روز صلح جهانی ؛ یادآور یک تناقض تلخ

روز جهانی صلح؛ یادآور یک تناقض تلخ

به گفته خبرگزاری Tasnim ، صلح ، کلمه ای که باید در ذاتی ، عدالت ، همزیستی و امنیت برای بشریت ذاتی باشد ، امروز بیش از هر زمان دیگری به یک مفهوم تحریف شده تبدیل شده و به ابزاری برای قدرتهای غالب تبدیل شده است. روز صلح جهانی هر سال به یاد می آورد ، اما این یادآوری بیشتر شبیه یک نمایش تبلیغاتی است تا یک حقیقت عمیق و پایدار. سوال اساسی در اینجا است ؛ کدام صلح و برای چه کسی؟ در دنیایی که در هر گوشه ای از شعله های جنگ و ناامنی از خاورمیانه تا آفریقا و اروپای شرقی تا آمریکای لاتین ، آیا این حرفی برای صلح است؟ قدرتهای بزرگ نه به معنای متوقف کردن جنگ و ایجاد عدالت ، بلکه به معنای ادغام منافع آنها ، صلح را تعریف کرده اند. هر جا که منافع آنها در معرض خطر باشد ، آنها با شعار دفاع از حقوق بشر و آزادی ، جنگ جدیدی ایجاد می کنند و هر کجا که ثروت و منابع را به دست می گیرند ، آنها را “صلح پایدار” توصیف می کنند.

امروز ، صلح دیگر یک ارزش انسانی نیست ، بلکه یک کلمه سیاسی و یک ابزار رسانه ای است. موسساتی مانند شورای امنیت و سازمان ملل متحد ، که باید از عدالت و امنیت جهانی محافظت کنند ، در واقع به عنوان عوامل قدرتهای امپریالیستی تبدیل شده اند. هنگامی که یک کشور کوچک مورد تجاوز قرار می گیرد و دادخواست آن در نهادهای جهانی شنیده نمی شود ، اما همان نهادها قطعنامه ای را برای منافع یک ابرقدرت در پشت قطعنامه صادر می کنند ، آیا هنوز هم می توانیم باور کنیم که صلح معنای واقعی خود را حفظ کرده است؟ صلح که از آن ناشی می شود چیزی جز ادامه سلطه ، گسترش تأثیر قدرتهای بزرگ بر کشورهای ضعیف نیست.

بازی با کلمه صلح به جایی رسیده است که حتی جنگهای ویرانگر به عنوان “عملیات صلح آمیز” یا “مداخله بشردوستانه” توجیه می شوند. در این منطق صعودی ، بمباران یک کشور ، تخریب زیرساخت ها و جابجایی میلیون ها نفر ، گامی در مسیر صلح نامیده می شود. این سقوط مفهومی است که کلمه صلح را از محتوای واقعی خود محروم کرده است و آن را برای توجیه تجاوز ، پوشش داده است. آنچه امروز به نام صلح ترویج می شود ، بیشتر شبیه یک قرارداد موقت برای تقسیم منافع و کنترل منابع است تا اینکه عدالت و امنیت را برای ملل ایجاد کند.

دنیای امروز به صلح واقعی تر از گذشته احتیاج دارد ، صلح که ریشه در عدالت ، احترام متقابل ، کرامت انسانی و رهایی ملل از سلطه دارد. اما تا زمانی که معیار صلح امنیت ملل نیست بلکه منافع قدرتهای امپریالیستی است ، این روز چیزی جز تضاد تلخ نیست. تناقضی که می گوید کلمه صلح در جهان کنونی بازی دیگری در دست هژمونیک است و هیچ ارتباطی با حقیقت ندارد.

اگر امروز به نقشه جهان نگاه کنیم ، می فهمیم که هر کجا نامی به صلح داده می شود ، آتش جنگ ویرانگر در همان جا روشن است. مثال مثال زدنی فلسطین است. برای ده ها سال ، افراد بی دفاع بمباران شده و محاصره شده اند و هزاران کودک و زن قربانی می شوند ، اما همان قدرت هایی که ادعا می کنند صلح هستند ، ساکت یا آشکارا در پشت رژیمی ایستاده اند که از هر قانون انسانی و بین المللی عبور کرده است. این صلح است که صرفاً به شرط تضمین منافع اشغالگران تعریف می شود. در اوکراین ، یمن ، سوریه و افغانستان ، همان سناریو نیز جریان دارد. صلح بهانه ای برای مداخله ، تجزیه ، فروش اسلحه و ادغام تسلط است.

صلح واقعی ، همانطور که وجدان انسانی می خواهد ، متوقف کردن جنگ ، از بین بردن ظلم ، احترام به مرزها و عزت ملل است. اما صلح در گفتمان قدرتهای بزرگ در واقع نوعی “مدیریت بحران” برای ادامه بازار سلاح ها و حفظ هژمونی است. کافی برای بررسی آمار صادرات اسلحه. همان کشورهایی که پرچم صلح را در اختیار دارند ، بزرگترین تولید کنندگان و فروشندگان سلاح هستند. چگونه می توان باور کرد که شخصی بمبی و موشک را می فروشد و با دست دیگر شاخه زیتون می لرزد؟ این تضاد است که نشان می دهد صلح امروز بیشتر شبیه یک تجارت کثیف است تا یک امر انسانی.

روز صلح جهانی باید روزی برای اعتراض به ملل باشد ، نه یک جشن سیاسی. باید فریاد زد که صلح ، بدون عدالت و رهایی از سلطه ، یک شعار پوچ است. تا زمانی که معیار صلح منافع قدرتهای امپریالیستی و شرکتهای تسلیحاتی باشد ، هرگونه صلح موقت ، آشکار و آشکار خواهد بود. فقط هنگامی که هیچ کشوری حق تحقیر و حمله به دیگری را نداشته باشد ، فقط می توان از صلح صحبت کرد ، هنگامی که حق تعیین سرنوشت ملل به رسمیت شناخته می شود و عدالت ، نه منافع ابرقدرت ها ، محوریت تصمیم گیری است.

امروز ، بیش از هر زمان دیگری ، جهان باید مفهوم صلح را دوباره تعریف کند. آرامشی که ریشه در اتاق های دیپلماتیک و پشت میز قدرت دارد ، اما به درخواست میلیون ها نفر از رنج و جنگ جنگ. اگر این تعریف مجدد اتفاق نیفتد ، کلمه صلح باز هم نمایشنامه ای برای ادغام سلطه و ادامه چرخه خون و خشونت خواهد بود.

منبع: سیاست روز

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *