توجه داشته باشید | روایت تقابل پهلوی با محرم و عزاداری امام حسین (AS)

یادداشت

به گفته خبرگزاری تاسنیم در قم ، Hojatoleslam Jabbar Amraii ، محقق تاریخ معاصر ، با ریزان خان و پسرش محمد رضا با عزاداری حسینی جنگید.

رضاخان می دانست که دستیابی به قدرت در کشوری مانند ایران امکان پذیر نیست ، بدون اینکه دانشمندان را جذب کند و از دین سوءاستفاده کند قبل از تاج سلطنت. او از قزاقیه بلند شده بود ، نه نزول سلطنتی و نه مشروعیت مذهبی ، تلاش کرد تا خود را با ظاهری مذهبی ، ساده و مردمی معرفی کند. یکی از مهمترین نمایشنامه های مذهبی وی حضور جسورانه عزاداری محرم بود. جایی که رضاخان خاک را پوشیده بود ، شیردهی بود و در خط مقدم گروهها حرکت می کرد تا خود را عاشق امام حسین (AS) نشان دهد. قزاق هایی که از او پیروی می کردند به همان شکل و نماد ظاهر شدند. آنچه به نظر می رسد یک جنبش مذهبی است ، در واقع یک نمایش محاسبه شده برای حمایت از محققان و مردم و تقویت پایگاه اجتماعی برای از بین بردن قجار بود.

اما این چهره به ظاهر مذهبی و فروتنانه چند سال بعد جایگزین چهره ای خشونت آمیز ، دیکتاتوری و سرکوبگر شد. هنگامی که رضاخان تاج سلطنت را غرق کرد و قدرت را به دست گرفت ، دید که اشورا دیگر فرصتی برای مشروعیت بخشیدن نیست ، بلکه تهدیدی برای سلطنت وی است. او فهمیده بود که فلسفه اشورا در اصل فریاد علیه ظلم ، سلطه و فساد است. و این فریاد هر سال از حنجره هزاران و در سینه میلیون ها نفر تکرار می شود. او ، که دولت خود را بر اساس سرکوب و استبداد تأسیس کرده بود ، نتوانست چنین صدای بیداری را تحمل کند.

اولین اقدامات رسمی برای محدود کردن عزاداری در اوایل دهه ۱۹۱۰ آغاز شد. در آوریل ۱۳۱۴ ، دولت پهلوی ، عزاداری در خیابان ها را ممنوع اعلام کرد. به گفته جی. ریوز کودز ، افسر موقت آمریکا در تهران ، این تصمیم به بسیاری از محققان اعتراض کرد. برخی از آنها پادشاه تلگرام را صدا کردند و خواستار لغو این ممنوعیت شدند. اما آنها نه تنها به این درخواست ها توجه کردند ، بلکه دانشمندان و روحانیون که مخالف کرمانشاه و تهران بودند ، دستگیر شدند. در بابل ، جایی که مردم در پاسخ به زمین لرزه همزمان با اشورا ، هیجان عاطفی شدید داشتند ، گروه های عزاداری تشکیل می شدند. مأموران برای پراکندگی مردم ، درگیری ها و چندین نفر کشته شدند. گزارش ها همچنین حاکی از ناآرامی های مشابه در شهرهایی مانند QOM ، مشهاد ، کرمان و یزد است.

اما ارتفاع رفتار سیستم با دین دین در واقعه تلخ مسجد گوهارشاد در تابستان همان سال رخ داد. جایی که هزاران نفر از مردم مشهاد در اعتراض به کشف حجاب رضاخان و سیاست های ضد دینی در حرم امام رضا (ع) نشسته بودند. پس از گذشت چند روز ، نیروهای کمکی از آذربایجان وارد شدند و به حرم حمله کردند. نتیجه یک فاجعه خونین بود: بیش از صد نفر کشته شدند ، صدها نفر زخمی شدند و اعدام حرم با سربازانی که از شلیک به سمت مردم امتناع کرده بودند. این حادثه نه تنها به خاطره مذهبی مردم آسیب رساند ، بلکه ماهیت ضد دینی رژیم پهلوی را نیز نشان داد.

رضا خان نه تنها در جریان سیاست های سکولارگرایی خود به محرم تکیه کرد. او چتر خود را بر روی همه نمادهای مذهبی پخش کرد. Ta’ziyehs ممنوع شد ، انتشار تقویم قمری متوقف شد ، عناوین مذهبی مانند حاجی ، مشهادی ، کربلائی و سید به طور رسمی از حلقه رسمی خارج شدند ، مساجد و تاکیا تحت نظارت امنیتی بودند و حتی نگه داشتن مجامع مذهبی در خانه های مردم در معرض خطر بازپرداخت بودند. مأمورین دولتی با کوچکترین تجلی مذهبی سر و کار داشتند و در بسیاری از روستاها گزارش هایی از غارت ، تجاوز و درگیری های خشونت آمیز وجود دارد. حجاب زنان ممنوع شد و روحانیت به عنوان مانعی برای نوسازی معرفی شد.

به گفته رضاخان ، دین مانعی برای “ایران مدرن” بود و حذف آن یک ضرورت سیاسی بود. اما در عمل ، حذف دین از زندگی اجتماعی مردم امکان پذیر نبود. وی حوزه های علمیه را تحت فشار قرار داد ، مدارس مذهبی را به وزارت آموزش و پرورش ، دفتر موقوفه تحویل داد و حتی توزیع آزان و مصیبت را در برخی از شهرها ممنوع اعلام کرد. با این حال ، دین به زندگی خود ادامه داد ، محرم زنده ماند و حسین (AS) در قلب مردم خاموش نشد.

پس از رضاخان ، پسرش محمد رضا ، گرچه نرم تر بود ، اما همان سیاست کنترل و مدیریت اشورا را دنبال کرد. گودال ها با اجازه و مراقبت در خانه برگزار می شدند و هیئت تحت عنوان Savak شدید بود. اما در این فضای محدود ، میکروب های انقلاب اسلامی شکل گرفت. محرم در سال ۱۳۴۲ به یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. در آن زمان ، امام خمینی ، که قبلاً مخالف کاپیتولاسیون ایران و وابستگی آن به ایالات متحده بود ، به طور گسترده ای مورد استقبال قرار گرفت. اظهارات آتشین او در قم از دستگیری وی پیروی می کند. و این دستگیری برای قیام ۱۵ ژوئن برانگیخته شد. قیام که کل کشور را در بر می گرفت و صدها نفر از شهدای خود را به جا گذاشت.

در محرم ۱۹۷۹ ، میلیون ها تظاهرات در تهران و سایر شهرها برگزار شد. شعارهای “نه شرقی و غربی” و “مرگ بر پادشاه” با “یا حسین” در هم تنیده بودند. به گفته جان فراوان ، بیش از هزار نفر در اصفهان و نجف آباد کشته و زخمی شدند. خون اشورا سلطنت پهلوی را به لبه پرتگاه برد.

رضا خان و پسرش هر دو سعی در خنثی کردن اشورا داشتند. اما اشورا نه تنها یک مراسم مذهبی بلکه منطق ایستادن در برابر سلطه است. از گوهارشاد تا ۱۵ ژوئن ، از محرم ۵۷ تا انقلاب فجر ، اشورا بود که ملت روح را به ملت داد.

پایان پیام/

منبع:تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: