دریک کولستاد در مصاحبه تازه خودش جزئیات بیشتری از انیمیشن سریالی Splinter Cell: Deathwatch را آشکار کرده است.
نتفلیکس با ساخت انیمیشن سریالی Splinter Cell: Deathwatch گام بعدی خود را در اقتباس از بازیهای ویدئویی برداشته است. پس از موفقیت اولیه با انیمیشن سریالی Castlevania، این پلتفرم بهتدریج فهرست آثار اقتباسیاش را گسترش داده و مجموعههایی چون انیمیشن سریالی Nocturne، انیمیشن سریالی Carmen Sandiego، انیمیشن سریالی Cyberpunk: Edgerunners و انیمیشن سریالی برنده جایزه امی Arcane را تولید کرده است.
انیمیشن سریالی Splinter Cell: Deathwatch به دست دریک کولستاد، خالق مجموعه John Wick، ساخته شده و چند سال پس از بازی Splinter Cell: Blacklist محصول سال ۲۰۱۳ روایت میشود. در این داستان، سم فیشر دیگر برای سازمان Fourth Echelon کار نمیکند و زندگی آرامی را در مزرعهای در لهستان میگذراند. اما زمانی که مأمور جوانی به نام زینیا مککنا در مأموریتی شکست میخورد و توسط مزدورانی بیرحم تحت تعقیب قرار میگیرد، سم به درخواست یکی از دوستان قدیمیاش مجبور میشود دوباره وارد دنیایی شود که از آن فاصله گرفته بود.
در این اقتباس، لیو شرایبر نقش سم فیشر را ایفا میکند و جایگزین صداپیشه اصلی بازی، مایکل آیرونساید، شده است. جنت وارنی نیز در نقش آنا گریمسداتیر حضور دارد و جایگزین کلودیا بسو شده است. در کنار آنها، کیربی از سریال The Sandman در نقش زینیا و همچنین جوئل اوولت و کاری والگرن ایفای نقش میکنند. با وجود داستانی تازه، سریال عناصری کلیدی از بازیها را حفظ کرده است، از جمله بازآفرینی یکی از وقایع مهم بازی Splinter Cell: Chaos Theory.
در گفتوگویی با وبسایت ScreenRant، دریک کولستاد درباره وفاداری به دنیای ساخته شده توسط تام کلنسی و همچنین ایجاد نسلی تازه از شخصیتها در این فرنچایز صحبت کرد و از برنامههای آیندهاش برای جهان John Wick نیز گفت.
ادای دین کولستاد به تام کلنسی
دریک کولستاد گفت:
در دهه ۸۰ میلادی، من مدیون تام کلنسی هستم. وقتی اعضای خانوادهام کتابهای او را میخواندند، من هم با آثار نویسندگانی مثل الیستر مکلین و دشیل همت آشنا میشدم. وقتی بازی Splinter Cell را تجربه کردم، فهمیدم این دنیای تام کلنسی دقیقاً همان چیزی است که دوست دارم. در دنیای سم فیشر، اگر وارد اتاقی شوی و شروع به تیراندازی کنی، میمیری یا شکست میخوری. تنها بازی دیگری که پیش از آن تجربهای مشابه داشت، Thief روی رایانه بود. Splinter Cell یک تغییر تازه و جذاب بود، و حالا خلق این جهان بهصورت خلاقانه برای من حکم تحقق یک رویا را داشت.
معرفی شخصیتهای جدید و آغاز عصری تازه
دریک کولستاد درباره شخصیتهای تازهای چون مککنا و تاندر گفت:
ما با این دو کاراکتر میخواستیم جان تازهای به دنیای سم بدهیم. تاندر شخصیتی معصوم ولی باتجربه است، و مککنا در واقع بازتابی از گذشته سم محسوب میشود. او همان کسی است که سم سالها پیش بود، پرجنبوجوش و بیپروا. در بازیها، بازیکنها معمولاً یا مثل مککنا رفتار میکنند و همهچیز را منفجر میکنند، یا مثل سم فقط مأموریت را انجام میدهند بدون کشتن غیرضروری.
او افزود:
این دو شخصیت همزمان وفادار به حس و حال بازی هستند و در عین حال ویژگیهای منحصربهفرد خودشان را دارند. همانطور که در دنیای جیمز باند شخصیتهایی مثل M، فلیکس لایتر و Q هر کدام پتانسیل داشتن داستان مستقل خود را دارند، ما هم با مککنا و تاندر چنین دیدگاهی داشتیم.
موسیقی و فضای احساسی سریال
در بخش دیگری از مصاحبه، کولستاد درباره موسیقی سریال و ترانه «SOS» از تیموتی فلیت و وین موری گفت:
نوشتن سکانسهای اکشن مثل انتخاب موسیقی است. در فیلمنامه پیشنهادهایی داشتیم، اما در نهایت تیم موسیقی فوقالعاده عمل کرد. من هیچ اعتباری برای انتخاب موسیقی نمیگیرم، چون تمام تحسینها باید برای همان تیم باشد.
نگاهی به آینده John Wick
در پایان، کولستاد درباره احتمال تغییر مسیر در فیلم John Wick: Chapter 5 توضیح داد:
فیلمهای بزرگ همیشه با خیر و شر شروع میشوند، اما در ادامه نشان میدهند که مرز میان آنها چقدر باریک است. ممکن است کسی که از ابتدا دشمن بود، در نهایت در کنار قهرمان قرار گیرد. من امیدوارم فصل جدید جان ویک هم چنین پیچشی داشته باشد؛ جایی که چهرهای آشنا که قرار بود از او متنفر باشی، ناگهان در طرف قهرمان قرار گیرد. به نظرم همین چیزهاست که داستان را زنده نگه میدارد.