.
شکلگیری تقاضای کاذب در بازار خودرو
یکی از اصلیترین پیامدهای نقش کانال های تلگرامی در افزایش قیمت خودرو، شکلگیری گسترده تقاضای کاذب است. این تقاضا نه ناشی از نیاز مصرفی، بلکه محصول جو روانی ایجاد شده در شبکههای مجازی است. ادمینهای این کانالها با انتشار پیدرپی قیمتهای صعودی و طرح ادعاهای غیرمستند درباره کمبود عرضه، ذهن مردم را به سمت خرید فوری سوق میدهند. این رفتار باعث میشود خودرو به کالایی تبدیل شود که هر روز گرانتر میشود و اگر امروز نخری، فردا باید بهای بیشتری بپردازی. همین تصور ذهنی، چرخهای معیوب را در بازار شکل میدهد که در آن خریداران واقعی هم ناخواسته وارد بازی سفتهبازان میشوند.
خروج خودرو از کالای مصرفی و تبدیل به کالای سرمایهای
در چنین شرایطی خودرو دیگر تنها یک وسیله حمل و نقل نیست. کانال های تلگرامی باعث شده اند این کالا از جایگاه مصرفی خود فاصله بگیرد و به کالای سرمایهای بدل شود. بسیاری از خریداران خودرو را نه برای استفاده، بلکه به عنوان ابزاری برای حفظ ارزش پول و کسب سود خریداری میکنند. این تغییر کارکرد، تقاضای واقعی را از بازار حذف میکند و مسیر را برای رفتارهای سفتهبازانه باز میگذارد. زمانی که مردم خودرو را همانند طلا یا ارز میبینند، نه تنها حجم معاملات بالا میرود، بلکه شدت نوسانهای قیمتی نیز افزایش مییابد و پیشبینیپذیری بازار از بین میرود.
هدایت بازار به سمت سفته بازی و دلالی
یکی از مهمترین اثرات نقش کانال های تلگرامی در افزایش قیمت خودرو، سوق دادن بازار به سمت فعالیتهای غیرمولد است. این کانالها به شکل هدفمند قیمتها را بالا نگه میدارند تا زمینه برای معاملات مکرر و سود کوتاهمدت فراهم شود. نتیجه چنین فرآیندی افزایش نفوذ دلالان و واسطهها در بازار است. در این حالت نه تولیدکننده سود واقعی میبرد و نه مصرفکننده توان خرید دارد. بخش عمده سود نصیب گروهی محدود از واسطهها میشود که با استفاده از فضای روانی ایجاد شده، قیمتها را کنترل میکنند و از شکاف میان عرضه و تقاضا بهره میبرند.
فاصله قیمت کارخانه و بازار؛ بازی سوداگران
ایجاد عمدی فاصله میان قیمت کارخانه و بازار از دیگر تبعات مستقیم نقش کانال های تلگرامی در افزایش قیمت خودرو است. این فاصله زمانی شکل میگیرد که بازار از مسیر طبیعی خود منحرف میشود و جریان اطلاعات شفاف جای خود را به شایعه و سیگنالهای جعلی میدهد. کانالهای تلگرامی با داغ کردن فضای روانی خرید، تقاضا را به شکل مصنوعی افزایش میدهند و زمینه را برای بالا رفتن قیمت بازار فراهم میکنند. این فاصله قیمتی، سود هنگفتی را برای واسطهها ایجاد میکند و همزمان فشار مضاعفی بر دوش مصرفکننده نهایی میگذارد.
سودسازی از نوسان؛ چرخهای که میچرخد
در این ساختار معیوب، نقش کانال های تلگرامی در افزایش قیمت خودرو تنها در حد یک عامل جانبی نیست؛ بلکه به محور اصلی چرخش سفتهبازی بدل شده است. واسطهها با خرید خودرو در قیمت کارخانه و فروش آن در بازار آزاد، سود قابل توجهی به دست میآورند. این سود باعث تداوم فعالیت آنها و تکرار همین چرخه میشود. از سوی دیگر مصرفکنندگان با ترس از افزایش بیشتر قیمتها، وارد بازی خرید زودتر از موعد میشوند و ناخواسته این چرخه معیوب را تقویت میکنند.
نبود نظارت مؤثر بر جریان اطلاعات
یکی از دلایل اصلی قدرت گرفتن کانالهای تلگرامی در تعیین قیمت خودرو، نبود نظارت کارآمد بر جریان اطلاعات بازار است. این کانالها عملاً به مرجع قیمتگذاری تبدیل شدهاند، بیآنکه مسئولیتی در قبال صحت دادهها داشته باشند. در حالی که تولیدکنندگان و نهادهای رسمی اطلاعرسانی محدود و با تأخیر عمل میکنند، فضای مجازی با سرعت بالا روایت خود را از قیمتها میسازد و بازار را تحت تأثیر قرار میدهد.
ضرورت شفافیت و کنترل فضای قیمتی
تا زمانی که منبع اصلی دریافت اطلاعات مردم همین کانالهای غیررسمی باشد، روند صعودی و سفتهبازانه بازار ادامه خواهد داشت. انتشار مستمر قیمتهای واقعی، ایجاد بسترهای رسمی برای معاملات، و کنترل فضای اطلاعاتی میتواند گامهای مؤثری برای بازگرداندن خودرو به جایگاه اصلی خود به عنوان یک کالای مصرفی باشد.
جمع بندی
در نهایت، کانال های تلگرامی نه تنها باعث تحریف واقعیتهای بازار شده، بلکه ساختار تقاضا را نیز دگرگون کرده است. این روند باعث شکلگیری تقاضای کاذب، تشدید فعالیتهای دلالی، افزایش فاصله قیمت کارخانه و بازار، و خروج خودرو از کالای مصرفی به کالای سرمایهای شده است. مقابله با این پدیده تنها زمانی ممکن خواهد بود که جریان اطلاعات شفاف و رسمی جایگزین فضاهای غیررسمی و سوداگرانه شود.