در حالی که بیشترین توجه در بازار فلزات معطوف به افزایش قابل توجه قیمت طلا است، آلومینیوم در بالاترین سطح در ۳ سال اخیر معامله می شود و بازار آن در مرحله مهمی قرار دارد.
به گزارش اکو ایران، خاویر بالاس، ستون نویس بلومبرگ در مقاله جدید خود تحلیل می کند که آلومینیوم درخشش مس و جذابیت ژئوپلیتیک عناصر کمیاب خاکی را ندارد، اما فلز این روزهاست. آلومینیوم که کلید زندگی مدرن است و در سرتاسر اقتصاد جهانی وجود دارد، وارد مرحله تعیین کننده ای می شود. یا جهان ناآگاهانه به سمت بحران عرضه خواهد رفت یا بیشتر در دست چین گرفتار خواهد شد. یا ممکن است هر دو اتفاق بیفتد.
آلومینیوم در حال حاضر نزدیک به ۲۹۰۰ دلار در هر تن معامله می شود که بالاترین سطح آن در سه سال اخیر است. اگرچه هنوز با رکورد فاصله دارد، اما قیمت فعلی از نظر تاریخی بسیار بالا است و در انتهای محدوده قیمتی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۵ قرار دارد. میانگین قیمت سالانه به سمت چهارمین رکورد تاریخی خود میرود.
آلومینیوم، فلز حیاتی اقتصاد جهانی
با توجه به تمرکز رهبران سیاسی بر روی مس و امثال ژرمانیوم و عناصر خاکی کمیاب، آلومینیوم سرفصل اخبار را جلب نمی کند، با این حال این فلز برای اقتصاد جهانی حیاتی است. هواپیماها و آیفونها، قاب پنجرهها، قوطیهای نوشابه، ماشینهای برقی و لوازم خانگی همه به آن متکی هستند. ادامه روند برق رسانی بدون این فلز خاکستری دشوار خواهد بود. آلومینیوم با مصرف سالانه حدود ۳۰۰ میلیارد دلار بزرگترین فلز غیرآهنی در جهان است. و فقط فولاد است که کاربرد وسیع تری نسبت به آن دارد.
در مقایسه با سایر فلزات، ترکیبات آلومینیوم مانند بوکسیت در پوسته زمین به وفور یافت می شود. اما تولید این فلز به صورت خالص فرآیندی پیچیده و پرهزینه بود و تا یک قرن پیش فلزی گرانبها محسوب می شد. ناپلئون برای مهم ترین مهمانان خود از کارد و چنگال آلومینیومی استفاده کرد و هنگامی که بنای یادبود واشنگتن در پایتخت ایالات متحده در سال ۱۸۸۴ تکمیل شد، یک هرم آلومینیومی در بالای آن قرار گرفت. در آن زمان، این فلز گرانتر از نقره بود، اما تنها دو سال بعد سیستم پالایشی جدیدی اختراع شد و آلومینیوم رایج شد.
اما یک نکته مهم وجود دارد؛ تولید آلومینیوم یک فرآیند بسیار انرژی بر است، به طوری که از این فلز به عنوان “الکتریسیته جامد” یاد می شود. برای تولید یک تن آلومینیوم، واحدهای ذوب به همان مقدار برق نیاز دارند که پنج خانه آلمانی در سال.
چین بر تولید آلومینیوم مسلط است
به لطف نیروگاه های زغال سنگ، چین برق ارزان مورد نیاز برای تولید مقادیر زیادی آلومینیوم را دارد. بنابراین در ۲۵ سال گذشته پکن به تنهایی تقاضای فزاینده جهان برای این فلز را که اکنون بیش از ۱۰۰ میلیون تن است تامین کرده است. چین در سال گذشته بیش از ۴۳ میلیون تن آلومینیوم اولیه تولید کرد که در مقایسه با ۶ میلیون تن در دو دهه و نیم پیش افزایش داشت. اما این افزایش تولید رو به پایان است. چند سال پیش حزب کمونیست چین سقف تولید داخلی ذوب آلومینیوم را ۴۵ میلیون تن تعیین کرد و در سال ۲۰۲۵ برای اولین بار تولید داخلی به این سقف نزدیک شد. تا سال آینده این محدودیت عملا پر خواهد شد و آنچه پس از آن اتفاق می افتد تعیین کننده خواهد بود.

خطر کمبود و دوگانگی بازار
در این شرایط همه چیز برای بحران عرضه آماده است. تقاضا همچنان قوی است و هر سال ۲ تا ۳ میلیون تن افزایش می یابد. از سوی دیگر تولید به ویژه در اروپا به دلیل گرانی برق با مشکلاتی مواجه است. با وجود قیمت بالای آلومینیوم، کارخانههای ذوب در بسیاری از کشورها به دلیل پایان قراردادهای بلندمدت برای برق ارزان بسته میشوند. از سوی دیگر، ذخایر جهانی از نظر تاریخی پایین است و با قیمت مس در بالاترین حد تاریخی، انگیزه آشکاری برای جایگزینی آن با آلومینیوم وجود دارد.
این شرایط نمی تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد مگر اینکه عرضه جدید از جایی بیاید یا یک بحران اقتصادی مصرف را کاهش دهد. بازار آلومینیوم بسیار پراکنده است. خریداران بر این باورند که بازار به سمت کمبود ساختاری در حال حرکت است و قیمت آن ممکن است در چند سال آینده به نزدیک به رکورد ۴۰۰۰ دلار افزایش یابد. از سوی دیگر، فروشندگان بر این باورند که شرکت های چینی می توانند تولید خود را افزایش دهند و در نهایت قیمت آلومینیوم کاهش یابد.
اندونزی، بازیگر جدید در بازار آلومینیوم
نمونه بارز آن اندونزی است، جایی که شرکت های بزرگ چینی در حال ساخت کارخانه های ذوب آلومینیوم هستند. این اقدام تکرار حرکت مشابه چین در بازار نیکل یک دهه پیش است که اندونزی را به تولیدکننده برتر تبدیل کرد. اگر همه کارخانههای جدید راهاندازی شوند، تولید اندونزی تا سال ۲۰۳۰ پنج برابر میشود و چهارمین تولیدکننده بزرگ جهان پس از چین، هند و روسیه خواهد بود. با این حال، عملکرد گذشته نیکل تضمینی برای نتایج آینده در بازار آلومینیوم نیست.
اولاً، به نظر می رسد که هزینه ساخت یک کارخانه ذوب آلومینیوم در اندونزی بیشتر از چین باشد که توسعه آن را کند می کند. و از سوی دیگر، شرکت های چینی پیشرفت تکنولوژیکی که متالورژی آلومینیوم را مانند نیکل تغییر می دهد، به اندونزی نمی آورند. اندونزی مطمئناً به یک تامین کننده مهم آلومینیوم در جهان تبدیل خواهد شد، اما به هیچ وجه مطمئن نیست که این کشور به تنهایی می تواند جایگزین نقشی شود که چین از سال ۲۰۰۰ در ایجاد تعادل در بازار ایفا کرده است.

ریسک بزرگتر برای خریداران این است که پکن سقف تولید را کاهش داده و آن را برمیدارد یا خلأ ایجاد میکند. برای مثال، ممکن است کارخانههای ذوب فلز را که با برق سبز کار میکنند از سقف تولید حذف کند. یا می تواند به کارخانه های موجود اجازه دهد تا با ظرفیت بالاتر کار کنند. به عبارت دیگر، با افزایش مصرف برق، بدون گسترش فیزیکی خطوط تولید، میزان تولید را افزایش دهید.
در هر صورت بازار آلومینیوم دو راه دارد. یا افزایش قیمت ها که بر اقتصاد جهانی تأثیر می گذارد یا وابستگی بیشتر به شرکت های چینی. شاید نتیجه سومی نیز وجود داشته باشد که محتمل ترین آن است: قیمت آلومینیوم افزایش می یابد، اما نه به اندازه ای که خریداران انتظار دارند، در حالی که تولید چین از طریق اندونزی نیز افزایش می یابد، اما نه به اندازه ای که فروشندگان امیدوارند.
        
 
															 
															




