۶ ژوئیه ، ۶ ژوئن ، چهارمین سالگرد درگذشت یک اقتصاددان معاصر ، استیون هوریتز است.
در ۵ ژوئن ۲۰۰۸ ، یکی از چهره های برجسته دانشکده اقتصاد اتریش ، پروفسور استیون جی هورویتز پس از چهار سال جنگ درگذشت.
استیون هورویتز در ۴ فوریه در دیترویت متولد شد و در دیترویت متولد شد و از دانشگاه میشیگان (۱) در دانشگاه جورج میشون فارغ التحصیل شد و دکترای خود را در سال ۲ دریافت کرد.
وی به عنوان استادیار و سپس استاد برجسته کار کرد ، ابتدا در دانشگاه سنت لارنس (۱-۵) و پس از بازنشستگی به دانشگاه وینگ ایالت پیوست و مدیر مطالعات اقتصاد سیاسی Sentito بود.
هورولیتز یک اقتصاددان بود که با یک روش شناسی باز و تطبیقی ، ایده های کلاسیک لیبرال ها مانند هایک ، میزلز و کرزنر را با موضوعات دنیای مدرن ، از جمله بازار پول ، خانواده ، بحران های اقتصادی و حتی فمینیسم و عدالت اجتماعی پیوند می داد.
کلید درک پویایی اقتصاد کلان
اقتصاد واقعی ساختار زمانی دارد که در آن تولید ، مصرف و سرمایه گذاری در یک زمینه پویا و میانی اتفاق می افتد. مدل های نئوکلاسیک (جریان اصلی اقتصاد) سرمایه را یک مقدار همگن و بدون زمان می داند. نئوکلاسیک ها با ساده کردن ساختار تولید به “عملکرد تولید” استاتیک در واقع پیچیدگی های واقعی اقتصاد را نادیده می گیرند.
هورویتز معمولاً به عنوان یکی از مهمترین اقتصاددانان جنبش معاصر اتریشی-لیبرتارین شناخته می شود. وی چهار کتاب برجسته نوشت: “تکامل پولی” (۱۹۹۲) ، “مبانی اقتصاد بزرگ” (۲۰۰۰) ، “خانواده مدرن هایک” (۲۰۱۵) و “اقتصاد اتریش” (۲۰۲۰). کتابهای “مبانی اقتصاد کلان” – توسط محمد جاوادی و محمد گولامی – و “اقتصاد اتریش” – توسط امیر حسین خلیجی – به فارسی ترجمه شده است.
کتاب اقتصاد اتریش
تئوری پول و بانکداری رایگان
هوریتز در کتاب خود “تکامل پولی: بانکی و نظم اقتصادی آزاد” (۱) استدلال می کند که سیستم های پولی رایگان – سیستم هایی که در آن بانک ها بدون دخالت دولت در صدور و ذخایر فعالیت می کنند (خدمات دولت می تواند بهتر از سیستم های دولتی باشد.
در اعتقاد او:
“بانکداری آزاد یک مکانیزم تنظیم کننده خود دارد که از طریق سود و زیان ، بانک ها را به سمت سازگاری با نیازهای پولی اقتصاد سوق می دهد.”
برخلاف دیدگاه نئوکلاسیک یا کینزی که بر نقش فعال بانک مرکزی در تنظیم بازار پول تأکید می کند ، وی معتقد بود که نوسانات پولی نتیجه درگیری دولت در سیستم پولی است ، نه نتیجه طبیعی بازار آزاد. این ایده به طور مستقیم از آموزه های هایک در زمینه نظم خود به خودی پیروی می کند.
هوریتز می نویسد:
“اساساً ، مزیت بانکداری آزاد نسبت به بانکداری مرکزی در حفظ تعادل پولی این است که بانکداری آزاد به تمرکز اطلاعات برای تأمین پول مناسب بستگی ندارد.”
کتاب
ریز
کتاب مهم دیگر او ، “مبانی خرد و اقتصاد کلان” (۱) ، یک تلاش منظم برای خواندن مجدد تئوری های کلان از منظر خرد است. در این کار ، هورویتز از تئوری های رسمی مانند مدل IS-LM یا منحنی فیلیپس فاصله می گیرد و بر تعامل انسان ، قیمت های نسبی و ناسازگاری های زمانی در اقتصاد تأکید می کند.
هورویتز معتقد بود که:
“متا -متفور بدون درک روند پویا خرد منجر به یک تحلیل استاتیک و گمراه کننده اقتصاد می شود.”
او از اصطلاح “فرآیند استعاری” برای توصیف دیدگاه خود استفاده کرد. دیدگاهی که در آن بازار یک بازار ساختاری استاتیک نیست ، بلکه فرایندی از تعامل پویا بین عوامل اقتصادی مبتنی بر دانش ناقص و در حال تغییر است.
خانواده به عنوان یک نهاد اقتصادی و اجتماعی
در کتاب خانواده مدرن هایک: لیبرالیسم کلاسیک و تکامل نهادهای اجتماعی (۱) ، هوریتز نهاد خانواده را از منظر اقتصاد نهادی تحلیل می کند. از نظر وی ، خانواده ، مانند بازار ، محصول روند انتخاب فرهنگی و تکامل است نه یک ساختار سنتی.
در این کتاب ، وی نشان می دهد که با رشد اقتصاد بازار ، خانواده ها انعطاف پذیر تر ، منصفانه تر و متنوع تر شده اند:
“بازار آزاد ، با رهایی منابع و گسترش گزینه ها ، خانواده ها را بیشتر از گذشته در عشق ، مراقبت و سرمایه گذاری بیشتر کرده است.”
با استفاده از چارچوب هایکی ، هورویتز تکامل خانواده را مطابق با آزادی فردی می دانست و معتقد بود که نهادهای سنتی ، اگرچه بخشی از نظم اجتماعی است ، اما نباید به شکل ساختارهای سفت و سخت و محکم تحمیل شود.
بازار ، اخلاق و آزادی: آزادیخواهانه انسان دوستانه
هورویتز یکی از اقتصاددانانی بود که به آزادی گرایی نرم اعتقاد داشت. او همواره بر پیوند بین آزادی اقتصادی و مسئولیت اخلاقی تأکید کرده است.
در یکی از سخنرانی های خود می گوید:
“بازار آزاد تنها زمانی قانونی است که با احترام به عزت ، شفقت و عدالت انسانی همراه باشد. ما باید نشان دهیم که آزادی نه تنها ثروت بلکه بشریت را ایجاد می کند.”
او یکی از منتقدان صریح پوپولیسم راست ، کشورهای چپگرا -دولت و مداخله گرایی اقتصادی بود ، در حالی که معتقد بود که اقتصاد بازار فقط می تواند در زمینه فرهنگ شهروندی ، نهادهای مدنی و اخلاق کمک شکوفا شود.
هورویتز در عرصه عمومی
بر خلاف بسیاری از اقتصاددانان آزادی ، که صرفاً در چارچوب دانشگاهی باقی می مانند ، هورویتز با رسانه ها ، پادکست ها ، دانشجویان ، روزنامه نگاران و حتی فمینیست ها و سوسیالیست ها در جزئیات بود.
میراث استیون هورویتز را می توان در ادغام آزادی و همبستگی ، بازار و خانواده ، تئوری و عمل خلاصه کرد. او نه تنها اقتصاد را به عنوان علم تجزیه و تحلیل رفتار ، بلکه نوعی فلسفه عملی برای بهبود زندگی بشر می دانست. در زمانی که گفتگو بین سنت های فکری کاهش یافت ، او یک الگوی فکری بود که با صبر ، دانش و فروتنی ، توانایی درک درک متقابل بین آزادی و عدالت را حفظ می کرد.
او در یکی از یادداشت های آخر خود نوشت:
“من هنوز معتقدم که جهان بهتر و بهتر می شود … من فقط نمی توانم آن را به همان اندازه که می خواستم ببینم.”
این جمله نه تنها پایان یک زندگی ، بلکه آغاز ایده ای است که هنوز هم می تواند در گفتگوهای اقتصادی و فرهنگی امروز زنده و الهام بخش باشد.