انتقال شوک به اقتصاد از ۵ کانال

انتقال شوک به اقتصاد از 5 کانال

ECUARAN: تشدید تنش های ژئوپلیتیکی در سطح منطقه ای و جهانی چالش های جدی را برای اقتصاد کشورها در سالهای اخیر ایجاد کرده است. بحران مانند جنگ ، تحریم ها ، ناامنی مرزی و بی ثباتی در زنجیره تأمین باعث شده است که بسیاری از مشاغل با فعالیت های تولیدی و تجاری روبرو شوند.

به گفته اکورا ؛ در چنین شرایطی ، در مرحله اول ، سیاست گذاری مؤثر ، تجزیه و تحلیل دقیق مباحث ، دامنه و پیامدهای اقتصادی تنش ها باید در نظر گرفته شود. از آنجا که اثرات ژئوپلیتیکی می تواند در قالب نوسانات نرخ ارز ، افزایش هزینه واردات ، اختلال در صادرات ، کاهش سرمایه گذاری خارجی و بی ثباتی روانی در بازارها آشکار شود. برای این منظور ، سیاست گذاران اقتصادی باید با نظارت مداوم بر تحولات منطقه ای و بین المللی ، پیش بینی و واکنش سریع خود را افزایش دهند.

ارزیابی ها نشان می دهد که در چنین شرایطی تدوین یک چارچوب سیاست هوشمندانه و انعطاف پذیر از گذشته مهمتر است. چارچوبی که برای حفظ ثبات اقتصادی ، افزایش مقاومت در برابر بنگاهها و کاهش آسیب پذیری بحران طراحی شده است. با توجه به این ، ویژگی های این سیاست ها چیست؟ و کدام راه حل ها می تواند برای تصمیم گیرندگان اولویت داشته باشد؟ بسیاری بر این باورند که پشتیبانی از مشاغل خرد و متوسط در شرایط جنگ استراتژیک است. این بنگاهها نقش مهمی در حفظ انسجام زنجیره تولید ، اشتغال ، نیازهای اساسی جامعه و پایداری اقتصادی دارند.

به طور کلی ، می توان گفت که اقتصاد ایران در مواجهه با تنش های ژئوپلیتیکی با دو نوع “تهدید” و “عمل” روبرو است. تمایز بین “تهدیدها” و “عمل” ژئوپلیتیکی به عنوان دو منبع مجزا از شوک های اقتصادی یک رویکرد مهم و استراتژیک برای سیاست های اقتصادی است. گزارش تحقیقات اتاق بازرگانی ایران خاطرنشان کرده است که تهدیدهای ژئوپلیتیکی عمدتاً با افزایش عدم عدم اطمینان و عدم اطمینان در بازارها از بازارها خارج می شوند ، بنابراین باید تمرکز سیاست گذار بر تهدیدها بر مدیریت انتظارات ، تقویت ثبات بازار و شفافیت در نظر گرفته شود.

عوامل مؤثر بر ساختار اقتصاد

مطالعات نشان می دهد که شوک ژئوپلیتیکی از طریق پنج کانال اصلی ، با انتظارات ، بی ثباتی در بازار ارز ، اختلال در زنجیره های تأمین ، آسیب به زیرساخت های حیاتی و محدودیت در روابط منطقه ای و بین المللی ، به ساختار اقتصاد گسترش می یابد.

در صورت عدم وجود یک چارچوب سیاست منسجم ، این کانال ها می توانند اثرات تقویت کننده ای بر یکدیگر داشته باشند و چرخه ای از اعتماد به نفس ایجاد کنند. به طور خاص ، عدم اطمینان در انتظارات می تواند باعث افزایش تقاضای سوداگرانه در بازارها شود ، که نوسانات نرخ ارز و تورم را تشدید می کند. از طرف دیگر ، محدودیت های عرضه و تجارت خارجی منجر به اختلال در عرضه کالاها و کاهش ظرفیت تولید می شود. بنابراین ، تجزیه و تحلیل دقیق این کانال ها پیش نیاز برای تدوین بسته ای از سیاست های مؤثر و هدفمند است.

سه افق برای چالش ها

از طرف دیگر ، این گزارش حاکی از آن است که چالش های دو افق کوتاه و بلند مدت باید مورد توجه قرار گیرد.

مطالعات نشان می دهد که پاسخ سیاست به بحران باید در سه افق زمانی طراحی شود تا هر دو پاسخ اضطراری کوتاه مدت را پوشش دهد ، راه را برای بازسازی میان مدت هموار کرده و در معرض پایدار در برابر عدم اطمینان طولانی مدت باشد.

براساس این گزارش ، در افق کوتاه مدت ، اولویت اصلی باید جلوگیری از گسترش بی ثباتی در کل اقتصاد ، مهار نوسانات بازار ارز ، فراهم آوردن نقدینگی هدفمند برای شرکتهای حیاتی و تسهیل تجارت اضطراری برای واردات کالاهای استراتژیک باشد. در افق میان مدت ، ترکیبی از منابع دولتی ، ساختار مشوق های تجاری و سیستم توزیع باید دوباره تنظیم شود. در طولانی مدت ، اصلاحات حاکمیت مالی ، طراحی سیاست گذاری بحران و مقاوم سازی زیرساخت ها باید در دستور کار قرار بگیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *