عوارض تأثیر افکار چپ در اقتصاد ایران

به بهانه

Kiavash Hafezi/ اخبار اقتصاد: اقتصاددان علی Sarzaim می گوید: هیچ یک از سازمان های دولتی با وجود اجاره های مختلف سودآور نیستند.

با پایان سریال “Tasian” ، قسمت های نهایی این سریال توجه کاربران رسانه های اجتماعی را به خود جلب کرده است. صحنه ای که کارگران کارخانه به نام حق کارگر و مورد سوءاستفاده قرار نمی گیرند ، روی صاحب کارخانه ایستاده و از حقوق ضعیف آنها می گویند.

این تصاویر با فضای اجتماعی تاریخ معاصر ایران ارتباطی ندارند ، حتی صاحبان سرمایه ای که از کارگران خود حمایت می کردند از گفتمان چپ ایستاده بودند. اما سؤال این است که ، با محرومیت از این کارخانه ها و به دولت و اقتصاد دولت ، آیا وضعیت کارگران بهبود یافته است؟

اخبار اقتصاد این موضوع را با علی سرزیم ، اقتصاددان ، زیر سوال برده است. سارسمام می گوید آموزه ای که سرمایه دار زالسوفت دردسر کارگران را از بین می برد ، و اگر کارخانه ها را به این مسئله بیان کنیم ، مشکل را با تجربه حل می کند. او پیامدهای این رویکرد را به چپ روایت می کند.

متن اخبار اقتصاد و موارد زیر را بخوانید.

*****

* آقای سارزی! فضایی که سری Tasian به تصویر می کشد ، یک فضای آشنا است. آن کارگران کارخانه علیه سرمایه داری شورش می کنند و به حقوق خود اعتراض می کنند. به یک معنا ، کارخانه از آنها سوءاستفاده کرده است. اوضاع ، که ادعا می کند آگاهی طبقاتی در بین پرولتاریا است ، در بسیاری از کشورها از جمله در ایران دیده شده است. سوال اینجاست که این واقعیت چقدر با واقعیت ها مطابقت دارد؟

Daron Ajam Oglu کتابی با عنوان “قدرت و پیشرفت” دارد. موضوع این کتاب زمانی است که پیشرفت فناوری بهبود یافته و چه زمانی بهبود نیافته است. در حقیقت ، این کتاب می خواهد بگوید چه زمانی سودآوری مشاغل باعث افزایش درآمد کارگران شده است و به عنوان مثال سهم کارفرما افزایش یافته است و درآمد کارگران تغییر نکرده است.

این باید به صورت تجربی مورد بررسی قرار گیرد. به طور کلی ، آنچه که معمولاً در کارگاه های صنعتی ما اتفاق می افتد این بود که با افزایش درآمد ، آنها حقوق و مزایای کارگران را افزایش می دهند تا حرکات خود را دشوارتر کنند. اما دوباره برای چند کشور خاص ، واقعاً نیاز به یک مطالعه دقیق تر وجود دارد.

با این حال ، واضح است که فکر چپ در زمان انقلاب غالب شد. افکار مانند این وجود دارد که سرمایه دار یک متولی است ، نتیجه دردسر کارگران ، سود ناعادلانه ای بین کارگر و کارفرما وجود دارد ، و اگر همه این دولت را بسازیم و به کارگران بدهیم ، همه چیز بهتر خواهد بود. اما متأسفانه تجربه این دیدگاه ها را تأیید نکرد.

هیچ یک از سازمان های دولتی ما ، با وجود اجاره های مختلف ، دیگر مانند گذشته سودآور نبودند. در عمل ، این شعارها موفق نبودند و همه در این شعار باقی مانده بودند. در حالی که نیروهای کارآفرینی که به دنبال رشد حرص و آز شرکت خود بودند ، معمولاً بیشتر به کارگران توجه می کنند. البته ، همانطور که گفتم ، او هر یک از این کارخانه ها را به طور جداگانه مطالعه کرد.

* به عنوان مثال ، اگر کارخانه ایران Khodro را در نظر بگیریم …

این برعکس است. این کارخانه ها ضرر هستند ، اما به نفع کارگرانشان. یعنی دستمزدها زیاد است ، اما ضررهای زیادی برای سهامداران و جامعه دارند.

* بنابراین ، آیا فکر می کنید اگر این کارخانه ها در دست صاحبان خود باشند ، آیا آنها بهتر خواهند بود؟

بله این خیلی قدیمی است. هنگامی که ما نیروی کارآفرینی را کنار گذاشتیم و مدیریت دولت را بر روی آنها قرار دادیم ، زیرا مدیر دارای ملاحظات سیاسی است و می خواهد در راه بماند ، سعی می کند با هزینه جامعه به منافع کارگران پایبند باشد و نتیجه آن حقوق بالایی است اما از دست دادن شرکت است.

در حالی که این تجربه به طور طبیعی نشان داده است که نیروی کارآفرینی می خواهد بخش خود را توسعه دهد ، بهینه کار کند و به نظر طولانی مدت باشد. اما مدیر سیاسی ظاهری کوتاه مدت دارد. از آنجا که او می داند که ماندگار نیست ، بیش از ۱ یا ۲ سال طول نمی کشد. با تغییر دولت ها ، او تغییر می کند. اما صاحب یک شرکت سرمایه داری متعلق به خودش است. او تجارت خود را برای تجارت خود می سوزاند ، می خواهد خانواده تجاری خود را بسازد ، نسل خود را ادامه داده و آن را توسعه دهد.

*پیامدهای این رویکرد برای اقتصاد ایران تاکنون چیست؟

عواقب این بود که آنها کار خود را با عملکرد کم ادامه دادند. به طور کلی ، این منجر به رشد اقتصادی پایین و رونق کم شهروندان شد. رشد ناشی از عملکرد بنگاه است. هنگامی که آنها ضعیف عمل می کنند ، به طور کلی و در سطح کلان ، سعادت پایین می رود.

وابسته به تازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *