به گفته خبرگزاری TASNIM QOM ، تصمیم دونالد ترامپ برای تغییر نام وزارت دفاع ایالات متحده به وزارت جنگ ، یک بازی زبانی نیست و یک نمایش گذرا نیست ، بلکه بازگشت رسمی به منطق سیاه قرن نوزدهم است. سنی که قدرت در حاشیه سرنیزه معنی دار بود و جنگ مشروع ترین وسیله سیاست بود. این حرکت پیام واضحی به جهانیان دارد: در کاخ سفید ، زبان دیپلماسی زنجیر شده است و طبل جنگ روی شانه سیاست نشسته است.
ترامپ ، همانطور که او به دنبال تزئین مدال صلح نوبل خود بود ، در عمل پرچم خون و تخریب را در چهار طرف جهان بالا برد. این تضاد چهره واقعی پوپولیسم خودشیفتگی و فرصت طلب را نشان می دهد: ترکیبی از غرور امپراتوری ، عقلانیت قلدری و نافرمانی سیاسی که برای به دست آوردن امتیاز مرعوب و خونریزی نیست.
جنایات ایالات متحده و رژیم صهیونیستی – از محاصره غزه و ترور رهبران مقاومت گرفته تا بمباران یمن و تحریم ایران – وقایع پراکنده طراحی و تقسیم شده است. این دو شریک شوم بدن جهان اسلام را در یک چارچوب هماهنگ هدف قرار داده اند. و ترامپ این ائتلاف تاریک را با مهر وزارت جنگ به رسمیت شناخت.
روسای کشورهای اسلامی!
سکوت دیگر نشانه “محدودیت عاقلانه” نیست ، که معنای آشکار انفعال و دشمن را دارد. وقت آن است که اختلافات داخلی و مسابقات تجاوز جنسی را رها کنیم و یک تصمیم جمعی ، صریح و عملی علیه این محور تهاجمی اتخاذ کنیم. تاریخ در مورد رهبرانی که به عنوان “شرکای ساکت ظلم” نیاز به امت باقی مانده اند ، قضاوت خواهد کرد. امروز ، هر جدول مذاکره که منجر به اقدام مشترک نمی شود ، فردا به قلمرو و استقلال شما تبدیل می شود.
تجزیه و تحلیل واقع گرایانه نشان می دهد که ادامه روند فعلی فقط به یک نتیجه گیری منجر می شود: عادی سازی قدرت نظامی و مشروعیت برای هدایت مداخلات ما و اسرائیل در منطقه. برای مقابله با این فرآیند ، سه محور همزمان وجود دارد:
سیاست منطقه ای برای رد مشروعیت وزارت جنگ و سیاست های آن در جامعه بین المللی.
استمرار اقتصادی و تجاری جهان اسلام برای کاهش وابستگی به محور ایالات متحده و اسرائیل.
رسانه ها و هماهنگ سازی فرهنگی برای تقویت گفتمان عدالت و مقاومت فعال.
امروز ، امت اسلام به دو روش ایستاده است: یا با طنین انداز با مراحل مشترک ، یا با صدای بلند توپخانه دشمن ، سرنوشت خود را تنظیم کند.
نویسنده: حسن عبدپور ، فعال بین المللی
پایان پیام/
منبع:تسنیم