روایت بقای ایران از رقبای منطقه ای

040814

اکوایران: اقتصاد ایران در سال های گذشته و پس از تحریم های آمریکا از رقبای منطقه ای خود از نظر تولید ناخالص داخلی و سرانه تولید ناخالص داخلی فاصله گرفته است. شکافی که به ترتیب در توان اقتصادی در حوزه خارجی و رفاه جامعه در سطح داخلی نشان داده شده است. اما تحریم ها تنها عاملی برای تشدید و تعمیق این معضل است و عامل اساسی آن سرپیچی از آموزه های اقتصاد است.

زمانی که خبر رشد اقتصادی ترکیه یا پیشگامی امارات در حوزه هوش مصنوعی در کنار اخبار متلاطم اقتصاد ایران از جمله تورم و عدم تعادل انرژی قرار می گیرد، حس بقا در میان مردم تداعی می شود؛ در حالی که این خبرها در کنار خبرهای متلاطم اقتصاد ایران مانند تورم و عدم تعادل انرژی قرار می گیرد. به نظر می رسد سطح نگرانی ها نه در مورد کشورهای توسعه یافته اروپایی بلکه در مورد کشورهای منطقه خاورمیانه متفاوت است. اما آیا آمار و شاخص های اقتصادی نیز بر بقای اقتصاد ایران صحه می گذارد؟

در این گزارش با استفاده از دو شاخص تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص داخلی سرانه، وضعیت اقتصاد ایران با رقبای اصلی خود در خاورمیانه مقایسه شده است.

تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص داخلی سرانه شاخص هایی برای مقایسه کشورها هستند

تولید ناخالص داخلی اندازه کل اقتصاد را نشان می دهد. همچنین این شاخص را می توان به عنوان شاخص قدرت اقتصادی کشورها دانست. به عنوان مثال، ایالات متحده و چین به عنوان دو ابرقدرت جهانی، به ترتیب دو تولید ناخالص داخلی در جهان را به خود اختصاص داده اند.

تولید ناخالص داخلی سرانه یا درآمد سرانه از تقسیم تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشورها به دست می آید و نشان می دهد که به ازای هر نفر چه تعداد کالا و خدمات در اقتصاد تولید شده است. در واقع درآمد سرانه به عنوان شاخصی برای نشان دادن رفاه اقتصادی در جامعه استفاده می شود. به عنوان مثال، کشورهای اروپایی و به ویژه منطقه اسکاندیناوی که از مرفه ترین کشورهای جهان به شمار می روند، در رتبه بندی تولید ناخالص داخلی سرانه در بین کشورهای جهان قرار دارند.

040814

بزرگترین اقتصاد خاورمیانه، در گذشته ای نه چندان دور

ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه همواره در رتبه‌بندی تولید ناخالص داخلی در بین کشورهای منطقه از جایگاه برتری برخوردار بوده است. این جایگاه به حدی بالا بود که تا پایان جنگ تحمیلی، ایران با وجود پشت سر گذاشتن جنگ سخت (براساس اطلاعات بانک جهانی) بزرگترین اقتصاد منطقه را داشت. بعد از جنگ، ترکیه و عربستان از ما به عنوان دیگر قدرت های منطقه گذشتند، اما قبل از دهه نود، فاصله چندان چشمگیری نبود و در ابتدای دهه نود، اقتصاد ایران و عربستان تقریباً یکسان بود.

اما در ۱۵ سال گذشته و پس از تحریم های دهه ۹۰، حجم اقتصاد ایران به یک سوم اقتصاد ترکیه و عربستان تبدیل شده است. در واقع این فاصله طی این ۱۵ سال رکود اقتصادی و حذف ایران از زنجیره ارزش جهانی ایجاد شده است. فشار بزرگتر ممکن است امارات باشد که با جمعیتی کمتر از تهران و مساحتی کمتر از استان سمنان، از سال ۲۰۱۸ از نظر تولید ناخالص داخلی بزرگتر از ایران شده است. جای تعجب نیست که کشوری با قدرت اقتصادی بالاتر و جایگاه مهمتری در زنجیره ارزش جهانی مدعی مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس باشد. ادعایی که البته به هیچ وجه معتبر نیست.

قدرت اقتصادی یکی از مهمترین عوامل قدرت یک کشور است که شاخص تولید ناخالص داخلی می تواند آن را نشان دهد. سه برابر شدن تولید ناخالص داخلی ترکیه و عربستان سعودی و پیشی گرفتن امارات از ایران یک شاخص آماری موجه برای نشان دادن تضعیف اقتصاد ایران در عرصه بین المللی است. تضعیف اقتصاد در عرصه بین‌الملل بدون شک تأثیر بسزایی در تضعیف سیاسی در عرصه جهانی دارد. مشکلی که در نوع مذاکرات اخیر آمریکا با ایران در مقایسه با زمان برجام به وضوح قابل مشاهده است.

سطح رفاه در خاورمیانه؛ موضع ایران چیست؟

به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، هدف نهایی علم اقتصاد ایجاد و افزایش رفاه در سطح جامعه است. همچنین درآمد سرانه یکی از شاخص ترین شاخص ها برای مقایسه کشورها از نظر سطح رفاه در جامعه است. در واقع از این منظر، تولید ناخالص داخلی سرانه را می توان شاخص مهم تری نسبت به تولید ناخالص داخلی دانست. به دلیل درآمدهای بالای نفتی و جمعیت بسیار کمتر قطر و امارات، درآمد سرانه ایران برای چندین دهه از این کشورها بسیار عقب بوده است. حتی عربستان را هم نمی توان با چند برابر فروش نفت و جمعیتی کمتر از نصف ایران از این قاعده مستثنی دانست.

اما نکته قابل توجه درآمد سرانه ترکیه است که جمعیتی برابر با ایران دارد و از درآمد نفتی بی بهره است. این در حالی است که درآمد سرانه و به عبارتی سطح رفاه مردم ترکیه حدود ۴ برابر ایران است که تا ابتدای دهه هفتاد برابر یا حتی کمتر از آن بود. ناگفته نماند که در آغاز دهه نود و قبل از کاهش قیمت نفت و تاثیر جدی تحریم های اوباما، درآمد سرانه ایران به اوج تاریخی خود رسید و به بیش از ۸۰۰۰ دلار (در آن زمان درآمد سرانه ترکیه کمتر از ۱۲۰۰۰ دلار بود) اما اکنون این رقم به کمتر از ۵۰۰۰ دلار در هر نفر رسیده است. (در حالی که درآمد سرانه ترکیه بیش از ۱۵ هزار دلار است)

در واقع حفظ رفاه مردم ایران از کشورهای منطقه به ویژه ترکیه که روزگاری بالاتر از آن بود، برای مردم موضوعی ملموس است. بدون شک تاثیر تحریم ها از ابتدای دهه ۹۰ تاکنون تاثیر بسزایی در بقای آن داشته است. اثری که در فراز و نشیب های تولید ناخالص داخلی و سرانه تولید ناخالص داخلی به وضوح مشهود است. اما آیا تحریم ها عامل این شکاف هستند؟ آیا این بدان معناست که با حل مسئله تحریم ها، همه این باقیمانده ها حل می شود؟

پاسخ ساده است اما راه حل پیچیده است. پایبندی به آموزه های اساسی اقتصاد که در تمامی کشورهای موفق و توسعه یافته و حتی کشورهای در حال توسعه خاورمیانه به کار گرفته شده است، ضروری است. موضوعی که دهه هاست مورد غفلت مسئولان و تصمیم گیران کشور قرار گرفته است. نتیجه این غفلت از علم آشکار است، اما راه حل خروج از این چاه عمیق بسیار دشوار و پیچیده است.

فناوری مالی نوجا (رونیتو)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

پیشنهادات سردبیر: