تحلیلگر صهیونیستی: اسرائیل در یک سیاه چاله عجیب بلعیده شده است

تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل در یک سیاهچاله عجیب در حال بلعیده شدن است

به گفته خبرگزاری TASNIM ، بن کاسپیت ، تحلیلگر صهیونیستی در خاطرات خود در وب سایت Walla News گفت که مورخان آینده باید به سؤالات و سؤالات بزرگی مانند جزئیات دقیق رسوایی دروازه قطر ، چگونگی معاف کردن افراط گرایان از خدمت سربازی خود پاسخ دهند. پیدا کردن

به گفته تحلیلگر ، این یک معمای تاریخی خواهد بود که برای دانشمندان آینده دشوار است.

هنگامی که آنها در ویرانه های زندگی ما در این مکان حفر می شوند و سعی می کنند تاریخ اسرائیل را که در قرن بیستم و بیست و یکم در سواحل مدیترانه رمزگشایی می کنند ، رمزگشایی کنند ، کارشناسان سعی خواهند کرد “سیاه چال” عجیب و غریب را که در آن سالها بلعیده اسرائیل است ، توضیح دهند.

تا آن زمان ، ساختار حاکم به عنوان یک ساختار یهودی دموکراتیک و منطقی عمل می کند. در این جنون منطقی بود. دلایلی وجود داشت ، عواقب آن وجود داشت و منافع ملی نیز وجود داشت. اما ناگهان همه چیز تغییر کرد. دانشمندان آینده قادر به رمزگشایی آن نخواهند بود. حتی استفاده از پیشرفته ترین فن آوری های هوش مصنوعی هزینه زیادی خواهد داشت.

آنها نمی فهمند که چگونه اسرائیل ، تقریباً در سال ۲۰۲۵ ، می توانست بدون هیچ دلیلی از پایان طولانی ترین جنگ در تاریخ خود امتناع ورزد.

آنها سعی خواهند کرد تا رفتار را بر اساس تمام آنچه که تا آن زمان برای اسرائیل شناخته شده بود ، تجزیه و تحلیل کنند ، اما آنها شکست خواهند خورد.

جنگ علیه ضعیف ترین دشمن دشمنان بی شماری اسرائیل در آن زمان انجام شد.

در آن زمان ، جنگی بین اسرائیل و خطرناک ترین دشمن آن در آستانه اتفاق بود. ایران تنها دشمن بود که یک تهدید وجودی واقعی برای اسرائیل بود. و اسرائیل تصمیم گرفته است ظرف ۱۲ روز به جنگ پایان دهد ، بدون این که ایران تسلیم شود یا برنامه هسته ای یا موشک های بالستیک خود را نابود کند یا از بین ببرد.

بنابراین ، جنگ به محض اینکه ساختار حاکم اسرائیل متوجه شد که استفاده از نیرو قدرت خود را از دست داده است (قادر به قدرت ایران نیست) به پایان رسید.

تقریباً در همان زمان ، جنگ دیگری علیه خصومت حماس ، حزب الله ، آغاز شد ، جایی که برای مدت زمان محدود برای چند هفته ادامه یافت.

در این حالت ، حزب الله نابود نشد. بیشتر نیروهای زمینی آن سالم باقی مانده است. او ضربه ای سخت گرفت ، اما روی پاهای خود ایستاد و هنوز هم خطر وجود دارد.

دانشمندان آینده سعی خواهند کرد این معما را حل کنند. آنها از فن آوری های مختلف استفاده می کنند و سعی می کنند روندهای دیگر را مطالعه کنند و به دنبال هر یک از عوامل روانشناختی در اینجا باشند یا در یک عامل خارجی یا “قدرت برتر” یا یک اعتقاد مذهبی یا عرفانی مداخله کنند.

اما آنها می توانند در پی جنگ با حماس ، ضعیف ترین دشمن ، که در یک سلول کوچک منطقه ای محصور شده است ، کاملاً تحت کنترل هوا و دریا باشد و اصرار بر ادامه ادامه داشته باشد ، هرگونه توضیح منطقی برای اصرار اسرائیل پیدا می کنند.

آنها نمی فهمند که چگونه اسرائیل اصرار دارد پس از گذشت نزدیک به دو سال جنگ ، جنگ را ادامه دهد و پس از تحمیل سخت ترین ضربه به هر دشمن.

مهمتر از همه ، محققان در تحقیقات خود دریافتند که اسرائیل هرگز هدف جنگ را تعیین نکرده است تا هیچ یک از دشمنان خود را به طور کامل نابود کند. این هرگز اتفاق نیفتاده است. اسرائیل آموخته بود که در محاصره دشمنان زندگی کند ، و استراتژی آن ضربه زدن به آنها ، متوقف کردن آنها ، حرکت جنگ به قلمرو آنها و از همه مهمتر ، جنگ ها در اسرع وقت است. همه چیز تغییر می کند. همه چیز اشتباه می شود …

اعلامیه اسرائیل از “نابودی حماس” با تمام آنچه اسرائیل در مورد سازمان های تروریستی می دانست ، تجربه انباشته شده آن و هر اتفاقی که در آن زمان در جهان رخ داده بود ، مغایرت داشت.

حتی نیروهای قدرتمندتر از اسرائیل و ائتلاف گسترده و چند جانبه آن هرگز یک سازمان ایدئولوژیک یا مذهبی را نابود نکرده است.

داعش ادامه داد ، سازمان زیرزمینی کرد ، ادامه داد ، القاعده ادامه داد ، اخوان المسلمین ادامه داد و همه این موارد بود. این اسرائیل بود که مؤثرترین راه های جنگ علیه چنین سازمان هایی را توسعه داد ، از جمله روش هایی مانند ترورهای هدفمند. این روش در آن زمان در کرانه باختری موفقیت آمیز بود. اما غزه ناگهان به یک سرزمین خارجی تبدیل شد و به دنیایی کاملاً متفاوت تبدیل شد.

یک تصمیم غیر منطقی ، غیر منطقی ، غیر منطقی و حتی غیرممکن در غزه گرفته شد.

تصمیمی که مزایای اسرائیل را به ضرر و ضعف حماس تبدیل کرده است. تصمیمی که اسرائیل را تهدید کرد که در باتلاق قرار بگیرد.

دانشمندان و محققان آینده تمام دقایقی و پروتکل ها را بررسی می کنند و حتی به استدلال های مفسران گوش می دهند.

آنها کسانی را که “شاخ” آشکار رژیم محسوب می شدند ، نادیده می گیرند و روی متخصصان مستقل تمرکز خواهند کرد. آنها می شنوند که یکی در یک بحث تلویزیونی تفاوت آشکار با لبنان را توضیح می دهد. همان مترجم در این اعلامیه گفت: “زیرا ما در لبنان پنج امتیاز داریم” !!!

محققان فکر خواهند کرد که این فقط یک شوخی است که در آن زمان رایج بود. “نقاط نفوذ؟” آنها می پرسند: داستان این نکات چیست؟ دفاع از مرز بین اسرائیل و لبنان بسیار دشوارتر از دفاع از مرز بین اسرائیل و نوار غزه است.

مرز بین اسرائیل و لبنان بسیار طولانی تر است ، جنگل ، کوهستانی ، سیم پیچ ، دارای دره و چاله های بی شماری و مناطق غیرقابل تحمل است و دفاع از آن یک عمل غیرممکن است.

پنج نقطه نفوذ و حتی پانصد امتیاز ، نمی توانند از آن دفاع کنند ، همانطور که در روزهای تسلط اسرائیل بر “نوار امنیتی” ثابت شد که انجام این کار امکان پذیر نیست.

از طرف دیگر ، نوار غزه برای انزوا و دفاع بسیار آسان تر است. خط مرزی بسیار کوتاه تر است ، یک جنگل و کوه نیست و کاملاً مسطح و از همه مهمتر از زیر زمین جدا شده است.

این منطقه کاملاً تحت کنترل نیروی هوایی و ابزارهای مختلف آن و همچنین دریا قرار دارد. و بر خلاف لبنان ، کشوری با حاکمیت بسیار بزرگتر از غزه ، هیچ کاری در نوار غزه که خارج از ارتش اسرائیل است ، نمی توان انجام داد.

پس از ۷ اکتبر و فروپاشی طرح ، همه چیز مشخص شد. علاوه بر این ، غزه تا حد زیادی نابود شد ، ۶۰،۰۰۰ نفر از ساکنان غزه کشته شدند (شهید) ، حماس توانایی های استراتژیک خود را از دست داد ، بخش بزرگی از تونل ها نابود شدند ، و کل فرمان عالی و کل فرمان و هر آنچه در طول دو دهه گذشته ساخته شده بود.

بنابراین دانشمندان و دانشمندان آینده می پرسند که اسرائیل چگونه اصرار بر ادامه این کار را داشته است.

چگونه دیوار بتونی را مشت کردید و غزه را به ویتنام در خاورمیانه تبدیل کردید؟

چه چیزی عقل این ساختار را مختل کرده است ، که تا آن زمان با الگوهای رفتاری منطقی و در حوزه عقلانیت خاص ، که منجر به از بین رفتن سربازان وی در غزه ، پمپاژ میلیاردها دلار در باتلاق های غزه شد ، مسئولیت دو میلیون غزه گرسنه و خسته را پذیرفت و اقتصاد آن را می پذیرد. چه چیزی اسرائیل را وادار به از بین بردن ارزش خود با این سرعت و نامناسب بدون هیچ دلیل مشخص کرد؟ چه جذابیت پنهان یا مخفی ، یا چه نقص سیستم کاملی ، اسرائیل را در سال ۲۰۲۵ به یک بمب انتحاری تبدیل کرد؟

من حدس می زنم که دانشمندان عجیب و غریب که در خارج از متن فکر می کنند و دوست دارند رویکرد تحقیقات عمومی را به چالش بکشند ، سعی می کنند آنچه را که در اسرائیل ۲۰۲۵ اتفاق افتاده است با دو کلمه “Smotoric و Ben Ghafir” توضیح دهند. هیچ کس آنها را جدی نخواهد گرفت.

هیچ کس باور نخواهد کرد که اگر ما عجیب نباشیم ، اگر ما عجیب نباشیم ، از جامعه اسرائیل گروه های افراطی ، که حتی تا آن روزها یک شکل نمادین در فرآیندهای تصمیم گیری نداشتند ، موفق به ایجاد یک ساختار حاکمیت کامل به پرتگاه های ویرانی شده اند.

محققانی که در طول سالها رفتار نتانیاهو و الگوهای سیاسی وی را مطالعه کرده اند ، قادر به درک این موضوع نیستند که چگونه او ناگهان به تمام سیاست های قبلی خود برگردد ، ناگهان سیاستی را که در طول زندگی از آن اجتناب کرده بود ، اتخاذ کرد. آنها قادر نخواهند بود بفهمند چه چیزی این شخصیت سیاسی محتاطانه و عملی را ناگهان به یک نسخه اسرائیلی از یک بمب افکن خودکشی تبدیل کرده است.

محققان سعی خواهند کرد اصرار افراط گرایان برای ادامه جنگ در غزه را توضیح دهند ، با فرض اینکه آنها آرزو دارند که شهرکهای بازسازی شده را که دو دهه پیش تخلیه شده بودند ، بازسازی کنند.

اما این به این سؤال پاسخ نخواهد داد که چگونه نتانیاهو ، که از تخلیه حمایت می کند ، با آن همکاری می کند. علاوه بر این ، افکار عمومی در آن زمان به وضوح حمایت اسرائیل را برای پایان دادن به جنگ اعلام کرد و شروع به بازسازی ارتش ، جامعه و اقتصاد کرد. و البته از همه مهمتر ، جامعه اسرائیل به دنبال بازگرداندن اسیران بود.

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: