کمبود آب و برق در اقتصادهای گرامری

کمبود آب و برق در اقتصادهای گرامری

انرژی نادر دوباره شدت یافته است. تا زمان بسته شدن دولت در چهارشنبه اول اوت در استان تهران. اما آیا در کشورهای دیگر نیز اتفاق می افتد؟ توضیح تجربیات تاریخی برای ما چیست؟

کاستی های مزمن در برق و تأمین آب در کشورهایی که دارای سیستم اقتصادی دولتی هستند یکی از برجسته ترین جلوه های ناکارآمدی ساختاری این الگوهای حاکمیتی اقتصادی و سیاسی است. تجربه تاریخی کشورهای بلوک شرقی ، به ویژه اتحاد جماهیر شوروی ، کوبا ، کره شمالی و آلمان شرقی ، نشان می دهد که توزیع منابع متمرکز ، فقدان انگیزه های با محوریت بازار و تصمیم گیری بوروکراتیک نه تنها منابع را هدر می دهد ، بلکه مستقیماً منجر به بحران در خدمات حیاتی می شود.

اقتصادهای دولتی با رد مکانیسم قیمت ، مالکیت خصوصی و انگیزه های سودآور ، اساس تخصیص منابع را به برنامه ریزی متمرکز دولت واگذار می کنند. فریدریش هایک اقتصاددان اتریشی در کتاب برنامه ریزی مرکزی می نویسد:

“هنگامی که اطلاعات پراکنده در سراسر جامعه نتوانند در یک سیستم قیمت منعکس شوند ، تصمیم گیرندگان مرکزی محکوم به تصمیم گیری نادرست در تخصیص منابع هستند.”

از دیدگاه هایک ، ناکارآمدی در توزیع منابع ناشی از کمبود اطلاعات بر تصمیم گیری متمرکز است. در حقیقت ، با از بین بردن مکانیسم کشف قیمت بازار ، دولت ها گامی را در پیش گرفته اند که منجر به عدم کیفیت منابع می شود.

اتحاد جماهیر شوروی: ساختار ناکارآمد و ساختار خاموش برنامه ریزی شده

در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۸۰ ، اتحاد جماهیر شوروی علی رغم داشتن منابع انرژی زیادی ، به ویژه نفت و گاز ، نتوانست برق پایدار را برای جمعیت شهری و صنعتی خود تأمین کند. دلیل این شکست ساختار بوروکراتیک شرکتهای دارای مالکیت دولتی بود که فاقد انگیزه بهره وری بودند. بسیاری از نیروگاه ها با راندمان کم و تجهیزات فرسوده کار می کردند.

از اواخر دهه ۱۹۸۰ ، خاموشی های برنامه ریزی شده در بسیاری از مناطق اتحاد جماهیر شوروی به بخش عادی زندگی شهری تبدیل شده اند. مناطق غیر صنعتی ، به ویژه در قفقاز و آسیای میانه ، بیشتر تحت تأثیر مناطق دیگر قرار گرفتند.

کوبا: ۱۲ ساعت خاموش

در دهه ۱۹۸۰ ، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، کوبا وارد دوره ای به نام “دوره ویژه” شد. در این دوره ، سوخت نیروگاه ها در بحران بود و شهروندان کوبا مجبور شدند گاهی اوقات به مدت ۴ ساعت تحمل کنند.

در کنار بحران برق ، بحران آب نیز زندگی شهری را در کوبا ایجاد کرده است. در بسیاری از مناطق هاوانا ، آب فقط چند ساعت در روز در دسترس بود. دولت از “برنامه ریزی مصرف” و “همبستگی انقلابی” سخن گفت ، اما شهروندان با سطل های آب صف می کشیدند.

کره شمالی: الگوی کامل عدم موفقیت خدمات حیاتی

در کره شمالی ، حتی پایتخت ، پیونگ یانگ ، از برق پایدار برخوردار نیست. تصاویر ماهواره ای گرفته شده از شبه جزیره کره در شب ، تضاد خیره کننده ای بین نور کره جنوبی و تاریکی مطلق کره شمالی را نشان می دهد.

به گفته یک خبرنگار سابق بی بی سی در سئول: “در کره شمالی ، برق یک حق عمومی نیست بلکه یک امتیاز سیاسی است که فقط به وفاداران داده می شود.”

بیشتر شهرهای کره شمالی فاقد سیستم توزیع آب پایدار هستند. کاهش گسترده برق باعث از بین رفتن پمپ های آب می شود. در نتیجه ، بسیاری از خانه ها از یک چاه یا رودخانه آب تأمین می کنند.

ریشه های ساختاری نواقص

دلایل کمبود برق و آب در سیستم های کمونیستی را می توان در سه محور اصلی بررسی کرد:

یک) در صورت عدم وجود مکانیسم بازار ، هیچ مکانیسمی برای اندازه گیری کارآیی ، کاهش ضرر و یا تشویق پس انداز وجود ندارد. در لودویگ فون اوباش:

“سوسیالیسم بدون قیمت مانند یک مهندسی بدون متر است.”

دو) به دلیل تمرکز بر صنایع سنگین و نظامی ، سرمایه گذاری در زیرساخت های غیرنظامی مانند نیروگاه ها و شبکه های آبرسانی ، به تعویق افتاد یا ناکافی بود. در بسیاری از کشورها ، بخش اعظم تجهیزات پس از نصب اولیه برای ده ها سال غیر ضروری باقی مانده است.

سه) کشورهای کمونیست ، به ویژه پس از دهه ۱۹۸۰ ، نتوانستند به فناوری های جدید در انرژی های تجدید پذیر ، تصفیه آب و شبکه های برق هوشمند دست یابند. انزوا فن آوری و اولویت های ایدئولوژیک مانع از سرمایه گذاری خارجی و دانش فنی شد.

عواقب اجتماعی و روانی

ادامه کمبود برق و آب نه تنها سطح زندگی را کاهش می دهد بلکه باعث نارضایتی عمومی ، کاهش سرمایه اجتماعی و گسترش اقتصاد سیاه می شود. در کوبا ، “ژنراتورهای خانه” به یک کالای قاچاق تبدیل شدند. در اتحاد جماهیر شوروی ، فروش غیر رسمی موتورهای دیزلی در روستاها رایج بود. در کره شمالی ، مردم در بازارهای زیرزمینی باتری ها و گزینه های چینی را خریداری می کنند تا چند ساعت در شب روشن شوند.

یورگن هابرماس یک بار در مورد کمبود انرژی در shorivi نوشت:

“هر وقت ارتش نتواند نیازهای اساسی زندگی را برآورده کند ، حتی اگر مشروعیت ایدئولوژیک داشته باشد ، عملکرد خود را از دست می دهد.”

کمبود آب و برق در کشورهای کمونیست یک پدیده گذرا نیست ، بلکه به دلیل نقص ذاتی در ساختار اقتصادی و سیاسی این سیستم ها است. توزیع متمرکز ، عدم وجود انگیزه های رقابتی و عدم توانایی در انطباق با فناوری ، همه منجر به یک بحران پایدار شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *