خشکسالی مداوم ، کاهش جذابیت شغلی و پراکندگی مالکیت زمین ، اشتغال در بخش کشاورزی ایران را تضعیف کرده است. سهم کشاورزی در کل اشتغال این کشور در سال گذشته به تقریبا ۴.۹ درصد رسیده است.
با توجه به پیری نیروی کار ، سطح پایین آموزش کاربران و سهم غالب زمین های کوچک در مقیاس ، چه بسته ای از سیاست همزمان می تواند اشتغال و بهره وری تولیدی را در کشاورزی ایران بازسازی کند؟
آمار رسمی نشان می دهد که تعداد کارگران در بخش کشاورزی از بیش از چهار میلیون و سیصد هزار در سال به حدود ۳ میلیون و چهارصد هزار کاهش یافته است و سهم این بخش از کل اشتغال کشور به نزدیک به ۴.۹ درصد رسیده است. این تغییر ریشه در مجموعه ای از عوامل اقلیمی ، نهادی و انسانی دارد.
طبق سرشماری سرشماری سرشماری ، بهره برداری به شخصی اشاره دارد که کلیه فعالیتهای کشاورزی یک واحد تولید را مدیریت می کند و واحد تولید می تواند توسط اعضای یک یا چند خانوار به عنوان افراد یا یک شرکت رسمی یا موسسه عمومی به عنوان نهادهای قانونی اداره شود. این تعریف مهم است زیرا نشان می دهد که بسیاری از واحدهای کشاورزی دارای یک خانواده یا خرد هستند و مالکیت و ساختار مدیریتی آنها تأثیر مستقیمی بر سرمایه گذاری و تجاری سازی تولید دارد.
بررسی ساختار استثمار نیز نگران کننده است: از کل حدود ۲ میلیون و ۶۰۰۰ اپراتور ، فقط حدود ۲،۰۰۰ زن معادل ۲ درصد هستند ، تقریبا ۲ درصد از کاربران آموزش آنها کمتر از دیپلم و تقریبا ۲ ٪ بی سواد هستند. توزیع سنی نشان می دهد که نزدیک به بیشتر عملیات توسط افراد بالای پنجاه سال انجام می شود و بیش از ۲ ٪ بهره برداری در زمین کمتر از ۲ هکتار است. مجموعه این ویژگی ها ، یعنی فشار آب و هوایی ، نیروی کار سالمندان و کم درآمد و پراکندگی زمین ، هم افزایی منفی ایجاد کرده و از افزایش بهره وری و جذب نیروی جوان و تخصصی به این بخش جلوگیری کرده است.
از دیدگاه منطقه ای ، اختلافات نیز قابل توجه است. استان کرمان با حدود ۲ ٪ از اشتغال در کشاورزی و بیش از ۶۰۰۰ اپراتور جایگاه برجسته ای دارد و هر یک بیش از ۶۰۰۰ اپراتور بیش از ۶۰۰۰ اپراتور دارند ، اما تمرکز اشتغال در مناطقی با محدودیت های آب و مالکیت میکرو خطر کاهش تولید را افزایش می دهد.
بنابراین ، راه حل های سیاست باید چند وجهی و منطقه ای باشد: تسهیل ادغام زمین و تقویت تعاونی ها برای ایجاد مقیاس اقتصادی ، سرمایه گذاری هدفمند در آموزش فنی و مدیریتی برای بهبود بهره وری ، ترویج فن آوری های صرفه جویی در آب مانند آبیاری فشار و سیستم های مدیریت منابع هوشمند آب و طراحی بسته های جوانان و بیمه و بیمه و بیمه. اجرای خلبانان منطقه ای و نظارت مبتنی بر عملکرد ، اصلاح سیاست را امکان پذیر می کند و خطرات اجرایی را کاهش می دهد.
نتیجه این است که بدون اصلاحات ساختاری و تقویت سرمایه انسانی و فناوری ، کشاورزی ایران در معرض خطر کاهش اشتغال و کاهش تولید خواهد بود. اما با یک بسته خط مشی یکپارچه که در اولویت ادغام زمین قرار دارد ، ارتقاء دانش مبتنی بر دانش و سازگاری تولید با محدودیت های آب ، مقاومت و جذابیت این بخش حیاتی می تواند بازسازی شود.