بازار؛ گروه بورس: بازگشت دوباره عبدالناصر همتی به ریاست بانک مرکزی برای بازار سرمایه حامل پیامهای مهمی است. این انتصاب نشاندهنده تمرکز بر نرخ واقعی ارز، کاهش شکاف میان بازار نیما و آزاد و حرکت به سمت سیاستهای پولی منسجم است. تجربه گذشته نیز نشان میدهد که بورس در دوران مدیریت همتی هم از ثبات نسبی سیاستهای ارزی بهره برد و هم از نوسانات شدید آسیب دید.
اکنون که نرخ دلار در مرز ۱۴۰ هزار تومان قرار گرفته، بازگشت عبدالناصر همتی به ریاست بانک مرکزی با پرسشهای جدی همراه شده است. مهمترین سؤال این است که سیاست او برای کنترل بازار ارز چه خواهد بود و این تصمیمات چه اثری بر بازار سرمایه خواهد گذاشت.
علیرضا سادات معتقد است که سه محور اصلی اثرگذاری بانک مرکزی بر بورس شامل نرخ بهره، سیاست ارزی و مدیریت نقدینگی است. اگر همتی بتواند انضباط پولی برقرار کند و نقدینگی را به سمت تولید هدایت نماید، بورس از این سیاستها منتفع خواهد شد. در دوره قبلی ریاست او، بورس هم رشد قابلتوجهی را تجربه کرد و هم وارد فاز اصلاح شد، اما مهمترین نکته حرکت سیاستها به سمت واقعیتهای اقتصادی بود
علیرضا سادات کارشناس بازار سرمایه به بازار گفت: سه مسیر اصلی اثرگذاری بانک مرکزی بر بورس عبارتاند از نرخ بهره، سیاست ارزی و مدیریت نقدینگی. اگر همتی بتواند انضباط پولی واقعی را برقرار و اضافهبرداشت بانکها را کنترل کند، نرخ بهره به ابزار مؤثر سیاستگذاری تبدیل خواهد شد. همچنین بورس به دنبال دلار بالاتر نیست، بلکه به دنبال سیاست ارزی پایدار است که با کاهش شکاف میان نرخ نیما و آزاد، صنایع بورسی را تقویت و از جهشهای ناگهانی جلوگیری کند. از این رو، مدیریت نقدینگی نیز اهمیت دارد؛ زیرا بازار سرمایه امروز تفاوت میان نقدینگی پایدار و «پول داغ» را تشخیص میدهد و اگر نقدینگی به سمت تولید هدایت شود، بورس از آن منتفع خواهد شد.
وی افزود: در دوره قبلی ریاست همتی، سیاست او بر کاهش فاصله میان بازار نیما و بازار آزاد متمرکز بود. این اختلاف در محدوده ۱۰ تا ۱۵ درصد تثبیت و برای صنایع تولیدی و شرکتهای بورسی مثبت ارزیابی شد. با وجود این، برخی رسانهها او را به نوسانات ارزی متهم کردند. باید توجه داشت که جهش نرخ ارز در آن دوره بیشتر ناشی از تورم بالای ۵۰ درصد، رشد نقدینگی و فشار تحریمها بود. در چنین شرایطی، حتی با مدیریت محتاطانه، نرخ ارز ناگزیر همسو با تورم افزایش مییافت.
سادات تاکید کرد: بورس در دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی دو فاز متفاوت را تجربه کرد؛ در فاز نخست، کاهش شکاف ارزی و تثبیت نسبی سیاستها موجب شد صنایع کامودیتیمحور مانند فولاد، پتروشیمی و معدنیها از نرخ ارز واقعیتر منتفع شوند و شاخص کل بورس رشد قابلتوجهی داشته باشد. در فاز دوم، با افزایش نسبت P/E به بالای ۸، بازار وارد اصلاح شد و حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد افت کرد. این اصلاح طبیعی بود و پس از انتشار گزارشهای فصلی، بازار دوباره به محدوده پایینتر بازگشت.
بازار سرمایه انتظار دارد همتی در دوره جدید سیاست ارزی پایدار را دنبال کند و از سرکوب دستوری نرخ ارز پرهیز نماید. همچنین تقویت انضباط پولی ضروری است تا نرخ بهره به ابزار واقعی سیاستگذاری تبدیل شود. هماهنگی میان سیاستهای پولی و مالی نیز باید افزایش یابد تا بورس از نااطمینانی سیاستی، رها و فضای پیشبینیپذیرتری برای سرمایهگذاران فراهم شود.
تمرکز بر نرخ واقعی ارز و کاهش شکافهای ارزی
به طور کلی بازگشت عبدالناصر همتی به بانک مرکزی تمرکز بر نرخ واقعی ارز و کاهش شکافهای ارزی که به نفع صنایع بورسی خواهد بود. همچنین ضرورت مدیریت نقدینگی و نرخ بهره برای ایجاد ثبات در بازار سرمایه مهم است. بورس در دوره قبلی ریاست همتی هم رشد و هم اصلاح را تجربه کرد، اما مهمترین نکته آن بود که سیاستهای او به سمت واقعیتهای اقتصادی حرکت داشت. اگر در دوره جدید نیز همین رویکرد ادامه یابد، بازار سرمایه میتواند از فضای پیشبینیپذیرتری برخوردار و اعتماد سرمایهگذاران تقویت شود.
همتی در دورههای پیشین نشان داده بود که به جای سرکوب دستوری نرخ ارز، تلاش میکند شکاف میان نرخ نیما و بازار آزاد را کاهش دهد. در شرایط کنونی که دلار به سطحی بیسابقه رسیده، محتملترین رویکرد او تثبیت نرخ ارز در محدودهای واقعیتر و نزدیکتر به نرخ بازار آزاد است. چنین سیاستی میتواند مانع از شکلگیری رانتهای ارزی شود و به صنایع بورسی که صادراتمحور هستند، امکان برنامهریزی دقیقتری بدهد.
برای کنترل بازار ارز، همتی ناچار است از ترکیبی از ابزارها استفاده کند. نخست، افزایش عرضه ارز در سامانه نیما با فشار بر صادرکنندگان برای بازگشت منابع ارزی میتواند بخشی از نیاز بازار را پاسخ دهد. دوم، مدیریت تقاضا از طریق محدودیتهای وارداتی و کنترل مصارف غیرضروری ارز به کاهش فشار بر بازار کمک خواهد کرد. سوم، هماهنگی با وزارت نفت و وزارت صمت برای ایجاد تراز ارزی پایدار ضروری است. همچنین، استفاده از نرخ بهره بهعنوان ابزار مکمل میتواند فشار تقاضای سفتهبازانه در بازار ارز را کاهش دهد.
بازار سرمایه بهطور مستقیم از سیاستهای ارزی تأثیر میپذیرد. اگر همتی بتواند شکاف میان نرخ نیما و آزاد را کاهش دهد، صنایع صادراتی مانند پتروشیمی، فولاد و معدنیها از این سیاست منتفع خواهند شد. این امر سودآوری شرکتها را افزایش داده و شاخص کل بورس را تقویت میکند. در مقابل، اگر سیاستهای ارزی به سمت سرکوب نرخ ارز حرکت کند، رانتهای جدید ایجاد خواهد شد و اعتماد سرمایهگذاران به سیاستگذاری اقتصادی کاهش مییابد.
واکنش بازار سرمایه به همتی
در کوتاهمدت، بازار سرمایه واکنش هیجانی به بازگشت همتی نشان خواهد داد. انتظار میرود صنایع کامودیتیمحور با امید به تثبیت نرخ ارز رشد کنند، در حالی که صنایع وارداتمحور با نگرانی از محدودیتهای ارزی ممکن است با فشار مواجه شوند. در مجموع، بورس به دنبال پیشبینیپذیری سیاستها است و اگر همتی بتواند این پیشبینیپذیری را ایجاد کند، اعتماد سرمایهگذاران تقویت خواهد شد.
انتصاب دوباره همتی بیش از آنکه یک جابهجایی فردی باشد، نشانهای از تغییر رویکرد در سیاست پولی تلقی میشود. کارشناسان بازار سرمایه بر این باورند که بورس به نامها واکنش هیجانی نشان نمیدهد، بلکه به قواعد جدید سیاستگذاری حساس است. بنابراین باید گفت در شرایطی که دلار به مرز ۱۴۰ هزار تومان رسیده، سیاستهای همتی برای کنترل ارز نقش تعیینکنندهای در آینده بورس دارد. اگر او بتواند با کاهش شکاف ارزی و مدیریت نقدینگی، ثبات نسبی ایجاد کند، بازار سرمایه از این رویکرد منتفع خواهد شد. اما هرگونه سرکوب دستوری یا عدم هماهنگی میان سیاستهای پولی و مالی میتواند به بیاعتمادی و نوسانات بیشتر در بورس منجر شود.
منبع:تحلیل بازار





