چرا دیوار برلین ساخته شد؟

7

امروز ۹ نوامبر مصادف با سی امین سالگرد فروریختن دیوار برلین است، دیواری که نزدیک به ۳۰ سال بود که شهر برلین را به دو قسمت غربی و شرقی تقسیم کرده بود. بخش شرقی شهر برلین توسط یک دولت کمونیستی اداره می شد که توسط اتحاد جماهیر شوروی نصب و حمایت می شد و بخش غربی شهر یک دولت سرمایه داری بود که توسط ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه حمایت می شد. به همین بهانه در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با تاریخچه مفصل دیوار برلین و نقشی که در درگیری بین آمریکا و شوروی سابق در دوران جنگ سرد ایفا کرد آشنا کنیم.

چرا دیوار برلین ساخته شد؟

به گزارش اکو ایران به نقل از روزیاتو، در ۱۳ آگوست ۱۹۶۱، حکومت کمونیستی موسوم به جمهوری دموکراتیک آلمان که بیشتر به آلمان شرقی شهرت دارد، شروع به ساخت دیواری از سیم خاردار و بتن به نام «Antifascistischer Schutzwall» کرد که به معنای دیوار ضد فاشیست و دیوار غربی یا دیوار برلین غربی است. هدف رسمی از این اقدام دور نگه داشتن «فاشیست‌های» بخش غربی شهر از آلمان شرقی و جلوگیری از اقدامات آنها برای تضعیف دولت سوسیالیستی این بخش از برلین بود، اما در واقع هدف از ساخت دیوار برلین جلوگیری از فرار دسته جمعی ساکنان بخش شرقی برلین به بخش غربی شهر بود.

دیوار برلین تا ۹ نوامبر ۱۹۸۹ برقرار بود، زمانی که حزب کمونیست حاکم آلمان شرقی اعلام کرد که شهروندان این بخش از آلمان می توانند آزادانه از مرز عبور کرده و هر زمان که بخواهند به بخش غربی بروند. در همان شب تعداد زیادی از شهروندان برلین شرقی به سمت دیوار هجوم بردند و در حالی که بسیاری بر خلاف گذشته می توانستند آزادانه به آن سوی دیوار و قسمت غربی بروند، دیگران چکش و کلنگ آوردند و شروع به برداشتن دیوار و به عبارتی تخریب آن کردند. دیوار برلین تا به امروز به عنوان یکی از مهم ترین، قوی ترین و ماندگارترین نمادهای کمونیسم و ​​البته جنگ سرد شناخته می شود.

دیوار برلین: شهر را به دو نیم کرد

با پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، کنفرانس های یالتا و پوتسدام که توسط نیروهای پیروز متفقین برگزار شد، سرنوشت سرزمین های آلمان را رقم زد. آنها در نهایت آلمان شکست خورده را به چهار “منطقه اشغالی متفقین” تقسیم کردند: بخش شرقی کشور به اتحاد جماهیر شوروی رفت، در حالی که بخش غربی بین ایالات متحده، بریتانیا، و سرانجام فرانسه تقسیم شد. اگرچه شهر برلین کاملاً در منطقه تحت حاکمیت شوروی در شرق آلمان واقع شده و در واقع نزدیک به ۱۰۰ مایل از مرز تعیین شده بین مناطق تحت اشغال نیروهای متفقین (بخش شرقی و غربی آلمان) فاصله داشت، اما در معاهده های یالتا و پستدام توافق شد که این شهر نیز به دو قسمت کاملاً مجزا تقسیم شود. این بار روس ها قسمت شرقی شهر را به تصرف خود درآوردند و سایر نیروهای متحد نیز بر قسمت غربی شهر مسلط شدند. بدین ترتیب اشغال برلین توسط چهار کشور مذکور در ژوئن ۱۹۴۵ آغاز شد.

دیوار برلین: ساخت سد و آغاز بحران

وجود برلین غربی به‌عنوان بخشی از شهر – که آشکارا دارای یک سیستم حکومتی، اداری و اقتصادی سرمایه‌داری بود – به گفته نیکیتا خروشچف «مثل استخوانی بود که در گلوی اتحاد جماهیر شوروی گیر کرده بود». بدین ترتیب روس ها از همان ابتدای تقسیم شهر شروع به بیرون راندن آمریکا، انگلیس و فرانسه بدون توسل به خشونت و درگیری مستقیم نظامی از شهر کردند. در سال ۱۹۴۸ اتحاد جماهیر شوروی با هدف گرسنگی دادن به مردم شهر برلین غربی را محاصره کرد و از آنجایی که تمام شهر برلین تحت کنترل شوروی بود، ورود مایحتاج روزانه به برلین غربی عملا غیرممکن بود.

هدف از محاصره اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی این بود که کشورهای دیگر (ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه) را مجبور به عقب نشینی از برلین غربی کند، اما به جای عقب نشینی، ایالات متحده و سایر کشورهای متحد شروع به تامین نیازهای برلین غربی از هوا کردند. این کمپین موسوم به “برلین هوایی” بیش از یک سال ادامه یافت و طی آن بیش از ۲.۳ میلیون تن مواد غذایی، سوخت و سایر کالاهای مورد نیاز شهروندان برلین غربی بر فراز شهر رها شد. سرانجام، دولت شوروی مجبور شد در سال ۱۹۴۹ به محاصره برلین غربی پایان دهد.

پس از یک دهه صلح نسبی، تنش ها دوباره در سال ۱۹۵۸ بین دو بخش برلین از سر گرفته شد. در ۳ سال بعد، دولت اتحاد جماهیر شوروی، سرمست از موفقیت پرتاب ماهواره اسپوتنیک به فضا در سال گذشته در جریان رقابت فضایی با کشورهای غربی و سیل بی پایان شهروندان برلین شرقی که به غرب گریختند (نزدیک به ۳ میلیون نفر پس از پایان محاصره از شرق به غرب گریختند، که بسیاری از آنها معلمان ماهر و پزشکان و پزشکان را به طور مداوم تهدید می کردند. نیروهای متفقین این قسمت از شهر را ترک کنند.

جلسات، گردهمایی ها و مذاکرات زیادی بین طرفین انجام شد که بدون نتیجه خاصی به پایان رسید. در همین حال سیل مهاجران از شرق به غرب ادامه داشت. در ژوئن ۱۹۶۱ بیش از ۱۹۰۰۰ نفر آلمان شرقی را ترک کردند و به بخش غربی شهر و مناطق تحت کنترل سایر کشورهای اشغالگر آلمان رفتند. ماه بعد این تعداد به ۳۰۰۰۰ نفر رسید. در ۱۱ روز اول ماه اوت بیش از ۱۶۰۰۰ شهروند آلمان شرقی از مرز عبور کرده و وارد بخش غربی شهر شدند، در حالی که در ۱۲ آگوست تنها در یک روز تعداد افرادی که وارد برلین غربی شدند به ۲۴۰۰ نفر رسید که بیشترین تعداد فراریان در یک روز از آلمان شرقی بود.

دیوار برلین: ساختن یک مانع

در همان شب، نیکیتا خروشچف به عنوان رهبر حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی به دولت آلمان شرقی اجازه داد تا شهروندان برلین شرقی را از عبور از مرز و ورود به برلین غربی به هر طریقی جلوگیری کند. به این ترتیب ارتش آلمان شرقی، نیروهای پلیس و کارگران ساختمانی داوطلب دیواری از بتون و سیم خاردار را تنها در دو هفته تکمیل کردند که دیوار برلین نام داشت و دو طرف شهر را از هم جدا کرد. قبل از ساخت این دیوار، ساکنان برلین می توانستند آزادانه به نقاط مختلف شهر سفر کنند. آنها برای کار، خرید و تماشای تئاتر و فیلم به آن طرف شهر می رفتند. خطوط قطار و مترو مدام بین دو منطقه در حال تردد بوده و شهروندان را به حرکت در می آورد.

پس از ساخت دیوار، شهروندان برلین شرقی فقط از طریق سه ایست بازرسی می‌توانستند وارد غرب شوند: اولین ایست بازرسی در منطقه هلمستد (ایست بازرسی آلفا)، دومی در درایلندن (ایست بازرسی بتا) و سومی در مرکز برلین و در منطقه فریدریش‌اشتراسه (ایست بازرسی چارلی). البته در نهایت دولت آلمان شرقی بیش از ۱۲ ایست بازرسی در امتداد دیوار برلین ساخت که به شدت تردد شهروندان برلینی را کنترل و محدود می کرد. در هر یک از این مراکز، سربازان آلمان شرقی در هنگام ورود و خروج، مدارک و سوابق دیپلمات ها و سایر مقامات را به دقت بررسی می کردند. به جز در موارد بسیار خاص، شهروندان عادی برلین شرقی اجازه عبور از مرز به برلین غربی را نداشتند.

دیوار برلین: ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹

ساخت دیوار برلین مانع از فرار شهروندان برلین شرقی به سمت غرب شهر نشد، اگرچه باعث کاهش تنش بین دو طرف در مورد شهر برلین شد. جان اف کندی، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، اگرچه از ساخت این دیوار راضی نبود، اما اذعان داشت که “دیوار بسیار بهتر از جنگ است” و دو سال پس از ساخت دیوار برلین، در یکی از ماندگارترین لحظات ریاست جمهوری خود و تاریخ ایالات متحده، برای بیش از ۱۲۰۰۰۰ نفر از شهروندان برلین و چند پله ای از برلین و چند پله ای از چند شهروند براندن برلن، سخنرانی کرد. ایست بازرسی سخنرانی کندی با جمله بسیار معروفی از سوی او همراه بود: «من یک برلینی هستم». در مجموع، بیش از ۱۷۱ نفر توسط نیروهای امنیتی آلمان شرقی که در تلاش برای عبور از دیوار برلین بودند، کشته شدند.

با این حال، فرار از آلمان شرقی غیرممکن نبود و از سال ۱۹۶۱ تا فروریختن دیوار در سال ۱۹۸۹، بیش از ۵۰۰۰ شهروند آلمان شرقی که ۶۰۰ نفر از آنها مرزبان بودند، موفق شدند از طریق پنجره های نزدیک دیوار، بالا رفتن از سیم خاردار، پرواز با استفاده از بالون در مسیرهای با سرعت بالا و خزیدن از طریق دیوار، به برلین غربی فرار کنند. موانع بین دو قسمت شهر در ۲۲ اکتبر ۱۹۶۱، درگیری لفظی بین مرزبانان آلمان شرقی و یکی از مقامات آمریکایی که قصد داشت برای شرکت در یک اپرا وارد برلین شرقی شود، رخ داد که باعث شد تانک های دو طرف بیش از ۱۶ ساعت در ایست بازرسی چارلی رو با یکدیگر روبرو شوند که بدون درگیری جدی به پایان رسید.

5

دیوار برلین: سقوط

در ۹ نوامبر ۱۹۸۹، با کاهش تنش های جنگ سرد در اروپای شرقی، سخنگوی حزب کمونیست آلمان شرقی از تغییراتی در روابط بین برلین شرقی و غربی خبر داد. وی اعلام کرد که از نیمه شب همان شب اتباع آلمان شرقی می توانند آزادانه از مرز این کشور عبور کنند. شهروندان بخش‌های غربی و شرقی شهر با فریاد «Tor auf» به سمت دیوار برلین هجوم بردند. هنگام رقص و پا زدن یعنی دروازه را باز کن! در طول شب سیل شهروندان از پاسگاه ها عبور کرده و به سوی دیگر رفتند. بیش از ۲ میلیون شهروند آلمان شرقی اواخر همان هفته به غرب سفر کردند تا آزادی را جشن بگیرند که یکی از خبرنگاران آن را “بزرگترین مهمانی خیابانی در تاریخ جهان” توصیف کرد.

4

بعدها مردم هر دو قسمت شهر با کلنگ و چکش به دیوار حمله کردند، افرادی که بعداً به آنها «mauerspecte» به معنی دارکوب دیواری یاد شد و برخی دیگر با بولدوزر شروع به تخریب قسمت های دیگر دیوار کردند. به این ترتیب دیوار برلین خیلی زود ویران شد و شهر برلین برای اولین بار پس از سال ۱۹۴۵ دوباره متحد شد. اتحاد مجدد آلمان شرقی و غربی در ۳ اکتبر ۱۹۹۰ تقریباً یک سال پس از فروپاشی دیوار برلین رسماً اعلام شد.

داستان جراحی اقتصادی لهستان; راز پایان دادن به تورم 600 درصدی

داستان جراحی اقتصادی لهستان; راز پایان دادن به تورم ۶۰۰ درصدی

در پایان دهه ۸۰ و پس از تورم بزرگ، لهستان توانست با “شوک درمانی” اقتصاد خود را احیا کند. دولت لهستان به اقتصاد دستوری پایان داد، قیمت گذاری دولتی را کنار گذاشت و حمایت از صنایع و شرکت های زیان ده را متوقف کرد. حدود ۵ سال پس از جراحی اقتصادی، نرخ تورم لهستان از ۵۶۷ درصد به حدود ۲۷ درصد کاهش یافت. در ۳۰ سال گذشته، لهستان به موفق ترین اقتصاد اروپا تبدیل شده است و تولید ناخالص داخلی سرانه اقتصاد لهستان از زمان درمان شوک بیش از ۱۰ برابر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: