خبرگزاری تسنیم، کرمان، ۱۴ آذرماه فقط یک تاریخ در تقویم نیست. زخمی است که هنوز بر زمین مانده، خاطره ای است که هر سال در سحر در بم زنده می شود. بیش از دو دهه از آن کابوس ۱۲ ثانیه ای می گذرد که شهر را به تلی از غبار تبدیل کرد. ۱۲ ثانیه ای که صبح مردم بم را با مرگ آغاز کرد و با گرما و اشک و سکوت شبشان را به پایان رساند.
زلزله آن صبح سرد زمستانی، پیش از طلوع خورشید، جان هزاران نفر را گرفت و هزاران خانواده را در ماتم فرو برد و هنوز هم انگار این شهر هر پنجم دی ماه دوباره نفس می کشد.
ما داغ هستیم نه اینکه اخم کنیم
بمیریم اگر زخم را ستایش کنیم
حوالی ساعت ۵ صبح روز جمعه پنجم ژانویه ۲۰۱۲ زمین در بم لرزید. با شدتی که نه تنها خانه ها، بلکه خاطرات را نیز ویران کرد. زمین لرزه ۶.۶ ریشتری در کسری از ثانیه نزدیک به ۳۴۰۰۰ نفر را کشت و ده ها هزار نفر را مجروح کرد. شهری که ۹۰ درصد ویران شد، شهری که هیچ چیز مثل قبل نبود. نه خیابان، نه خانه، نه مردم.
ارگ بم، بزرگترین بنای خشتی تاریخی جهان، نگهبان خاموش تاریخ فروریخت و جهان را شوکه کرد. این بنا که گفته می شود ریشه در هخامنشیان و اشکانیان دارد، در برابر خشم زمین تاب نیاورد و مجروح شد; زخمی که آن را در فهرست میراث جهانی در خطر قرار داد. اما تلاش های ملی و بین المللی به کمک او آمد تا ارگ بم دوباره از خاک بلند شود.
مردی از نوادگان سیاوش است
عاشق روشی که او بلوک را اجرا می کند
بازسازی آغاز شد؛ شهر برگشت، اما زخم ها هرگز به طور کامل بهبود نیافتند. سالها بعد خبر پایان بازسازی رسید. اما بم هنوز هم سوالات بی پاسخ زیادی دارد. هنوز هم پروژه های نیمه تمام، کوچه های خاکی، کانکس ها به حاشیه شهر رانده شده و مردم می پرسند آیا واقعا بم بازسازی شده است؟
زن مرده ای که سبد نداشت بنویسید
پسری زیر خاک بود و پدرش بیل نداشت
بسیاری در سطح ملی فکر می کنند که بم دیگر مشکلی نیست. اما زندگی مردم این شهر داستان دیگری دارد. اقتصادی که هرگز به طور کامل بهبود نیافت، مشاغلی که نابود شدند و هرگز بازنگشتند، و مردمی که هنوز با پیامدهای اجتماعی و معیشتی آن فاجعه زندگی می کنند.
بنویسید که با عطر وضو گرفتند
جنازه محبوبم را روی پتو آوردند
بم، امروز شهری است که تاریخ را با خود حمل می کند. تاریخی پر از اندوه اما آمیخته با صبر. مردمی که گرما را دیدند و ایستادند که زیر بار غم شکستند اما فرو ریختند.
مثل زمانی که یک قلب می شکند
مردی هم زیر غم زلزله می شکند
روز پنجم، روز ذکر است; روزی برای مکث، برای احترام به زندگی های از دست رفته، برای دیدن زخم هایی که هنوز تازه هستند. بم زلزله پنجم دی ۱۳۹۱ را به عنوان بخشی از هویت خود پذیرفته است. هویتی که نه تنها در ایران است، بلکه در حافظه جهانیان ثبت شده است.
ما داغ دیدیم، شما داغ نمی بینید، موافقید؟
هر از گاهی برای عشق با ما تماس بگیرید
امروز سالگرد زلزله مهیب بم است. روزی که زمین لرزید و انسان معنای ایستادن را فهمید. به یاد مردگان عزیز و به امید اینکه هیچ شهری و هیچ مردمی دیگر چنین صبحی را تجربه نکنند.
انتهای پیام/۵۱۱/
منبع:تسنیم





