آژانس خبری بین المللی تاسممانیم- مذاکرات هسته ای بین ایران و ایالات متحده در دولت دوم دونالد ترامپ ، که در ماه آوریل با واسطه ای از کشورهایی مانند عمان آغاز شد ، با تضادهای آشکار در مواضع ایالات متحده همراه بود.
این تضادها ، که در اظهارات اولیه در مورد دیپلماسی ، مواضع در مورد غنی سازی اورانیوم و یک رویکرد کلی برای مذاکرات ، اعتماد به نفس ایران در اهداف واشنگتن را تضعیف کرده و روند مذاکرات را پیچیده تر کرده است.
اولین نشانه تناقض در اوایل مارس ۱۴۰۳ (مارس ۲۰۲۵) ظاهر شد ، هنگامی که دونالد ترامپ در مصاحبه با فاکس در ۱۷ مارس ادعا کرد که وی دیروز نامه ای را به رهبر ایران آیت الله علی خمنی ارسال کرد و وی را به مذاکره دعوت کرد.
وی این اقدام را تلاشی برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح های هسته ای توصیف کرد. اما در همان روز ، نماینده ایران در سازمان ملل اعلام کرد که چنین نامه ای دریافت نشده است. عباس اراکچی ، وزیر امور خارجه ایران در ۱۸ مارس گفت که تهران هنوز سندی را دریافت نکرده است. این انکار اولیه باعث شک و تردید در مورد ادعای ترامپ شد.
چند روز بعد ، گزارش های مربوط به منابع خبری مانند BBC و Oxyus تأیید کرد که این نامه در تاریخ ۲۲ مارس از طریق مشاور دیپلماتیک امارات متحده عربی به تهران تحویل داده شده است. سکوت اولیه کاخ سفید و تأخیر در تأیید این مسئله نشانه عدم کفایت و تلاش استرس در نظر گرفته شد. اراکچی در ۲۵ مارس تأکید کرد که ایران تا زمان “عمل عملی” ایالات متحده مذاکرات مستقیم را نشان نمی دهد.
تضاد دیگری در بهار سال ۱۴۰۴ در هنگام تشکیل مذاکرات فاش شد. در ۱۸ آوریل ۱۴۰۴ (۷ آوریل ۲۰۲۵) ، ترامپ در دیدار با نخست وزیر اسرائیل ، بنیامین نتانیاهو ، در کاخ سفید اعلام کرد که مذاکرات مستقیم با ایران از ۲۳ آوریل در عمان آغاز می شود و این مذاکرات در سطح بالایی برگزار می شود. وی در مورد برگزاری “جلسه بزرگ” صحبت کرد و هشدار داد که عدم موفقیت مذاکرات باعث به خطر انداختن ایران می شود.
با این حال ، ساعاتی بعد ، عباس اراکچی در شبکه X اعلام کرد که مذاکرات به طور غیرمستقیم و با واسطه عمان برگزار می شود. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران ، اسماعیل باقی نیز در همان روز تأکید کرد که مذاکرات غیرمستقیم تهران پیشنهاد شده است و یک رویکرد مسئولانه.
با ادامه مذاکرات ، موضع متناقض آمریکایی در مورد موضوعات مربوط به مذاکره ، به ویژه غنی سازی اورانیوم ، پدیدار شد. در طی مذاکرات غیرمستقیم مسقط در ۲۳ آوریل ۱۴۰۴ ، تیم آمریکایی به رهبری استیو ویتکاف به طور ضمنی اذعان کرد که ایران می تواند با نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی ، غنی سازی محدود را تا ۳.۶۷ ٪ ادامه دهد.
اما این موقعیت با اظهارات بعدی مقامات ارشد ایالات متحده مغایرت دارد. وزیر امور خارجه آمریکا مارکو روبیو در ۱۵ آوریل نوشت که هرگونه توافق برای اجازه دادن به ایران برای غنی سازی ایران خطرناک است و باید کاملاً متوقف شود. مایک والتز ، مشاور امنیت ملی ، در مصاحبه ای با CBS گفت که ایران حتی نباید غنی سازی کند.
دلایل این موقعیت های دوگانه را می توان در چندین عامل یافت. اول ، فشار سیاسی داخلی در ایالات متحده تأثیر قابل توجهی داشته است. دولت ترامپ به ویژه از سوی نمایندگان جمهوریخواه برای پیگیری سیاست های سختگیرانه فشار دارد. همچنین ، انتقاد از استیو ویتکاف به دلیل تجربه ناکافی دیپلماتیک وی ، توانایی ایالات متحده در ترویج توافق را محدود کرده است.
دوم ، ملاحظات منطقه ای ، به ویژه فشار رژیم صهیونیستی ، به این فشارها افزوده است. اسرائیل که مخالف هرگونه توافق با ایران است ، خواستار توقف کامل غنی سازی قبل از مذاکرات مسقط شد. مواضع شدید ترامپ و برخی از مقامات دولتی وی ، مانند روبیو و والتز ، به نظر می رسد با هدف برآورده کردن رژیم صهیونیستی.
سوم ، استراتژی مذاکره ترامپ ، ترکیبی از وعده های دیپلماتیک و تهدیدهای نظامی ، عمداً سیگنال های دوگانه ای برای فشار بر ایران ایجاد می کند.
پایان پیام/
منبع:تسنیم