در حالی که میلیاردها دلار ارز ترجیحی صرف واردات نهاده های دامی می شود، قیمت مرغ در بازار داخلی همچنان در حال افزایش است. از دیدگاه اقتصاددانان، شکاف بین یارانه سیاسی و تأثیر واقعی بر سفره مردم، نتیجه ساختار معیوب تخصیص و توزیع در زنجیره نهادهها است. سیاستی که به جای تثبیت قیمت ها به موتور بی ثباتی تبدیل شده است.
به گزارش اکوایران به نقل از ایسنا، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه امروز شورای اسلامی، ضمن بررسی وضعیت نهاده های دام و قیمت مرغ، یکی از متناقض ترین پدیده های اقتصاد امروز ایران از جمله تخصیص گسترده ارز ترجیحی برای افزایش هرچه بیشتر واردات کالاهای اساسی، کالاهای اساسی و کالاهای اساسی را برشمرد. قیمت مصرف کننده از سوی دیگر.
قالیباف خطاب به مسئولان وزارت جهاد کشاورزی گفت: بخش عمده ای از واردات نهاده ها با ارز ترجیحی انجام می شود. بیش از ۱۰ میلیون تن ذرت، ۴.۵ میلیون تن جو، ۲.۵ میلیون تن کنجاله سویا و حدود ۳ میلیون تن حبوبات و چرا با این حجم تخصیص ارزی، مرغ در بازار ۱۶۰ تا ۱۷۰ هزار تومان به فروش می رسد؟ اگر تمام هزینه های جانبی اعم از برق و دستمزد را در نظر بگیریم، قیمت واقعی نباید از ۱۳۰ هزار تومان بیشتر شود. پس این تفاوت از کجا می آید؟ چرا مرغ کامل در بازار کمیاب و تکه های گوشت تا ۲۵۰ هزار تومان فروخته می شود؟
این سوال قالیبافی نیز سوال میلیون ها مصرف کننده است. چگونه محصولی که مواد اولیه آن با ارز یارانه ای تامین می شود با قیمتی بالاتر از قیمت واقعی به دست مردم می رسد؟
نکته مهم دیگر در این زمینه این است که اگر نهاده با ارز ترجیحی وارد می شود، چرا این نهاده به دست تولیدکنندگان و کشاورزان نمی رسد؟ در ماه های اخیر در هر شرایطی دامداران و دامداران از تامین نهاده های مورد نیاز خود گلایه داشتند. آنها می گویند که در تامین ورودی های خود مشکل دارند. ورودی به دست آنها نمی رسد، باید هزینه ای را به صورت انفرادی به واسطه پرداخت کنند و سپس هزینه ای را در سیستم بازار بپردازند تا با تاخیر ورودی را دریافت کنند که در این صورت هزینه ها بسیار بالا خواهد بود و قدرت خرید را ندارند. حیوانات از گرسنگی ضعیف می شوند. در ویدئویی که تولیدکنندگان در مرغداری ها منتشر کرده اند، جوجه ها به دلیل گرسنگی به یکدیگر حمله می کنند و به یکدیگر آسیب می رسانند.
بنابراین طرف دیگر ماجرا به غیر از واردات نهاده ها با ارز ترجیحی، نهاده هایی هستند که یا به دست تولیدکننده نمی رسند یا به قیمت بالایی می رسند که در این بین فشار زیادی به تولیدکننده وارد می شود. بنابراین چه ارز ترجیحی و چه این سامانه بازار که با هدف کاهش وابستگی ها و شفاف سازی خرید و فروش نهاده ها ایجاد شده است چه سودی برای تولیدکننده، توزیع کننده و مصرف کننده داشته است؟
سیاست ارز ترجیحی؛ ابزار حمایت یا منبع ناکارآمدی؟
ارز ترجیحی در ظاهر برای حمایت از معیشت مردم و کاهش هزینه های تولید تعریف شده است. دولت با تخصیص ارز ارزان به واردکنندگان کالاهای اساسی از جمله نهاده های دامی سعی در تثبیت زنجیره غذایی دارد. اما تجربه چند سال اخیر نشان داده است که این سیاست به دلیل ضعف در شفافیت و نظارت، به جای کنترل قیمت ها، عملاً به تقویت حلقه های واسطه منجر شده است.
در واقع واردات نهاده ها با ارز ترجیحی انجام می شود اما فاصله بندر تا مرغداری مسیر پرهزینه ای است. بخشی از نهاده ها هرگز به دست تولیدکننده واقعی نمی رسد، بخشی دیگر دیر یا با حجم محدود توزیع می شود و گاهی در بازار آزاد با نرخ چند برابری معامله می شود. به این ترتیب مزیت ارزی از بین می رود و مرغدار برای حفظ تولید باید نهاده را با قیمت غیر رسمی خریداری کند.
به گفته کارشناسان، این وضعیت باعث ایجاد نوعی «یارانه معکوس» شده است. یعنی بودجه عمومی که باید برای حمایت از تولید و مصرف تخصیص داده شود، در وسط زنجیره به گروه ها یا واسطه های خاص می رسد. نتیجه این می شود که دولت هزینه می کند اما سفره مردم کوچک می شود.
پیامدهای ساختاری: از تورم پنهان تا بی ثباتی بهره وری
سیاست ارز ترجیحی دو اثر عمده برهم زدن سیگنال قیمت بازار دارد – وقتی دولت قیمت ارز را برای گروهی از کالاها پایین نگه میدارد، انگیزه واردکننده برای کارایی و رقابت از بین میرود – و افزایش کسری بودجه پنهان – زیرا تفاوت بین نرخ ترجیحی ارز و نرخ بازار آزاد در واقع از منابع عمومی تامین میشود و بهطور غیرمستقیم به جامعه تحمیل میشود.
در زمینه نهاده های مرغ و دام این دو اثر به طور همزمان دیده می شود. تولیدکننده نمی تواند برنامه ریزی بلندمدت داشته باشد، زیرا از زمان تخصیص ارز تا تامین نهاده ها ماه ها فاصله است. این بی ثباتی باعث افزایش هزینه های مالی، افت بهره وری و در نهایت رشد قیمت نهایی می شود. از سوی دیگر تداوم تخصیص ارز ترجیحی به جای اصلاح ساختار تولید، چرخه وابستگی و اتلاف منابع را به وجود آورده است.
گزارش های رسمی بانک مرکزی حاکی از آن است که سال گذشته بیش از ۶ میلیارد دلار ارز برای واردات نهاده های دامی تخصیص داده شده است اما در همین مدت قیمت مرغ نسبت به سال قبل بیش از ۶۰ درصد رشد داشته است. این نسبت نشان می دهد که یارانه ارزی نه تنها کنترل کننده تورم نیست، بلکه به دلیل نشت منابع به یکی از عوامل افزایش قیمت تبدیل شده است.
از سیاست تا سفره مردم؛ شفافیت؛ یک حلقه گم شده
مشکل اصلی نه در اصل سیاست حمایتی، بلکه در «عدم شفافیت در مسیر تخصیص به مصرف» است. دولت، بانک مرکزی، وزارت جهاد کشاورزی و شرکت پشتیبانی امور دام هر کدام بخشی از این فرآیند را دارند اما سیستم واحد و کلی برای نظارت بر زنجیره وجود ندارد، در حالی که بیش از ۸۰ درصد واردات نهاده های دامی با ارز یارانه ای انجام می شود که سهم آن در کاهش قیمت تولید کمتر از ۳۰ درصد است. این تفاوت نشان دهنده هدر رفت گسترده در سیستم توزیع است.
علاوه بر این، رفتار مورد انتظار بازار نیز نقش دارد. هنگامی که مصرف کنندگان نگران کمبود عرضه یا بی ثباتی ارز هستند، احتکار و تقاضای زودرس افزایش می یابد. خرده فروشان برای حفظ حاشیه سود قیمت ها را افزایش می دهند. در نهایت، مرغی که باید «بازار فروش» باشد برای بسیاری از خانوارها به یک کالای لوکس تبدیل می شود.
سیاست ارز ترجیحی که با هدف کنترل قیمت ها و حمایت از معیشت مردم آغاز شد، امروز به عاملی برای تورم و بی ثباتی تبدیل شده است. وقتی مسیر تخصیص به مصرف مشخص نیست، یارانه ها نه به تولید می رسد و نه به مصرف کننده و سخنان سخنران بیانگر تقاضای ملی برای لزوم بازنگری در سیاست های ارزی و اصلاح نظام توزیع نهاده است.
تا زمانی که شفافیت و رقابت در زنجیره تولید ایجاد نشود، هر چقدر هم که دولت ارز ترجیحی بدهد، بازار مرغ و سایر کالاهای اساسی گران می شود.






