برای کنترل تورم چه باید کرد؟ با توجه به شرایط شکل گرفته پس از جنگ ۱۲ روزه تحمیل شده ، آیا سیاست گذار پولی نیاز به تغییر هدف خود دارد و سیاست های دیگری را دنبال می کند؟ این سؤالات و سؤالات دیگر از این ژانر تمرکز گفتگوی ویژه اکورا با دکتر تیمور رحمان ، اقتصاددان و استاد اقتصاد در دانشگاه اقتصاد دانشگاه تهران است.
با توجه به شرایط پس از جنگ ، برخی از تحلیلگران معتقدند که سیاست گذار سیاست پولی باید سیاست های دیگری را دنبال کند. به عبارت دیگر ، موسسه پولی که تاکنون از سیاست های انقباضی برای تورم استفاده کرده است. در شرایط پس از جنگ ، اکنون باید سیاست های پولی انبساط پیگیری شود. اکنون سؤال اصلی ما در این گفتگو با دکتر تیمور رحمان این است که آیا پیگیری سیاست های پولی گسترده در وضعیت فعلی می تواند گره اقتصاد ایران را باز کند.
به گفته این تحلیلگران ، بخش تولید این کشور و به ویژه صنعت آن به دلایل مختلف در حاشیه تیغ قدم می زد ، هر لحظه امکان لغزش به رکود اقتصادی وجود داشت. اکنون ، پس از جنگ تحمیل شده ، نابرابری اقتصادی در کشور شدت یافته است ، و پس از آن هر دو تولید کننده رفتار تولید خود را به جای سرمایه گذاری در تولید تغییر می دهند و مصرف کنندگان رفتار مصرف کننده جدیدی را نشان داده اند. شرایطی که همه در کنار هم قرار گرفته اند و باعث شده کشور رکود شود. بنابراین ، به دنبال این توضیحات ، این تحلیلگران توصیه می کنند که برای تحریک هر دو طرف به احزاب اقتصادی ، موسسه پولی سیاست های گسترش باید دنبال شود.
اما ، باید به خاطر داشت که ما در کنار رکود اقتصادی نیز با تورم روبرو هستیم. این وضعیت ، که در آن رکود اقتصادی و تورم به طور همزمان اقتصاد را به چالش می کشد ، رکود تورمی در ادبیات اقتصادی نامیده می شود ، یکی از دشوارترین مشکلات برای هرگونه سیاست. در چنین شرایطی ، هر تصمیمی هزینه های اجتماعی و اقتصادی را هزینه می کند. از یک سو ، تشدید رکود اقتصادی به معنای بیکاری گسترده تر ، فقر و ورشکستگی مشاغل است و از طرف دیگر ، رها کردن چشمه های تورم می تواند به طور کامل ثبات کلان اقتصادی و قدرت خرید خانواده را به ویژه آسیب پذیر از بین ببرد. بنابراین ، انتخاب بین این دو مسیر تصمیمی است که سرنوشت اقتصاد و جامعه را در کوتاه مدت و بلند مدت ایجاد می کند.
بر این اساس ، یک سازنده سیاست پولی در شرایط فعلی چه کاری باید انجام دهد؟ به عنوان مثال ، آیا سیاست های پولی انبساط برای خارج شدن از وضعیت فعلی کارآمد خواهد بود؟ آیا می توان این سیاست را از رکود حذف کرد؟ از همه مهمتر ، حتی اگر موفق باشد ، هزینه های این سیاست نیز چه خواهد بود؟ این سؤالات همه سؤالات مهمی هستند که اگر سیاستگذار در تفسیر آنها اشتباه شود ؛ امکان قرار دادن کشور با هزینه بالایی وجود دارد. در این تبادل بین تورم بیشتر و رکود کمتر ، به احتمال زیاد سطح تولید به طور قابل توجهی تغییر نخواهد کرد. با این حال ، نرخ تورم به سطح بی سابقه ای می رسد. این در شرایطی است که نرخ تورم فعلی بیش از سی درصد است و با هر متر مطلوب نیست.