آیا جهنم دار الشفی گناهکار است؟

آیا جهنم دارالشفای گناهکاران است؟

گروه فرهنگی آژانس خبری Tasnim ، سعید شیری: در قرآن ، کلمه “فیض” به معنای بقای طولانی مدت یا جاودانه است ، اما به تنهایی لزوماً به معنای ابدیت نیست. گفته می شود Khalde همچنین طولانی یا مکث است ، و به گفته راغاب اسفاهانی ، گفته می شود که سنگ های موجود در دیگ بخار همیشه به دلیل طولانی بودن طولانی و طولانی بودن نیستند. صاحب قموس گفت که خالد و خللاد به معنای بقا و بقا هستند ، و همچنین در مورد جوان ماندن و سنگ های دیگ بخار ذکر شده است. گاهی اوقات این اصطلاح با “عبدا” همراه است ، این به معنای دوام نامتناهی و شاید شدت تأکید است.

در مورد مردم بهشت ​​، آنها قول “خالقین فییا البادا” را داده اند که نشانه ابدیت است ، و این وعده توسط فیض و فیض الهی تضمین می شود ، بنابراین برای خدا وعده آن غیرممکن است. در مورد مردم جهنم ، در آیاتی مانند NISA/169 و Jinn/23 ، همان تفسیر “خالدین فیهابدا” ، که بیان یک مجازات بی پایان برای گروههایی است که کفر و انکار آنها آگاهانه انکار می کردند. در عین حال ، در آیات دیگر ، فقط “خالدین فایه” ناخودآگاه بوده است ، که می تواند دلالت کند اما نه لزوما نامتناهی ، اما همان تأکید نزدیک به واقعیت است.

آنچه در روایت های رهایی از جهنم بیان شده است ، هیچ ارتباطی با ابدیت یا عدم توجه در جهنم ندارد ، اما این حکومت عفو خدا است که مجازات خدا را برطرف می کند. عمر ابن ابان می گوید من از عبد صالح امام کازیم (ص) در مورد آتش شنیده ام: “آنها با گناهان خود وارد آتش می شوند و عفو خدا را می گذارندیعنی آنها از طریق گناهان خود وارد گناهان خود می شوند و از عفو خدا خارج می شوند.

با توجه به این تفاوت ، مفسران بین مطلق و ابدیت متفاوت هستند. فیض مردم بهشت ​​، به لطف فیض خدا ، دائمی و بدون وقفه است. اما در مورد جهنم ، برخی از گناهان پس از مدتی به رحمت الهی نجات یافته اند. این عزیمت ممکن است برای کسانی باشد که گرچه توسط یک گناه بزرگ مرتکب شده اند ، دائماً در وضعیت کفر نبوده اند. بنابراین ، “خالد” در بهشت ​​یک جاودانگی واقعی است و همه بازماندگان ماندگار هستند.بشر

شماره دوم این در مورد ماهیت آتش سوزی است که برخی از فیلسوفان برای پاکسازی خطاها و گناهان بهبود یافته اند. به این ترتیب ، گناهکاران ، پس از یک دوره عذاب ، از خطاهای خالص ناشی می شوند و وارد بهشت ​​می شوند. بنابراین ، در این تفکر ، جهنم به عنوان دارالشفا در نظر گرفته می شود.

اما سه نکته در این مورد مراقب هستند:
اولی جهنم دارای طبیعت است و همه عذاب مجازات است. مگر اینکه شیء ماهیت آن باشد ، اما عملکرد آن خلاف ماهیت آن است. به نظر می رسد که آب با ماهیت رطوبت و خونسردی طبیعی ، در عمل ، سوزانده و تشنگی.

اگر بگوییم که جهنم با معجزه و مداخله اراده الهی از بیرون به رحمت تبدیل می شود ، نه از ذات خود ، پاسخ این است که این دخالت الهی جنبه عمومی ندارد. یعنی بهشت ​​را نمی توان با آن تعریف کرد و جهنم را نمی توان از سر به پا تبدیل کرد. اگر جهنم به یک حکم دائمی تبدیل شود ، معنای عقاب و مفهوم عدالت الهی تحریف خواهد شد.

اما آیا جهنم به طور موقت رحمت نمی کند؟ رحمت خدا و تمام آتش و پر بودن خدا به چه آدرس است؟ در داستان ابراهیم پیامبر ، خدا معجزه کرد ، اما این یک استثنا بود ، نه رویه معمول خدا. همه می دانند که معجزه رویه های طبیعی خدا نیست. در این میان ، ما هیچ مدرکی در آیات و سنت های جهنمی ، موقت و دارلاشفا برای مؤمنان و گروهی از افراد نداریم. در اینجا مرز بین عقل و مکاشفه و مرزهای تفسیر است. مرز تسلیم شدن به فرمان خدا است.

دوم هیچ بحثی در مورد جهنم و رحمت وجود ندارد ، اما کسانی که از جهنم نجات می یابند حداقل تحت تأثیر چهار قانون هستند:
۱بشر قانون پاداش و عقاب: طبق این قاعده ، افرادی که مشمول عقاب هستند آتش می گیرند. با این حال ، این بدان معنا نیست که این دارالشافا یا رحمت است ، بلکه جهنم عقاب ها و بهشت ​​است.
۲. قاعده شفاعت: این یک قاعده فراگیر است و کسانی که شفاعت می کنند ، مردم را از آتش سوزی نجات می دهند ، مانند احادیث در مورد برخی از چهره های تاریخی که مانند ذغال سنگ در آتش سوزی می کنند ، اما امام حسین از آتش سوزی خارج است. (طاهیب ال -هاکام ، جلد ۱ ، ص.

۳. قانون عفو ​​و رحمت: در بعضی از متروکه ها ، او از جهنم عفو و رحمت خدا جاری می شود و کل شفاعت تحت رحمت خدا است ، نه اینکه بگوییم جهنم رحمت است. چرا آنها نمی خواستند بگویند که خدا از رحمت خود خلاص می شود ، و همانطور که امام گفت ، آنها از جهنم رحمت خود منحرف شده اند. “آنها با عفو خدا بیرون می آیند. “

سوم ، درست است که بهشت ​​و جهنم روزهای اقدامات بشر هستند ، اما محیطی عینی است و طبق گفته های احادیث ، هیزم خود آن را فراهم می کند. مانند بهشت ​​در حدیث ، مؤمنان با اقدامات خود باغ خود را می سازند. بنابراین ، نباید به این معنی باشد که کل موقعیت جهنم و بهشت ​​تولد اقدامات انسانی است ، بلکه جزئیات آن ، از جمله کاخ ها ، نهرها و موارد مشابه است. بهشت و جهنم یک رویداد و یک موجود است.

به طور خلاصه می توانیم بگوییم:
یک هزار) اگر بپذیریم که آسمانی و جهنمی در آنجا هستند ، مکان جهنم و بهشت ​​خود برای همیشه است.
برای) و اگر بپذیریم که بهشت ​​و جهنم انسان نیستند ، پس نیاز به بهشت ​​و جهنم و خدا چیست؟ آیا آنها کتاب مقدس دارند که بهشت ​​و جهنم از بین می رود؟
ج) و اگر بهشت ​​را می پذیریم ، چرا ناری را به عنوان نسبت نمی پذیریم؟
از) و اگر بگوییم بودن در بهشت ​​به معنای جاودانگی است و در مورد جهنم به معنای دیگری است ، این انحراف از دیگران سنگین تر است.
ه) اگر بگوییم آنها صادق هستند ، اما جهنم برای آنها مهربان است ، بنابراین مکان مجازات و عذاب خدا کجاست؟

همه این دیدگاه های متضاد با آموزه های مکاشفه ناشی از آموزه های صوفی است که قصد دارد همه چیز را به رحمت خدا فرض کند و حتی تاریکی و تاریکی و عذاب خدا را به گونه ای تفسیر کند که رحمت برداشته شود. در حالی که همه این مفاهیم معنای جداگانه ای دارند. بنابراین هیچ جهنمی آل -شفا نیست ، بلکه تجلی عینی از عذاب خدا است ، نه رحمت خدا ، بلکه اوج غضب خدا است ، بلکه خدا با قوانینی مانند عقاب ها و عقاب ها ، مشمول خیریه و ستایش است و برخی از گروه های جهنم با عفو ، رحمت و یا از طریق شفاف.

—————————————————–

`پاورقی
روایت اول:
فضیلت عمر ابن ابان گفت: من از ابو عبدالله پرسیدم ، صلح بر او ، که در آتش وارد شده است ، و سپس او را بیرون آورده بود ، سپس او را بیرون آورد ، سپس او از بین رفت. من به شما گفته بودم که درباره پدرم چه گفته است. [حَمِیماً] بنابراین ما به یک رودخانه در درب بهشت ​​آزاد خواهیم شد و او به او گفته می شود. احساس آنها

“فخلا از عمر ابن ابان روایت کرد که گفت: من از امام سدیق (ع) در مورد کسی که وارد آتش می شود ، پرسیدم که از آن خارج می شود و سپس وارد بهشت ​​می شود. امام گفت: اگر می خواهید ، من می خواهم به شما بگویم که پدر من درباره آن چه می گوید. [یا: همچون آب جوشان] آنها از آن بیرون آمده اند. آنها را به جریانی در کنار درب بهشت ​​به نام “Hiwan” منتقل می کنند. “این روی آنها پاشیده می شود ، سپس گوشت و خون و موهای خود را می پاشند.” (الزوهد ، قسمت ۱ ، ص ۹۶)

روایت دوم:
وی در مورد اقتدار ابن ابی امیر ، گفت من موسی ابن جافر را شنیدم ، می گویم که خداوند در آتش ایجاد نمی کند ، مگر مردم کفر و ناعادلانه او توسط مردم مؤمنان اجتناب شد و او در مورد شنوندگان سؤال نکرد. ما با درآمد خوب وارد شما می شویم.
ابن ابی امیر گفت: من شنیده ام موسی ابن جعفر می گوید: خدا کسی را به جز کافران ، انکار ، گمراهی ، بت پرستی و کسانی که مرتکب کلم هستند ، جاودانه نمی کند. و مؤمنانی که از گناهان بزرگ (کابایر) دوری می کنند ، در مورد گناهان کوچک (جزئی) سؤال نمی شوند.
خداوند متعال گفته است:
“اگر از مردم از آنچه توجه می کنید به کفر بودن در خود اجتناب کنید ، و ما با درآمد سخاوتمندانه وارد شما خواهیم شد.”
(سورات النیسا ، آیه ۳۱)

گفتم: ای پسر پیامبر خدا ، بنابراین مؤمنان واجب (یا منصوب) کدام شفاعت است؟ (تفسیر البراهان ، جلد ۲ ، ص ۶۷)

روایت سوم:
او در گفته خود ، خداوند متعال گفت: آتش سوزی به دنبال آتش سوزی نخواهد بود ، به جز روزهای زیادی ، وی گفت: “رسول خدا گفت:” و عدالت خیر خیر ، اگر به شما اطلاع داده شود ، به جز آنچه که برای او دشوار است ، به جز آنچه که برای او دشوار است با فحش جهان از بین برود ، و با برخی از شکنجه ها در آخرین مورد که از دو کالای فرار می کند ، و بالاترین میزان از بالا و صعود از صعود و صعود از صعود و صعود. برای آنچه برای آنها خوب است. با نعمت ، سلامتی و ظرفیت ، بنابراین آنها آخرت را می خواهند ، و آنها فقط عذاب دائمی عذاب را دارند ، سپس او گفت: “هر کس ناعادلانه است ، نه ، نه ، و هیچ کس. بهشت ​​هرگز چیزی نیست که او از آنچه می داند.
امام حسن عسکاری (ص) درباره وعده خداوند متعال: “و قلوا لنا الناور آل -ناواری الماماما الماعادیه” (و گفت: هرگز آتش جهنم و صلی الله علیه و آله و سلم (صلح بر او) ، و صلی الله علیه و آله و سلم (صلح بر او) ، و صلح بر او) و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح)) و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح)) و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح بر او) ، و صلح (صلح)).
علی یک استان خوب است که هیچ یک از گناهان – هرچند بزرگ – به صاحب آسیب نمی رسانند مگر اینکه مردم استان در اثر بلایای جهان و برخی از عذاب آخرت پاک شوند ، تا زمانی که از شفاعت مقامات خالص و خوب خود تسکین پیدا کنند.
اما سرپرستی دشمنان علی و مخالفت با علی گناهی است که هیچ چیز خوبی در جهان نمی تواند از بین ببرد ، به جز موارد مشابه در جهان ، برکت ، سلامتی و وسعت به آنها می دهد. اما هنگامی که آنها به آخرت وارد می شوند ، آنها یک عذاب دائمی برای آنها خواهند بود.
سپس گفت: هر کس استان علی را انکار کند ، هرگز بهشت ​​را در چشمان خود نمی بیند ، مگر اینکه فقط تصویری را که او از قبل می دانست ، ببیند.
(بهار النوار ، ج ۸ ، ص ۳۰۰)

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: