آیا مخالفت امام خمینی با مخالفت ناسیونالیسم با ایران است؟

آیا مخالفت امام خمینی (ره) با ملی‌گرایی، مخالفت با ایران است؟

مطابق با امام و رهبری آژانس خبری TASNIM ، جافار هاسانخانی در یادداشتی با عنوان “آیا مخالفت امام خمینی با مخالفت ناسیونالیسم با ایران است؟” وی نوشت: چه ارتباطی بین بنیانگذار جمهوری اسلامی با ایران وجود دارد؟ آیا آنها با ایران مخالف هستند یا به نفع ایران؟ برای پاسخ به این سؤال ، برخی از احکام امام خمینی در مخالفت با “ناسیونالیسم” خوانده می شوند ، مانند “ناسیونالیسم اساس بدبختی مسلمانان” است که نتیجه می گیرد که بنیانگذار جمهوری اسلامی با ایران مخالف است. لازم به ذکر است که مخالفت با ناسیونالیسم با ایران مخالف نیست. لازم به ذکر است که برخلاف آنچه در برخی از گفتمان ها رایج است ، “میهن پرستی” را نمی توان به عنوان “ناسیونالیسم” معادل یا مترادف در نظر گرفت. این دو مفهوم تفاوت های نظری و عملکردی مهمی دارند که در متون معتبر فلسفه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.

میهن پرستی مفهومی است که دلالت بر “وفاداری” به سرزمین ، جامعه و ارزشهای مشترک یک کشور دارد. در این زمینه ، وفاداری صرفاً حس وابستگی عاطفی نیست ، بلکه به عنوان یک تعهد اخلاقی به حفظ ، پیشرفت و چاه و میهن و هموطنان است. به عنوان مثال ، در فلسفه استنفورد ، میهن پرستی به این ترتیب تعریف شده است: “عشق به وطن ، ارتباط با آن ، توجه ویژه به خوشبختی و هموطنان آنها.” این تعریف بر مؤلفه های اخلاقی و انسانی ارتباط فرد با زمین تأکید دارد.

در مقابل ، ناسیونالیسم اغلب با “قدرت” و “نژاد” تعریف می شود. ناسیونالیسم ، به ویژه در قرن نوزدهم و بیستم ، به عنوان ابزاری برای اثبات یا تحکیم برتری یک ملت یا قومیت خاص بر سایر کشورها استفاده شده است. این پدیده در برخی از موارد تاریخی ، از جمله ناسیونالیسم افراطی ، منجر به اشکال تهاجمی ، نژادپرستانه و ضد روسیستی شده است و منجر به رد یا از بین بردن “دیگر” شده است. در نتیجه ، ناسیونالیسم در بسیاری از رویکردهای انتقادی دارای یک مفهوم ایدئولوژیک است که گاهی اوقات برای مختل کردن توازن فرهنگی و سیاسی خطرناک تلقی می شود.

بنابراین ، تفاوت اساسی بین این دو در منشأ آنها و پایان آنها است: میهن پرستی یک اخلاق اخلاقی است و ناسیونالیسم اغلب ابزاری استراتژیک برای تولید یا حفظ سلطه است.

از این دیدگاه ، حتی اگر عبارت “هاب المنایمان” را به عنوان حدیث مرسل در نظر بگیریم ، هنوز هم می توان آن را به عنوان نوعی میهن پرستی اخلاقی ، نه ناسیونالیسم تفسیر کرد ، زیرا مطابق با ارزش های دینی ، همبستگی اجتماعی و با برتری قومی و نژادی است. از طرف دیگر ، عبارت امام خمینی (RA) می گوید که “ناسیونالیسم اساس بدبختی مسلمانان است” در واقع یک انتقاد از ناسیونالیسم ایدئولوژیک است که باعث ایجاد دنیوی دیگری می شود. امام رهل (RA) مورد بررسی قرار گرفت که این خاصیت خاصیت خاصیت خاصیت به نام “ناسیونالیسم” است ، یک پروژه استعماری برای تضعیف منطقه توسط اعضای منطقه. بیان کامل امام رهل (ره) برای درک این موضوع بسیار مفید است ، “من بارها و بارها بیان می کنم که این ناسیونالیسم اساس بدبختی مسلمانان است زیرا این ناسیونالیسم ملت ایرانی را در برابر سایر کشورهای مسلمان و ملت عراق قرار می دهد. این برنامه هایی است که مستعمرات ، که مسلمانان یکپارچه نیستند … هیچ یک از آنها نیست … Ajam و Ajam در مورد عرب ها و هیچ یک از آنها ، و نه از طرف دیگر ، و نه سفید و سیاه و سفید ، هیچ کس از طرف دیگر فضیلت است.

این بیان از امام رائل (Ra) به وضوح نشان می دهد که امام رحل آزیم الشان با ناسیونالیسم به عنوان یک پروژه استعمار مخالف است ، نه میهن پرست. ایران و ایده ناسیونالیسم ، که راهی برای ایرانیسم است ، بسیار متفاوت است. رفتار عملی او می تواند مفید باشد.

نمونه های مختلفی از رفتار امام رهل (RAH) وجود دارد که نشان می دهد آنها برای استقلال ، عزت ، غرور و منافع ایران از اهمیت زیادی برخوردار بودند و هرگز نسبت به مسائل ملی بی تفاوت نبودند.

۱بشر مخالفت با پایتخت به عنوان دفاع از استقلال و عزت ملی ایران

یکی از نقاط عطف دوره عملی امام خمینی در میهن پرستی ، اعتراض صریح و پرهزینه وی علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ است. براساس این لایحه ، اتباع آمریکایی از مصونیت قضایی مصون بودند. یعنی اگر آنها مرتکب جرم شده بودند ، دادگاه های ایران واجد شرایط محاکمه خود نخواهند بود. در یک سخنرانی تاریخی ، امام قانون را “ننگین” خواند و آن را به عنوان فروش استقلال کشور تعبیر می کرد: “آنها ما را فروختند ، استقلال ما را فروختند ، آنها بر عظمت ما حاکم بودند.” ملت ایران نسبت به سگ آمریکایی فرومایه بود. “

اعتراض امام به این لایحه منجر به دستگیری و تبعید وی به Türkiye شد. اما این اقدام نشان داد که دفاع از اعتبار و استقلال ملی ایران یک اولویت برگشت ناپذیر است. او نه تنها به عنوان یک فقهای مذهبی صحبت کرد ، بلکه به عنوان یک ایرانی متعهد به سرنوشت ملت خود بود و هزینه آن را پرداخت کرد.

۲. رهبری انقلاب اسلامی بدون پذیرش حمایت سیاسی بیگانگان

امام خمینی (RA) ، در هنگام تبعید ، به ویژه در سالهای اقامت در نجف ، همواره سعی کرده است که هیچ وابستگی به دولت ها نداشته باشد. رژیم بائاتیستی عراقی گاهی سعی در سوءاستفاده از حضور امام رهل داشت ، اما امام رهل (ره) هرگز اجازه نمی داد که موضع خود را بر خلاف دولت ایران به نفع دشمنان ایران استفاده کند. همچنین در دوران اقامت وی ​​در پاریس ، دولت های غربی برای مذاکره غیررسمی یا تأثیر بر جنبش که امام رهل (ره) محکم رد کرد ، پیشنهاداتی ارائه شده است.

در تمام این دوره ، امام بر استقلال تصمیم گیری و اصالت جنبش اسلامی ایران تأکید کرد و از تبدیل جنبش انقلابی مردم ایران به حوزه قدرتهای خارجی خودداری کرد. این پیروی از استقلال یک شاخص مهم در درک رابطه آنها با میهن پرستی است.

۳بشر سیاست “نه شرقی و غربی” و حفظ استقلال کشور

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، امام خمینی (ص) سیاست “نه جمهوری شرقی ، غربی ، اسلامی” را به عنوان اصل استراتژیک جمهوری اسلامی مطرح کرد. این سیاست به معنای استقلال هر یک از دو بلوک قدرت جهانی بود. وی بارها تأکید کرده است که حفظ استقلال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ایران یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است و مقامات باید برای محافظت از آن تلاش کنند.

در پیام به مقامات ، آنها بارها هشدار دادند که هرگونه سازش یا وابستگی به قدرتهای خارجی خیانت به ملت ایران و تهدیدی برای آینده کشور است. بنابراین ، حفظ استقلال جامع بخشی از میهن پرستی واقعی در نظر گرفته شد.

۴. ستایش از ملت ایران:

در اظهارات مختلف ، امام خمینی (RA) با اصطلاحاتی مانند “ملت رشید” ، “ملت شجاع” ، “ملت فداکار” و “ملت نجیب” به ملت ایران اشاره کرده است. وی معتقد بود که مردم ایران علی رغم سالها تسلط بر استبداد داخلی و نفوذ خارجی ، توانسته اند به سطح آگاهی ، عزت و عزت نفس برسند که در نوع خود بی نظیر است. این نگرش نشانه اعتقاد عمیق امام به استعداد ، عزت و ظرفیت های ملت ایران است. اعتقادی که در سالهای دشوار دفاع مقدس نیز آشکار شد. اوج موضع آنها در مورد مردم ایران را می توان در این جمله مشاهده کرد: “من جرات می کنم ادعا کنم که ملت ایران و میلیون ها نفر از مردم آن در سن کنونی بهتر از ملت حجاز در عصر پیامبر هستند (صلح بر او) – و کوفا و عراق در عصر امیر الممینین و حسین ابن علی – صلووات الله و صلومات.» (Sahifah Imam ، دوره ۲۱ ، ص ۴۱۰) در این بیانیه ، امام خمینی (R) ملت ایران را بسیار بزرگ و به یاد ماندنی ستایش می کند.

پایان گفتار

انتقاد امام خمینی از ناسیونالیسم شکل خاصی از نژاد ، تعصب ، طرد و فاصله از وحدت اسلامی است. این نوع ناسیونالیسم ، که در بسیاری از کشورها باعث جنگ ، استعمار یا تبعیض شده است ، توسط امام مورد انتقاد قرار گرفته است. اما این به معنای مخالف میهن پرستی نیست. میهن پرستی اخلاقی ، آگاهانه و منطقی همیشه در کلام و دوره امام تأکید شده است.

تبعید به دلیل دفاع از استقلال کشور ، رد حمایت دولت های خارجی ، تأکید بر “نه شرقی و نه غربی” ، توصیه توسعه و اعتماد به نفس ایران به ظرفیت های ملت ایران ، همه شواهد روشنی از میهن پرستی میهن پرستی امام خمینی است. این مواضع نشان می دهد که برای امام ، ایران عزیز صرفاً خاک نبود ، بلکه سرزمینی بود که باید برای سایر کشورها آزاد ، مرفه ، مستقل و الگویی باشد. خانه ای که با ارزش های انسانی و الهی تعریف شده است ، نه بر خلاف آنها.

بنابراین ، رابطه امام با ایران نه تنها انکار می شود ، بلکه در عمل رابطه مسئولیت ، تعهد و حمایت است. او با ایران رفتار کرد زیرا یک مرد وفادار با وطن خود رفتار می کند: با عشق ، با درد ، با امید و مسئولیت.

پیام

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: