این کارشناس محیط زیست هشدار داد: سیاست خودکفایی گندم کشور را به سمت بیابان زدایی و نابودی منابع آب و خاک سوق داده است.
به گزارش اکو ایران به نقل از اقتصاد نیوز; اسماعیل کهرام کارشناس ارشد محیط زیست معتقد است کشور ما در شرایط بحرانی کم آبی و فرسایش شدید خاک قرار دارد اما سیاست بلندمدت خودکفایی در تولید گندم همچنان در حال پیگیری است که آسیب های زیادی به اکوسیستم اقلیمی ایران وارد کرده است.
از دهه ۱۳۶۰ و دوران جنگ تحمیلی، خودکفایی گندم به یکی از اهداف حیاتی کشور تبدیل شد. به دلیل بحران جنگ و محدودیت واردات، دولت برنامه های گسترده ای را برای افزایش تولید گندم در سراسر کشور اجرا کرد. استفاده بی رویه از منابع خاک و آب در این مدت باعث فرسایش خاک و کاهش مواد غذایی خاک شده است.
در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰ برنامههای خودکفایی ادامه یافت، بهویژه در دولتهای مختلف تلاشهایی برای کاهش واردات گندم انجام شد و نظام یارانهای و توزیع کودهای شیمیایی و دامی برای کشاورزان اجرا شد تا شاهد افزایش تولید گندم باشیم. این اقدامات برای چندین سال وابستگی به واردات را کاهش داد اما این اقدام هزینه های زیست محیطی قابل توجهی را برای کشور به همراه داشت.
اما اسماعیل کهرام کارشناس ارشد محیط زیست در گفتگو با اختازنانیوز هشدار می دهد که فشار شدید بر منابع آب و خاک و تغییرات اقلیمی، ادامه سیاست خودکفایی را در شرایط کنونی با چالش های جدی مواجه کرده است. وی با توجه به این مشکلات پیشنهاد می کند که به جای تمرکز بر خودکفایی، واردات هدفمند و مدیریت پایدار منابع کشاورزی در اولویت قرار گیرد.
وی یکی از پیامدهای این فشار بر منابع آبی را کاهش منابع زیرزمینی و فرسایش خاک می داند. در بسیاری از مناطق به دلیل کشت بی رویه گندم و استفاده نادرست از منابع آبی، خاک ها به شدت فرسایش یافته و حتی به بیابان تبدیل شده است. همانطور که اشاره کردید زمین های غنی و حاصلخیز به تدریج به زمین های بایر تبدیل شده است.
*آقای کهرام، طرح خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی به ویژه گندم از جمله طرح هایی است که سال هاست در دستور کار قرار گرفته است. با توجه به بحران جدی آب در کشور و محدودیت منابع آبی، این سوال مطرح می شود که آیا ادامه سیاست خودکفایی در محصولاتی مانند گندم که نیاز به آب بالایی دارند و در رده محصولات پر آب قرار می گیرند، تصمیم درستی است؟
این طرح سال هاست که در کشور اجرا می شود و در دستور کار اکثر دولت ها قرار گرفته است. هدف اصلی آن دستیابی به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی به ویژه گندم بوده است تا کشور وابستگی خود را به واردات کاهش دهد و امنیت غذایی را تضمین کند. اما هدف اصلی دولت ها برای خودکفایی این است که مثلاً از آمریکا یا استرالیا گندم وارد نکنیم، بلکه گندم را به هر نحوی کاشتند، یعنی باعث فرسایش شدید خاک شدند.
نتیجه این شد که از نظر فرسایش و از دست دادن خاک رکورد جهانی را ثبت کردیم. در آن زمان فقط یک سال توانستیم از نظر گندم به خودکفایی برسیم.
تخریب محیط زیست برای رسیدن به خودکفایی
*با توجه به تجربیات گذشته چرا با وجود چالش ها و تبعات زیست محیطی ناشی از سیاست های خودکفایی شاهد تداوم تصمیم به خودکفایی در تولید گندم در دولت های مختلف بوده ایم؟
ما این تجربه را داشتیم و این روند در دولت های مختلف تکرار شد. به عنوان مثال در منطقه ارسباران ابتدا جنگل ها را قطع کردند و سپس به زراعت زمین پرداختند به طوری که خاک کاملاً از مواد غذایی تهی شد. برای حل این مشکل چه کردند؟ کود به خاک اضافه شد.
در ایران، کشاورزان گاهی با طنز از این کودها به عنوان «رشوه» یاد می کنند، مانند رشوه هایی که به افسران پلیس داده می شود تا جریمه نشوند. این کودها ممکن است برای یک، دو یا سه سال کمی به حاصلخیزی زمین کمک کند، اما به مرور زمان دوباره خاک کم می شود و حاصلخیزی طبیعی آن از بین می رود که هم اکنون شاهد آن هستیم.
همه این کودها اعم از حیوانی، شیمیایی و یا انواع دیگر به زمین داده می شوند و سپس به محصولات کشاورزی مانند ذرت، گندم، عدس تبدیل می شوند. مثلا جنگل های هیرکانی قطع می شود و خاک آنها همانطور که گفتم بعد از دو سه سال کشت نمی تواند محصول تولید کند و این خاک به زور مواد غذایی را جذب می کند و کم کم تبدیل به زمین بایر می شود. در این روند وسعت بیابان ها افزایش می یابد.
با واردات گندم از آمریکا می توان بر این بحران غلبه کرد
*آقای کهرام راه حل غلبه بر این چالش چیست؟
به خدا مردمی که به دولت مشاوره می دهند در واقع خیانتکار هستند. ما می توانیم از آمریکا گندم وارد کنیم و بر این مشکل غلبه کنیم. آمریکا کمربند وسیعی از مزارع گندم دارد. از شرق تا غرب، گندم زارهای وسیعی که هواپیماها می توانند ساعت ها بر فراز آنها پرواز کنند. دنیا از گندم این کشور استفاده می کند که کیفیت عالی، نشاسته خوب و دانه های سالم دارد. نان تهیه شده از این گندم ها خوشمزه است. اما به جای واردات تصمیم می گیریم خودکفایی کنیم و وانمود کنیم که از آمریکا گندم نمی خریم. در حالی که ما جنگل های خود را به این شکل از بین می بریم، چه فایده ای دارد؟ فقط برای اینکه بالاخره چیزی برای نشان دادن داشته باشیم.
باید در نظر داشت که زمین های شیبدار مستعد آبگرفتگی هستند. یعنی با هر بارندگی تمام مواد غذایی موجود در خاک سطحی که معمولاً عمق آن بیش از ۳۰ سانتی متر نیست، شسته و از بین می رود و پس از مدتی این خاک دیگر قادر به رشد گیاهان نخواهد بود و به دلیل کمبود عناصر غذایی و کاهش کیفیت خاک، زمین توانایی تولید جنگل یا پوشش گیاهی جدید را از دست می دهد. سرانجام این سرزمین ها به بیابان تبدیل می شوند. بیابانی که روز به روز گسترش می یابد. این فرآیند در واقع نوعی تبدیل زمین های حاصلخیز به بیابان های خشک و بایر است.
واردات هوشمند یک گزینه منطقی و اقتصادی است
*با توجه به مواردی که شما مطرح کردید، آیا شما نیز مانند بسیاری از کارشناسان معتقدید که در شرایط فعلی به جای رفتن به سمت خودکفایی، بهتر است به سمت واردات برویم؟
اولاً به جای اصرار بر تولید داخلی در شرایط بحرانی آب، می توان به سراغ واردات گندم رفت. در این صورت می توان با مذاکره و چانه زنی بهترین گندم را با کیفیت بالا و قیمت مناسب از کشورهای تولید کننده دریافت کرد. این رویکرد نه تنها باعث کاهش فشار بر منابع طبیعی کشور می شود، بلکه به ارتقای کیفیت گندم مصرفی داخلی و کاهش هزینه های تولید نیز کمک می کند. در واقع واردات هوشمند و هدفمند در شرایط فعلی می تواند گزینه ای منطقی و اقتصادی باشد.





